Forwarded from کانال بازنگری
آشتی با سگ
(امیر ترکاشوند، 1396.01.14)
t.me/baznegari
سگ همواره در زندگی بشر حضور داشته و این حضور به خواستِ انسان بوده و نه به زورِ سگ؛ و اگر هم از سوی این حیوان باوفا اقدامی برای ورود به زندگی انسان صورت گرفته تنها در حدّ درخواستِ عواطفآمیز بوده و بس!.
یکی از کارهای عادی بچّهها، با سگ بودن و بازی کردن با این حیوان است؛
حتّی گویند امام حسن نیز در کودکی با سگ بازی میکرد: «... ففتحت البیت فلم أجد فیه شیئا غیر جَرْوِ کلب کان یلعب به الحسن ...-مسند احمد-»
و امام حسین نیز در همان سنین، سگ داشت و با این حیوان مأنوس بود: «... َ مَا عَلِمْتُ فِی الْبَیْتِ شَیْئاً فَضَرَبْتُ بِیَدِی فَإِذَا جِرْوُ کَلْبٍ کَانَ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ یَلْعَبُ بِهِ الْأَمْسَ فَلَمَّا کَانَ اللَّیْلُ دَخَلَ تَحْتَ السَّرِیر ...-محاسن برقی-».
پدر و مادر حسنین (امام علی و فاطمه) و نیز جدّشان (پیامبر گرامی) آن دو را از بودن با سگ پرهیز ندادند و فقط حضور آن در داخل اتاق موجب عدم اتصال وحی و عدم حضور جبرئیل دانسته شده که این مسئله امروز بدلیل ختم نبوت و بسته شدنِ پنجرۀ وحی موضوعیت ندارد.
امام رضا پس از وفات پدرش (و گویا برای اینکه به حکومت نشان دهد درصدد فعالیت سیاسی برعلیهشان نیست) شخصاً به بازار رفت و چند حیوان خانگی: «سگ ، بَرّه و خروس» خرید و خود را با آنان مشغول کرد: «لما توفى أبوالحسن موسىبنجعفر دخل أبوالحسن عليبنموسى الرضا السوق فاشترى كلبا وكبشا وديكا فلما كتب صاحب الخبر إلى هارون بذلك قال قد أمِنّا جانبَه -عیون اخبار الرضا-»
کاربردهای سگ در قرآن، به خوبی گواهِ حضور طبیعی و غیر منهیِّ آن در زندگی بشر است! و درست به خاطرِ همین شدّتِ حضور بود که احکامی بهداشتی و محدود کننده برای رعایت ملاحظاتی در همزیستی با آنها در فقه صادر گردید وگرنه چرا در باره شیر و درّندگان، احکامی نشر نیافت و توصیه نشد!
آن رهنمودهای بجا و واقعی، به مرور از جایگاهش خارج شد و سر از ناکجاآبادی درآورد که امروزه در اذهانِ مذهبیها چنان جرثومۀ سراپا نجس و لازمالاجتنابی از این حیوان زبانبسته ساخته شده که نگو!. رسوبات آن احکام، چنان است که نویسنده هنوز در عمرش دست به سگ نزده!، حال آنکه علاوه بر آنچه از امام حسن و امام حسین و امام رضا در بالا خواندیم همچنین:
امام صادق در پاسخ به این پرسش که اگر موش یا سگ، درون ظرفِ روغن بیفتد و بیرون آید چه حکمی دارد، گفت: خوردنِ آن روغن بلامانع است: «سألت أباعبدالله عن الفأرة والکلب یقع فی السمن والزیت ثم یخرج منه حیاً؟ فقال: لا بأس یأکله -کافی کلینی-»
و همو در جای دیگر، وضوگرفتن با آبی که سگ و گربه به آن دهان زده و از آن نوشیدهاند را روا میداند: «سألته عن الوضوء مما ولغ الكلب فيه والسنور أو شرب منه جمل أو دابة أو غير ذلك أيتوضأ منه أو يغتسل ؟ قال : نعم الا ان تجد غيره فتنزه عنه -تهذيب شيخطوسی-»
پس! نیاز به اینهمه حساسیت نسبت به سگ و پرهیز از دستزدن به او نیست!
گمانم این است که تمام یا اکثر امامان دستشان را به سگ زدهاند و احیاناً این حیوانِ باوفا را مورد نوازش قرار داده باشند.
و اساساً؛
مگر ممکن است به سگِ دستآموز!! و مکلّب دست نزد حال آنکه وجود این سگ در فقه به رسمیت شناخته شده!
و مگر میتوان گلّه را به سگ سپرد و چوپان مراقب باشد که نکند زبانملال دستش به آن نخورَد
مگر میتوان نیمخوردۀ سگ شکاری را روا دانست و اینهمه از او احساس چِندِش و پرهیز داشت
مگر میتوان داستان جاودان سگ خانگیِ اصحاب کهف را خواند و همچنان زمینوزمان را با نجس پنداشتنِ بدن سگ پیوند زد؟
روایت است که رسولخدا گفت: «اگر کسی در راهی برود و به شدّت تشنه شود آنگاه چاه آبی بیابد، به داخل چاه رود و آب بنوشد؛ سپس بیرون آید و ناگهان ببیند سگی به علّت تشنگی زبانش بیرون آمده و خاکها را میخورد؛ آن فرد پیشِ خود بگوید: این سگ به حدّی تشنه است که من تشنه بودم؛ آنگاه دوباره داخل چاه رود و مَشکش را از آب پر کند و با دهانش آن را بگیرد و از چاه بالا آید و به سگ بنوشاند، در این صورت گناهانش بخشیده میشود: ... فملا خفه ثم أمسكه بفيه ثم رقى فسقى الكلب فشكر الله له فغفر له –صحیح بخاری-»
به مراقبتِ این روحانی! از سگتولههای بیکس، در فیلمِ زیر که نمونهای گویا از آشتی مذهبیها با این حیوانِ است بنگرید:
http://www.aparat.com/v/z8tcu/%D9%85%D9%87%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D8%A8%D8%A7_%D8%B3%DA%AF_%D9%87%D8%A7
کانال بازنگری:
Telegram.me/baznegari/135
.
.
(امیر ترکاشوند، 1396.01.14)
t.me/baznegari
سگ همواره در زندگی بشر حضور داشته و این حضور به خواستِ انسان بوده و نه به زورِ سگ؛ و اگر هم از سوی این حیوان باوفا اقدامی برای ورود به زندگی انسان صورت گرفته تنها در حدّ درخواستِ عواطفآمیز بوده و بس!.
یکی از کارهای عادی بچّهها، با سگ بودن و بازی کردن با این حیوان است؛
حتّی گویند امام حسن نیز در کودکی با سگ بازی میکرد: «... ففتحت البیت فلم أجد فیه شیئا غیر جَرْوِ کلب کان یلعب به الحسن ...-مسند احمد-»
و امام حسین نیز در همان سنین، سگ داشت و با این حیوان مأنوس بود: «... َ مَا عَلِمْتُ فِی الْبَیْتِ شَیْئاً فَضَرَبْتُ بِیَدِی فَإِذَا جِرْوُ کَلْبٍ کَانَ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ یَلْعَبُ بِهِ الْأَمْسَ فَلَمَّا کَانَ اللَّیْلُ دَخَلَ تَحْتَ السَّرِیر ...-محاسن برقی-».
پدر و مادر حسنین (امام علی و فاطمه) و نیز جدّشان (پیامبر گرامی) آن دو را از بودن با سگ پرهیز ندادند و فقط حضور آن در داخل اتاق موجب عدم اتصال وحی و عدم حضور جبرئیل دانسته شده که این مسئله امروز بدلیل ختم نبوت و بسته شدنِ پنجرۀ وحی موضوعیت ندارد.
امام رضا پس از وفات پدرش (و گویا برای اینکه به حکومت نشان دهد درصدد فعالیت سیاسی برعلیهشان نیست) شخصاً به بازار رفت و چند حیوان خانگی: «سگ ، بَرّه و خروس» خرید و خود را با آنان مشغول کرد: «لما توفى أبوالحسن موسىبنجعفر دخل أبوالحسن عليبنموسى الرضا السوق فاشترى كلبا وكبشا وديكا فلما كتب صاحب الخبر إلى هارون بذلك قال قد أمِنّا جانبَه -عیون اخبار الرضا-»
کاربردهای سگ در قرآن، به خوبی گواهِ حضور طبیعی و غیر منهیِّ آن در زندگی بشر است! و درست به خاطرِ همین شدّتِ حضور بود که احکامی بهداشتی و محدود کننده برای رعایت ملاحظاتی در همزیستی با آنها در فقه صادر گردید وگرنه چرا در باره شیر و درّندگان، احکامی نشر نیافت و توصیه نشد!
آن رهنمودهای بجا و واقعی، به مرور از جایگاهش خارج شد و سر از ناکجاآبادی درآورد که امروزه در اذهانِ مذهبیها چنان جرثومۀ سراپا نجس و لازمالاجتنابی از این حیوان زبانبسته ساخته شده که نگو!. رسوبات آن احکام، چنان است که نویسنده هنوز در عمرش دست به سگ نزده!، حال آنکه علاوه بر آنچه از امام حسن و امام حسین و امام رضا در بالا خواندیم همچنین:
امام صادق در پاسخ به این پرسش که اگر موش یا سگ، درون ظرفِ روغن بیفتد و بیرون آید چه حکمی دارد، گفت: خوردنِ آن روغن بلامانع است: «سألت أباعبدالله عن الفأرة والکلب یقع فی السمن والزیت ثم یخرج منه حیاً؟ فقال: لا بأس یأکله -کافی کلینی-»
و همو در جای دیگر، وضوگرفتن با آبی که سگ و گربه به آن دهان زده و از آن نوشیدهاند را روا میداند: «سألته عن الوضوء مما ولغ الكلب فيه والسنور أو شرب منه جمل أو دابة أو غير ذلك أيتوضأ منه أو يغتسل ؟ قال : نعم الا ان تجد غيره فتنزه عنه -تهذيب شيخطوسی-»
پس! نیاز به اینهمه حساسیت نسبت به سگ و پرهیز از دستزدن به او نیست!
گمانم این است که تمام یا اکثر امامان دستشان را به سگ زدهاند و احیاناً این حیوانِ باوفا را مورد نوازش قرار داده باشند.
و اساساً؛
مگر ممکن است به سگِ دستآموز!! و مکلّب دست نزد حال آنکه وجود این سگ در فقه به رسمیت شناخته شده!
و مگر میتوان گلّه را به سگ سپرد و چوپان مراقب باشد که نکند زبانملال دستش به آن نخورَد
مگر میتوان نیمخوردۀ سگ شکاری را روا دانست و اینهمه از او احساس چِندِش و پرهیز داشت
مگر میتوان داستان جاودان سگ خانگیِ اصحاب کهف را خواند و همچنان زمینوزمان را با نجس پنداشتنِ بدن سگ پیوند زد؟
روایت است که رسولخدا گفت: «اگر کسی در راهی برود و به شدّت تشنه شود آنگاه چاه آبی بیابد، به داخل چاه رود و آب بنوشد؛ سپس بیرون آید و ناگهان ببیند سگی به علّت تشنگی زبانش بیرون آمده و خاکها را میخورد؛ آن فرد پیشِ خود بگوید: این سگ به حدّی تشنه است که من تشنه بودم؛ آنگاه دوباره داخل چاه رود و مَشکش را از آب پر کند و با دهانش آن را بگیرد و از چاه بالا آید و به سگ بنوشاند، در این صورت گناهانش بخشیده میشود: ... فملا خفه ثم أمسكه بفيه ثم رقى فسقى الكلب فشكر الله له فغفر له –صحیح بخاری-»
به مراقبتِ این روحانی! از سگتولههای بیکس، در فیلمِ زیر که نمونهای گویا از آشتی مذهبیها با این حیوانِ است بنگرید:
http://www.aparat.com/v/z8tcu/%D9%85%D9%87%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D8%A8%D8%A7_%D8%B3%DA%AF_%D9%87%D8%A7
کانال بازنگری:
Telegram.me/baznegari/135
.
.
Telegram
کانال بازنگری
بازنگری
کانال رسمی امیر ترکاشوند
نویسندۀ کتب:
• حجاب شرعی در عصر پیامبر:
T.me/baznegari/4
• نسخ سنگسار توسط اسلام:
T.me/baznegari/6
و گردآورندهٔ کتاب
• رجمِ سنگسار:
T.me/baznegari/314
• فهرست موضوعیِ یادداشتهای کانال:
T.me/baznegari/1162
.
کانال رسمی امیر ترکاشوند
نویسندۀ کتب:
• حجاب شرعی در عصر پیامبر:
T.me/baznegari/4
• نسخ سنگسار توسط اسلام:
T.me/baznegari/6
و گردآورندهٔ کتاب
• رجمِ سنگسار:
T.me/baznegari/314
• فهرست موضوعیِ یادداشتهای کانال:
T.me/baznegari/1162
.
Forwarded from فردای وطن
📝📝📝در مورد انتشار یادداشتهای مرتضی مطهری درباره انحراف در روحانیت شیعه
‼️مقاله وارده
✅ادامه انتشار مجموعه یادداشتهای مرتضی مطهری٬ از نظریهپردازان بزرگ جمهوری اسلامی، در انتقاد از آن چه «انحراف»٬ «تنبلی» و «ریاستطلبی» روحانیت شیعه و «مخالفت» آنها با پدیدههای مدرن مینامد بحثبرانگیز شده است.
✅انتشار این یادداشتها که از سال ۱۳۹۵ و از جلد ۱۳ مجموعه آثار مرتضی مطهری آغاز شده٬ انتقادهایی نیز در حوزههای علمیه قم برانگیخته است.
✅اما علی مطهری، نماینده مجلس و فرزند مرتضی مطهری، به عنوان مدیر علمی انتشارات «صدرا» و ناشر این یادداشتها به دفاع از آن پرداخته است.
✅عباس صالحی آشتیانی٬ معاون فرهنگی وزیر ارشاد، نیز روز ۹ فروردین در توییتر خود به این موضوع واکنش نشان داده و تایید کرد که انتشار این یادداشتها «گفتوگوبرانگیز» شده است.
✅به گفته آقای صالحی آشتیانی، در این یادداشتها «شهید مطهری نقدهای صریحی به روحانیت دارند که برخی انتشار آن یادداشتهای شخصی را نادرست میدانند.»
✅مطهری در این یادداشتها از این که روحانیت شیعه به تقلید سلاطین و فراعنه برای خود «دربار» راهاندازی کرده انتقاد کرده و مینویسد که «همین وضع ریاستمآبی این آقایان است که اخلاق عمومی طلاب را فاسد کرده است.»
✅وی در بخش دیگری از یادداشتهای خود از «روح گریز از کار» در میان روحانیون سخن به میان آورده و آنها را «پیشنمازهای بیکار و تنبل» میخواند که «عاطل و مانع و سد پیشرفتهای دینی هستند.»
✅مطهری میافزاید: «شما اگر به روحیه ملاهای تهران آشنا باشید میدانید که فقط چشمشان به چهارتا بازاری قدیمی است که تا کی این سرمایه تمام شود.»
✅این روحانی منتقد در ادامه میگوید: «همه علمای بزرگ و مراجع فقط چشمشان به سرمایههای موجود [اسلامی] است که با رساله و تقلید آشنا هستند و هیچ توجه ندارند که آخر این سرمایه پدری [سرمایه انبیاء] دارد از بین میرود.»
✅این نظریهپرداز نظام جمهوری اسلامی همچنین آن دسته از روحانیونی را که به «دین و روحانیت چسبیده» و منتقدان خود را به ضدیت به دین و روحانیت متهم میکنند به باد انتقاد گرفته و درباره آنها نوشته است: «وای به حال اجتماعی که واعظ و هادیهای حقیقی ضعیف بشوند ولی انگلهایی از آخوندهای بیکاره و بیسواد، چاق دارای بهترین زندگیها بشوند.»
✅بخش دیگری از این یادداشتها مربوط به انتقاد از رابطه مردم و روحانیت است که مطهری در این خصوص مینویسد: «تا وقتی رابطه مسلمان با ملاها، رابطه دست بوسی و پابوسی و پول تحویل دادن و دست به سینه ایستادن باشد، کار مسلمانی درست نمیشود.»
✅انتقاد از تفاخر به گذشته و احساسات مذهبی در ماههای محرم و رمضان از دیگر محورهای این یادداشتهای انتقادی در جلد سیزدهم مجموعه آثار مرتضی مطهری است.
✅مطهری در این یادداشتها ماه «محرم و رمضان و مسافرتهای کربلا و مکه و مشهد و پولهای وجوهات و اوقاف» را به رودی تشبیه کرده که به دریا میریزد٬ اما «یک وجب زمین را مشروب» نمیکند.
✅این روحانی منتقد در بخش دیگری از یادداشتهای خود نحوه تربیت روحانیت شیعه را به باد انتقاد گرفته و نوشته است: «اصول تربیت روحانی بر شخصسازی و طبقهسازی و استخدام احساسات مذهبی و عمل اسلامی مردم به نفع اشخاص و افراد و طبقه معینه است، نه بر تعظیم و توقیر و تحکیم اصول و مبانی.»
✅مرتضی مطهری درباره تبدیل روحانیت به یک طبقه اجتماعی هم نوشته که «روحانیت در میان ما به صورت یک طبقه درآمده است. جانشین طبقه مترف و ظالم و شریک و سهیم و همکار و همگام با آنها، طبقهای به نام عمامهبهسر و یا عرقچینبهسر.»
✅مطهری در جای دیگری از رواج القاب برای روحانیون انتقاد کرده و افزوده است: «در جامعه ما رواج القاب مطنطن دولتی و روحانی، نشانهای از شیوع ظاهرپرستی و روح تملق در میان ماست.»
✅وی همچنین به وجود چند خصلت منفی در میان روحانیت شیعه اشاره کرده و نوشته که روحانیت شیعه «اصول چاکری» را خوب آموخته و «کمتر روح حریت و آزادی و آزادمنشی» دارد.
✅این روحانی در جای دیگری از فرهنگ اسراف و تبذیر یاد کرده و نوشته است: «امروز بودجه روحانیت نیز با اسراف و تبذیر خرج میشود... در بودجه روحانیت اسراف و تبذیر میکنند.»
✅در واکنش به انتقاد از نشر آنها علی مطهری٬ فرزند مرتضی مطهری، روز هفتم فروردینماه نوشت که «عدم انتشار این یادداشتها محروم کردن مردم از یک سرمایه بزرگ علمی و معنوی منحصر به فرد است.» علی مطهری مثل پدرش یکی از منتقدان برخی روحانیون شیعه و عملکردها و سیاستهای دینی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی است.
#نقد_و_تبيين
@naghd_tabeen🌻
‼️مقاله وارده
✅ادامه انتشار مجموعه یادداشتهای مرتضی مطهری٬ از نظریهپردازان بزرگ جمهوری اسلامی، در انتقاد از آن چه «انحراف»٬ «تنبلی» و «ریاستطلبی» روحانیت شیعه و «مخالفت» آنها با پدیدههای مدرن مینامد بحثبرانگیز شده است.
✅انتشار این یادداشتها که از سال ۱۳۹۵ و از جلد ۱۳ مجموعه آثار مرتضی مطهری آغاز شده٬ انتقادهایی نیز در حوزههای علمیه قم برانگیخته است.
✅اما علی مطهری، نماینده مجلس و فرزند مرتضی مطهری، به عنوان مدیر علمی انتشارات «صدرا» و ناشر این یادداشتها به دفاع از آن پرداخته است.
✅عباس صالحی آشتیانی٬ معاون فرهنگی وزیر ارشاد، نیز روز ۹ فروردین در توییتر خود به این موضوع واکنش نشان داده و تایید کرد که انتشار این یادداشتها «گفتوگوبرانگیز» شده است.
✅به گفته آقای صالحی آشتیانی، در این یادداشتها «شهید مطهری نقدهای صریحی به روحانیت دارند که برخی انتشار آن یادداشتهای شخصی را نادرست میدانند.»
✅مطهری در این یادداشتها از این که روحانیت شیعه به تقلید سلاطین و فراعنه برای خود «دربار» راهاندازی کرده انتقاد کرده و مینویسد که «همین وضع ریاستمآبی این آقایان است که اخلاق عمومی طلاب را فاسد کرده است.»
✅وی در بخش دیگری از یادداشتهای خود از «روح گریز از کار» در میان روحانیون سخن به میان آورده و آنها را «پیشنمازهای بیکار و تنبل» میخواند که «عاطل و مانع و سد پیشرفتهای دینی هستند.»
✅مطهری میافزاید: «شما اگر به روحیه ملاهای تهران آشنا باشید میدانید که فقط چشمشان به چهارتا بازاری قدیمی است که تا کی این سرمایه تمام شود.»
✅این روحانی منتقد در ادامه میگوید: «همه علمای بزرگ و مراجع فقط چشمشان به سرمایههای موجود [اسلامی] است که با رساله و تقلید آشنا هستند و هیچ توجه ندارند که آخر این سرمایه پدری [سرمایه انبیاء] دارد از بین میرود.»
✅این نظریهپرداز نظام جمهوری اسلامی همچنین آن دسته از روحانیونی را که به «دین و روحانیت چسبیده» و منتقدان خود را به ضدیت به دین و روحانیت متهم میکنند به باد انتقاد گرفته و درباره آنها نوشته است: «وای به حال اجتماعی که واعظ و هادیهای حقیقی ضعیف بشوند ولی انگلهایی از آخوندهای بیکاره و بیسواد، چاق دارای بهترین زندگیها بشوند.»
✅بخش دیگری از این یادداشتها مربوط به انتقاد از رابطه مردم و روحانیت است که مطهری در این خصوص مینویسد: «تا وقتی رابطه مسلمان با ملاها، رابطه دست بوسی و پابوسی و پول تحویل دادن و دست به سینه ایستادن باشد، کار مسلمانی درست نمیشود.»
✅انتقاد از تفاخر به گذشته و احساسات مذهبی در ماههای محرم و رمضان از دیگر محورهای این یادداشتهای انتقادی در جلد سیزدهم مجموعه آثار مرتضی مطهری است.
✅مطهری در این یادداشتها ماه «محرم و رمضان و مسافرتهای کربلا و مکه و مشهد و پولهای وجوهات و اوقاف» را به رودی تشبیه کرده که به دریا میریزد٬ اما «یک وجب زمین را مشروب» نمیکند.
✅این روحانی منتقد در بخش دیگری از یادداشتهای خود نحوه تربیت روحانیت شیعه را به باد انتقاد گرفته و نوشته است: «اصول تربیت روحانی بر شخصسازی و طبقهسازی و استخدام احساسات مذهبی و عمل اسلامی مردم به نفع اشخاص و افراد و طبقه معینه است، نه بر تعظیم و توقیر و تحکیم اصول و مبانی.»
✅مرتضی مطهری درباره تبدیل روحانیت به یک طبقه اجتماعی هم نوشته که «روحانیت در میان ما به صورت یک طبقه درآمده است. جانشین طبقه مترف و ظالم و شریک و سهیم و همکار و همگام با آنها، طبقهای به نام عمامهبهسر و یا عرقچینبهسر.»
✅مطهری در جای دیگری از رواج القاب برای روحانیون انتقاد کرده و افزوده است: «در جامعه ما رواج القاب مطنطن دولتی و روحانی، نشانهای از شیوع ظاهرپرستی و روح تملق در میان ماست.»
✅وی همچنین به وجود چند خصلت منفی در میان روحانیت شیعه اشاره کرده و نوشته که روحانیت شیعه «اصول چاکری» را خوب آموخته و «کمتر روح حریت و آزادی و آزادمنشی» دارد.
✅این روحانی در جای دیگری از فرهنگ اسراف و تبذیر یاد کرده و نوشته است: «امروز بودجه روحانیت نیز با اسراف و تبذیر خرج میشود... در بودجه روحانیت اسراف و تبذیر میکنند.»
✅در واکنش به انتقاد از نشر آنها علی مطهری٬ فرزند مرتضی مطهری، روز هفتم فروردینماه نوشت که «عدم انتشار این یادداشتها محروم کردن مردم از یک سرمایه بزرگ علمی و معنوی منحصر به فرد است.» علی مطهری مثل پدرش یکی از منتقدان برخی روحانیون شیعه و عملکردها و سیاستهای دینی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی است.
#نقد_و_تبيين
@naghd_tabeen🌻
Forwarded from علی کلائی
عیسی_مسیح_چه_می_تواند_به_مسلمانان.pdf
369.7 KB
نامه احمد جنتی؛ دبیر شورای نگهبان برای جلوگیری از تائید صلاحیت کاندیداهای اقلیت دینی در انتخابات شورای شهر و روستا از روز گذشته تاکنون با واکنش گستردهای رو به رو شده است. معترضان تنها کاربران شبکههای مجازی نیستند، شماری از نمایندگان مجلس شورا این نامه را فراقانونی دانستهاند و نسبت به آن معترض شدهاند. اسفندیار اختیاری؛ نماینده زرتشتیان در مجلس خطاب به علی جنتی نامهای اعتراضی نوشته و خواستار عمل به قانون اساسی شده، قاسم میرزایی نیکو نمیانده دماوند و فیروزکوه در نشست علنی روز گذشته به صورت شفاهی تذکر داده و گفته: «متاسفانه نظارت استصوابی از میزان احوالات افراد در حال تسری یافتن به قوانین است.»
محمود صادقی دیگر نماینده مجلس شورا است که در توئیترش نسبت به این موضوع اعتراض کرده و سلب حق نامزدی اقلیتهای دینی برای شوراهای شهر و روستا را مغایر با اصول مختلف قانون اساسی دانسته است. اسفندیار اختیاری به خبرگزاری ایسنا گفته پس از اعتراضات صورت گرفته علی لاریجانی؛ رئیس مجلس به هیات های نظارت بر انتخابات شوراها که متشکل از نمایندگان مجلس هستند، گفته "مر قانون" رعایت شود. این بدین معناست که مطابق نظر احمد جنتی کاندیداهای اقلیتهای مذهبی رد صلاحیت نمیشوند. اما کورش نیکنام نماینده سابق زرتشتیان در مجلس شورای اسلامی به اندازه نماینده فعلی خوشبین نیست. او به «ایران وایر» میگوید: «دو روز دیگر باید جواب تائید صلاحیتها بیاید اگر همگی آنها رد صلاحیت شوند، مشخص میشود که فشار و قدرت شورای نگهبان بیشتر بوده است.»
طبق قانون شورای نگهبان دخالتی در تائید و رد صلاحیت کاندیداهای شورای شهر و روستا ندارد و صلاحیت کاندیداها توسط شورای نماندگان آن استان در مجلس شورای اسلامی تائید میشود. از سوی دیگر طبق تبصره یک ماده ۲۶ قانون انتخابات شورها تایید صلاحیت داوطلبان نامزدی که دارای یکی از این ادیان رسمی باشند بلامانع است. کورش نیکنام ایراد گرفتن به قانونی را که بیست سال پیش تصویب و دوبار اصلاح شده، عجیب میداند: «آنچه در این نامه نوشته شده کاملا فراقانونی و سلیقهای است. چون طبق قانون، انتخابات شوراهای شهر و روستا بدون نظارت استصوابی شورای نگهبان صورت میگیرد. حالا شورای نگهبانمیخواهد لایحهای را که خودش بیست سال پیش تصویب کرده، بازنگری کند.»
قوانین مربوط به انتخابات و وظایف شوراهای شهر و روستا و شهرداران سال 75 به تصویب رسیده است. این قوانین یکبار در سال 86 و یکبار در سال 92 اصلاح و به تائید شورای نگهبان رسیده است.
عبدالحمید معصومی تهرانی یکی از روحانیون دگر اندیشی است که بارها به خاطر دفاع از حقوق اقلیتهای مذهبی تحت فشار قرار گرفته است. او معتقد است که در این نامه از کلمه شرع برای پیشبرد هدف استفاده ابزاری شده: «شرع اسلام هیچگاه سیاست یک بام و دوهوا ندارد. وقتی شرع اجازه داده دگر مذهبها در مجلس شورا که نهاد تصمیمگیر بالاتری است حضور داشته باشند، حضور آنها را در شورای شهر محدود نمیکند اما متاسفانه آقایان برای هر حرفی که میخواهند بزنند از برچسب شرع و دین استفاده میکنند.»
احمد جنتی در نامه مذکور نوشته در شهرهایی که اکثریت مردم آن مسلمان و تابع دین رسمی کشور باشند انتخاب کاندیداهای اقلیت با سخنان آیت الله خمینی مغایرت دارد. او به سخنان خمینی در دیدار با ورزشکاران در سال 58 استناد کرده است. کورش نیکنام میگوید: «امام خمینی گفتهاند همه چیز باید اسلامی باشد اما نگفتهاند غیر مسلمان نباید کاندیدا شود.» عبدالحمید معصومی تهرانی معتقد است این نامه تنها با هدف گسترش نظارت شورای نگهبان نوشته شده است. او به «ایران وایر» میگوید: « اینها میخواهند نظارتشان را فراتر از مجلس و ریاست جمهوری بیاورند تا در انتخاب شورای شهر هم نظارت داشته باشند ولی خب هر کاری را بکنند یک کلمه شرع میچسبانند کنارش و یا یک حضرت امام میآورند که کارشان را توجیه کنند.»
در دوره قبل انتخابات شوراها، سپنتا نیکنام کاندیدای زرتشتی با آرای قابل توجهی به شورای شهر یزد راه یافت. به گفته کورش نیکنام یکی از دلایل نوشتن این نامه توسط احمد جنتی حضور یک زرتشتی در شورای سیزده نفر شهر یزد است : «از دوره قبل که یک زرتشتی به عنوان یکی از اعضای شورای شهر یزد انتخاب شد، یک مقدار حساسیت به وجود آمد، چون حرف شان این است که غیر مسلمان نمیتواند بر مسلمان بالاسری کند یا دستور بدهد در حالی که در شورای شهر همه میخواهند برای شهر و روستایشان کار کنند. سپنتا نیکنام فقط با رای زرتشتیها که انتخاب نشده، مسلمانها هم رای دادهاند و این نشان میدهد که مردم یزد افرادی را میخواهند که برایشان کار کنند، فرقی نمیکند دین و مذهبشان چه باشد.»
محمود صادقی دیگر نماینده مجلس شورا است که در توئیترش نسبت به این موضوع اعتراض کرده و سلب حق نامزدی اقلیتهای دینی برای شوراهای شهر و روستا را مغایر با اصول مختلف قانون اساسی دانسته است. اسفندیار اختیاری به خبرگزاری ایسنا گفته پس از اعتراضات صورت گرفته علی لاریجانی؛ رئیس مجلس به هیات های نظارت بر انتخابات شوراها که متشکل از نمایندگان مجلس هستند، گفته "مر قانون" رعایت شود. این بدین معناست که مطابق نظر احمد جنتی کاندیداهای اقلیتهای مذهبی رد صلاحیت نمیشوند. اما کورش نیکنام نماینده سابق زرتشتیان در مجلس شورای اسلامی به اندازه نماینده فعلی خوشبین نیست. او به «ایران وایر» میگوید: «دو روز دیگر باید جواب تائید صلاحیتها بیاید اگر همگی آنها رد صلاحیت شوند، مشخص میشود که فشار و قدرت شورای نگهبان بیشتر بوده است.»
طبق قانون شورای نگهبان دخالتی در تائید و رد صلاحیت کاندیداهای شورای شهر و روستا ندارد و صلاحیت کاندیداها توسط شورای نماندگان آن استان در مجلس شورای اسلامی تائید میشود. از سوی دیگر طبق تبصره یک ماده ۲۶ قانون انتخابات شورها تایید صلاحیت داوطلبان نامزدی که دارای یکی از این ادیان رسمی باشند بلامانع است. کورش نیکنام ایراد گرفتن به قانونی را که بیست سال پیش تصویب و دوبار اصلاح شده، عجیب میداند: «آنچه در این نامه نوشته شده کاملا فراقانونی و سلیقهای است. چون طبق قانون، انتخابات شوراهای شهر و روستا بدون نظارت استصوابی شورای نگهبان صورت میگیرد. حالا شورای نگهبانمیخواهد لایحهای را که خودش بیست سال پیش تصویب کرده، بازنگری کند.»
قوانین مربوط به انتخابات و وظایف شوراهای شهر و روستا و شهرداران سال 75 به تصویب رسیده است. این قوانین یکبار در سال 86 و یکبار در سال 92 اصلاح و به تائید شورای نگهبان رسیده است.
عبدالحمید معصومی تهرانی یکی از روحانیون دگر اندیشی است که بارها به خاطر دفاع از حقوق اقلیتهای مذهبی تحت فشار قرار گرفته است. او معتقد است که در این نامه از کلمه شرع برای پیشبرد هدف استفاده ابزاری شده: «شرع اسلام هیچگاه سیاست یک بام و دوهوا ندارد. وقتی شرع اجازه داده دگر مذهبها در مجلس شورا که نهاد تصمیمگیر بالاتری است حضور داشته باشند، حضور آنها را در شورای شهر محدود نمیکند اما متاسفانه آقایان برای هر حرفی که میخواهند بزنند از برچسب شرع و دین استفاده میکنند.»
احمد جنتی در نامه مذکور نوشته در شهرهایی که اکثریت مردم آن مسلمان و تابع دین رسمی کشور باشند انتخاب کاندیداهای اقلیت با سخنان آیت الله خمینی مغایرت دارد. او به سخنان خمینی در دیدار با ورزشکاران در سال 58 استناد کرده است. کورش نیکنام میگوید: «امام خمینی گفتهاند همه چیز باید اسلامی باشد اما نگفتهاند غیر مسلمان نباید کاندیدا شود.» عبدالحمید معصومی تهرانی معتقد است این نامه تنها با هدف گسترش نظارت شورای نگهبان نوشته شده است. او به «ایران وایر» میگوید: « اینها میخواهند نظارتشان را فراتر از مجلس و ریاست جمهوری بیاورند تا در انتخاب شورای شهر هم نظارت داشته باشند ولی خب هر کاری را بکنند یک کلمه شرع میچسبانند کنارش و یا یک حضرت امام میآورند که کارشان را توجیه کنند.»
در دوره قبل انتخابات شوراها، سپنتا نیکنام کاندیدای زرتشتی با آرای قابل توجهی به شورای شهر یزد راه یافت. به گفته کورش نیکنام یکی از دلایل نوشتن این نامه توسط احمد جنتی حضور یک زرتشتی در شورای سیزده نفر شهر یزد است : «از دوره قبل که یک زرتشتی به عنوان یکی از اعضای شورای شهر یزد انتخاب شد، یک مقدار حساسیت به وجود آمد، چون حرف شان این است که غیر مسلمان نمیتواند بر مسلمان بالاسری کند یا دستور بدهد در حالی که در شورای شهر همه میخواهند برای شهر و روستایشان کار کنند. سپنتا نیکنام فقط با رای زرتشتیها که انتخاب نشده، مسلمانها هم رای دادهاند و این نشان میدهد که مردم یزد افرادی را میخواهند که برایشان کار کنند، فرقی نمیکند دین و مذهبشان چه باشد.»
نماینده سابق زرتشتیان موضوع دیگری هم در نوشتن این نامه توسط احمد جنتی دخیل میداند و آن افزایش شمار کاندیداهای اقلیتهای مذهبی برای ورود به انتخابات شوراهاست: «رای آوردن سپنتا نیکنام دیگرانی را هم ترغیب به نام نویسی کرده و امسال دو زرتشتی در کرمان سه نفر دیگر در یزد، یکی در تهران و سه مسیحی هم در تهران کاندیدا شدهاند. برای همین آقای جنتی به موضوع سی و چند ساله پیش مراجعه کرده تا از ورود آنها جلوگیری کند.»
عبدالحمید معصومی کلمه اقلیت مذهبی را دوست ندارد و از کلمه دگرمذهب استفاده میکند. او معتقد است مشارکت ندادن دگر مذهبان در مسائل کشور غیر عادلانه است «شما نمیتوانید جماعتی را که مالیات میدهند، سربازی میروند، در دوران جنگ کشته دادهاند فقط برای این بخواهید که یک کریسمسی بروید منزلشان و کیک بخورید و به به بکنید. بالاخره اینها هم در این کشور باید مشارکت داشته باشند. دموکراسی بدون مشارکت که بی معنا است حتی در لندن که به آن لقب پیر استعمارگر میدهند شهردار مسلمان سرکار میآید. حالا چه عیبی دارد ما یک شهردار مسیحی داشته باشیم. »
او با اشاره به این که اداره کشور ربطی به مسائل اعتقادی ندارد، میگوید: «یک غیر مسلمان متخصص برود داخل شورای شهر بهتر است یا مسلمان بدون تخصص. امیدوارم حداقل در دولت آینده، وزیری داشته باشیم که کلیمی، مسیحی زرتشتی یا اهل سنت باشد. مگر چه میشود؟»
https://iranwire.com/fa/features/21587
عبدالحمید معصومی کلمه اقلیت مذهبی را دوست ندارد و از کلمه دگرمذهب استفاده میکند. او معتقد است مشارکت ندادن دگر مذهبان در مسائل کشور غیر عادلانه است «شما نمیتوانید جماعتی را که مالیات میدهند، سربازی میروند، در دوران جنگ کشته دادهاند فقط برای این بخواهید که یک کریسمسی بروید منزلشان و کیک بخورید و به به بکنید. بالاخره اینها هم در این کشور باید مشارکت داشته باشند. دموکراسی بدون مشارکت که بی معنا است حتی در لندن که به آن لقب پیر استعمارگر میدهند شهردار مسلمان سرکار میآید. حالا چه عیبی دارد ما یک شهردار مسیحی داشته باشیم. »
او با اشاره به این که اداره کشور ربطی به مسائل اعتقادی ندارد، میگوید: «یک غیر مسلمان متخصص برود داخل شورای شهر بهتر است یا مسلمان بدون تخصص. امیدوارم حداقل در دولت آینده، وزیری داشته باشیم که کلیمی، مسیحی زرتشتی یا اهل سنت باشد. مگر چه میشود؟»
https://iranwire.com/fa/features/21587
IranWire | خانه
چرا احمد جنتی خواستار رد صلاحیت اقلیتهای مذهبی شد؟
Forwarded from محمد جواد اکبرین
شب مبعث پیامبر ماست؛ امروز «خوري باتريك كسّاب» اسقف کلیسای مارونی بیروت در یادداشتی در روزنامه النهار لبنان نوشت: «ایمان ندارم به خدایی که محتاج دفاع است در جنگها و شبکههای اجتماعی. مشکل اصلی ما در شناخت خدا و کفر است؛ کافر آن است که خود را مدافع خدا میداند».
این سخن، تفسیر دقیقی است از آیات و غایات پیامبران.
قرآن در سوره حج دو آیهی فراموش شده دارد! آیات ۳۸ و ۳۹: اول میگوید این خداست که از بندگان مؤمناش حمایت میکند نه بر عکس! (إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آَمَنُوا) و سپس میگوید جنگ فقط یک جا مجاز است؛ آنجا که ظالمانه به جنگتان میآیند (أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا).
آنانکه خدا را محتاج دفاع میدانند و «جهاد در راه خدا» را نه دفاع در برابر حمله، بلکه «دفاع از خدا» تفسیر میکنند با الفبای وحی بیگانهاند.
پیشتر همین جا یاد کردم از امام موسی صدر (رهبر شیعیان لبنان) که ۴۲سال پیش در کلیسای کبوشیین بیروت همین را گفت: «ادیان همه یکی بودند و قرار بود در خدمتِ انسان باشند؛ جنگها و دعواها از روزی آغاز شد که هر یک از دینها به جای اینکه به انسان خدمت کند خدمتگزارِ خویش شد و انسان را فراموش کرد» (۱۸فوریه۱۹۷۵) و نوشتم که گویندهی این جملات در یکی از سفرهایی که برای گفتگو و پایان دادن به جنگ رفته بود به دستور یک حاکم مسلمان ربوده شد!
عجبا از مسلمانانی که شبانهروز در پنج نوبت بر بینیازی خدا گواهی میدهند و «الله الصّمد» میخوانند اما در دفاع از او انسانِ آفریدهاش را حذف میکنند! مبعث پیامبر بر مدافعان خدا هرگز مبارک نیست.
https://t.me/akbarein
این سخن، تفسیر دقیقی است از آیات و غایات پیامبران.
قرآن در سوره حج دو آیهی فراموش شده دارد! آیات ۳۸ و ۳۹: اول میگوید این خداست که از بندگان مؤمناش حمایت میکند نه بر عکس! (إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آَمَنُوا) و سپس میگوید جنگ فقط یک جا مجاز است؛ آنجا که ظالمانه به جنگتان میآیند (أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا).
آنانکه خدا را محتاج دفاع میدانند و «جهاد در راه خدا» را نه دفاع در برابر حمله، بلکه «دفاع از خدا» تفسیر میکنند با الفبای وحی بیگانهاند.
پیشتر همین جا یاد کردم از امام موسی صدر (رهبر شیعیان لبنان) که ۴۲سال پیش در کلیسای کبوشیین بیروت همین را گفت: «ادیان همه یکی بودند و قرار بود در خدمتِ انسان باشند؛ جنگها و دعواها از روزی آغاز شد که هر یک از دینها به جای اینکه به انسان خدمت کند خدمتگزارِ خویش شد و انسان را فراموش کرد» (۱۸فوریه۱۹۷۵) و نوشتم که گویندهی این جملات در یکی از سفرهایی که برای گفتگو و پایان دادن به جنگ رفته بود به دستور یک حاکم مسلمان ربوده شد!
عجبا از مسلمانانی که شبانهروز در پنج نوبت بر بینیازی خدا گواهی میدهند و «الله الصّمد» میخوانند اما در دفاع از او انسانِ آفریدهاش را حذف میکنند! مبعث پیامبر بر مدافعان خدا هرگز مبارک نیست.
https://t.me/akbarein
Telegram
محمد جواد اکبرین
یادها و یادداشتها
Forwarded from تفکر انتقادی
✅اسم خامنه ای را نبر؛ چندشم می شود!
🔴دوستی داشتم؛ تحصیل کرده، دارای سابقه فعالیت سیاسی و زندگی در یکی از کشورهای توسعه یافته و نیز در سن حدوداً 60 سالگی؛ (یعنی نه کم سواد بود، نه نا آشنا با حوزه سیاست، نه نا آشنا با جهان مدرن و مدنی، و نه جوان و ناپخته). داشت از گاندی و عدم خشونت و محبت حرف می زد بعد، صحبت به نقد سیاسی خامنه ای رسید به جای نقد و تحلیل مدلل و ادامه بحث، گفت: «اسم اش را هم نبر، چندشم می شود!!».
گفتم: «دوست عزیز، تو داشتی از گاندی سخن می گفتی گاندی می گفت به رفتار بد یک انسان انتقاد کن؛ اما از او متنفر نباش.
می گفت عدم خشونت فقط وقتی خواهد بود که ما کسانی را دوست بداریم که از ما نفرت دارند. (و محبت یک امر درونی است؛ نه رفتاری و بیرونی، و متضاد نفرت است).
گاندی می گفت حتی دشمنت را هنگام کشتنت دوست بدار. این رویکرد تو چه نسبتی با گاندی دارد که الان وصفش را می کردی و خود را از دوستدارانش می دانستی؟».
♦️اگر این موردی که ذکر شد، استثناء یا حداقلی بود، جای نگرانی زیادی نداشت؛ اما وقتی خوب نگاه کنیم، می بینیم، یکی از وجوه مشترک اغلب ما ایرانیان؛ همین وضعیت روانی و چندشی است که با آن دست به گریبانیم، منتها یکی از اسم خاتمی چندشش می شود، یکی از اسم خامنه ای، یکی از اسم احمدی نژاد، یکی از اسم روحانی، یکی از اسم مصباح یزدی، یکی از اسم سروش، یکی از اسم با حجاب، یکی از اسم بی حجاب، یکی از اسم دین، یکی از اسم بی دین، یکی هم از همه این اسم ها!!
شکل و بهانه اش فرق می کند، ماهیتش یکی است. اما وجه «کمیک/تراژیک» این داستان، این است که عده ای از ما، به اصطلاح و به ادعا؛ آزادی خواه و لیبرال و مدرن و طرفدار حقوق بشر و دموکراسی و عدم خشونت و تساهل و امثالهم هم هستیم!!
🗣🗣طوفان خنده ها!! به قول آرش سبحانی؛ پیتزای قرمه سبزی!! شکل ایرانی گاندی!!
❌راستی، اگر دقت کرده باشید، نگفتم دوستی دارم؛ بلکه گفتم دوستی داشتم؛ چون از آن به بعد، دیگر او را ندیدم!! احتمالاً حالا از اسم من هم چندشش می شود!!
#علیرضاموثق
@philosophic_books
🌸🌸🌸 https://telegram.me/tafakorenteghadi
🔴دوستی داشتم؛ تحصیل کرده، دارای سابقه فعالیت سیاسی و زندگی در یکی از کشورهای توسعه یافته و نیز در سن حدوداً 60 سالگی؛ (یعنی نه کم سواد بود، نه نا آشنا با حوزه سیاست، نه نا آشنا با جهان مدرن و مدنی، و نه جوان و ناپخته). داشت از گاندی و عدم خشونت و محبت حرف می زد بعد، صحبت به نقد سیاسی خامنه ای رسید به جای نقد و تحلیل مدلل و ادامه بحث، گفت: «اسم اش را هم نبر، چندشم می شود!!».
گفتم: «دوست عزیز، تو داشتی از گاندی سخن می گفتی گاندی می گفت به رفتار بد یک انسان انتقاد کن؛ اما از او متنفر نباش.
می گفت عدم خشونت فقط وقتی خواهد بود که ما کسانی را دوست بداریم که از ما نفرت دارند. (و محبت یک امر درونی است؛ نه رفتاری و بیرونی، و متضاد نفرت است).
گاندی می گفت حتی دشمنت را هنگام کشتنت دوست بدار. این رویکرد تو چه نسبتی با گاندی دارد که الان وصفش را می کردی و خود را از دوستدارانش می دانستی؟».
♦️اگر این موردی که ذکر شد، استثناء یا حداقلی بود، جای نگرانی زیادی نداشت؛ اما وقتی خوب نگاه کنیم، می بینیم، یکی از وجوه مشترک اغلب ما ایرانیان؛ همین وضعیت روانی و چندشی است که با آن دست به گریبانیم، منتها یکی از اسم خاتمی چندشش می شود، یکی از اسم خامنه ای، یکی از اسم احمدی نژاد، یکی از اسم روحانی، یکی از اسم مصباح یزدی، یکی از اسم سروش، یکی از اسم با حجاب، یکی از اسم بی حجاب، یکی از اسم دین، یکی از اسم بی دین، یکی هم از همه این اسم ها!!
شکل و بهانه اش فرق می کند، ماهیتش یکی است. اما وجه «کمیک/تراژیک» این داستان، این است که عده ای از ما، به اصطلاح و به ادعا؛ آزادی خواه و لیبرال و مدرن و طرفدار حقوق بشر و دموکراسی و عدم خشونت و تساهل و امثالهم هم هستیم!!
🗣🗣طوفان خنده ها!! به قول آرش سبحانی؛ پیتزای قرمه سبزی!! شکل ایرانی گاندی!!
❌راستی، اگر دقت کرده باشید، نگفتم دوستی دارم؛ بلکه گفتم دوستی داشتم؛ چون از آن به بعد، دیگر او را ندیدم!! احتمالاً حالا از اسم من هم چندشش می شود!!
#علیرضاموثق
@philosophic_books
🌸🌸🌸 https://telegram.me/tafakorenteghadi
Forwarded from سهام نیوز
⭕️ شهروندان غیربهایی شهرستان نوشهر درخواست فکپلمب محل کسب بهاییان این شهر را که بیش از ۶ ماه از پلمب آن میگذرد، دارند.
✅ @Sahamnewsorg
✅ @Sahamnewsorg
Forwarded from کانال بازنگری
اقدامی انسانی و قرآنی:
نامۀ کسبه و اهالی مسلمان و غیر بهاییِ شهرستان نوشهر برای فکپلمبِ مغازۀ همشهریانِ بهایی
امیر ترکاشوند، 1396/2/29
دو سال پیش در انجمن ایرانی اخلاق در علوم و فنّاوری، با عنوانِ "خشونتهای منسوب به اسلام" به شرح اخلاقی آیات چالشیِ قرآن پرداختم و نتیجه گرفتم که هرگز نباید با کسانی که همکیشمان نیستند و جنگی با ما ندارند، سرِ جنگ و آزار رسانی داشت. در پایان جلسه، دوست ارجمندم محمد رفیعا یادآور شدند که چرا برای تکمیل بحث، به آیۀ 8 سوره ممتحنه استناد نکردی که در آن، به صورت شفاف، ما را (نه تنها از حمله به غیر مسلمانانی که طالب جنگ نیستند باز میدارد بلکه) ترغیب به "نیکی کردن و عدلورزی" نسبت به آنها میکند؟
سخن ایشان درست و دقیق بود. این آیه در سال دهم هجری یعنی در بحبوحۀ جنگها و در واپسین ماههای نزول قرآن نازل گردید تا به مخاطبان تفهیم کند که: نکند حتی شرایط جنگی!، بهانه به دستتان دهد و تر و خشک را با هم بسوزانید!؛ ای مجاهدان راه خدا، نه تنها نباید گزندی به غیرِ جنگافروزان برسانید بلکه راه زندگی مسالمتآمیز و نیکی و عدالت را در مورد آنها در پیش گیرید.
این آیۀ تربیتی در سال 1358 خورشیدی توسط خبرگان و مجتهدان، عیناً در قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی جای گرفت:
«اصل چهاردهم- به حکم آیه شریفه "لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم أن تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین" دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام نکنند».
قانون اساسی در عمل به این اصلِ قرآنی دو گروه را مخاطب قرار داده: یکی دولت و دیگری مردم مسلمان را؛
از این میان خوشبختانه مردم مسلمان نوشهر به وظیفۀ قرآنی و انسانی و قانونیِ خود عمل کردند زیرا
گروهی از مردم و کسبۀ این شهرستان (نوشهر) با نوشتنِ نامهای خطاب به فرماندار و دادستان نوشهر، به همین آیۀ جایگرفته در قانون اساسی استناد کردند و خواهان فکِپلمبِ مغازههای همشهریانِ بهاییشان (که گویا چند ماه پیش به خاطر ایام روزهداریشان مغازه را بسته بودند) شدند. این اقدامی برخاسته از شرف و انسانیت، و وجدانِ پاکی است که از درون به آنها نهیب میزند که: «همسایه و هممحلهای و همشهری و مغازۀ مجاورت، چند ماه است جلوی رزق و روزیشان به وسیلۀ ما مذهبیها گرفته شده! و فرزند و خانوادهشان با مشکل معیشت!! روبرو هستند؛ کجاست انصاف کجاست مروت کجاست عاطفه کجاست عاطفه کجاست عاطفه؟ این لقمه از گلوی ما پایین نمیرود در حالیکه همسایه و هممحلهای و همشهری و همصنف و همکارمان، هر روز به کرکرۀ بازنشدنی و پلمبشدۀ مغازهاشان مینگرند و دستِ خالی به خانه باز میگردند...».
مردم مسلمان نوشهر وظیفۀ خود را در عمل به اصلِ تماماً قرآنیِ قانون اساسی انجام دادند حالا نوبت دولت و حکومت است؛ امید که جا نمانند.
متن نامۀ مردم و کسبۀ شهرستان نوشهر:
https://telegram.me/OfficeMasumiTehrani/123
بسمه تعالی
فرماندار محترم شهرستان نوشهر
رونوشت: دادستان محترم شهرستان نوشهر
احتراماً با عرض سلام و ارادت باستحضار میرسانیم طبق حکم آیه شریفه "لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین" و طبق اصل 14 قانون اساسی جمهوری اسلامی در مورد کلیه اقلیت های مذهبی رسمی و غیر رسمی مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی را رعایت نمایند. لذا اینجانبان کسبه و اهالی شهرستان نوشهر نسبت به بسته شدن محل کسب تعدادی از مغازه داران اقلیت مذهبی که مدت آن بیش از 6 ماه میگذرد که این امر باعث بدبینی نسبت به شعائر اسلامی و رکود اقتصادی در سطح شهر می باشد و با توجه به قوانین و نظامنانه اصناف، ماده یک- آئیننامه اجرائی ماده 28، هر واحد صنفی بعد از شش ماه پلمب بازگشایی می شود تا بررسی لازم انجام گیرد. لذا خواهشمند است به این امر رسیدگی لازم را عنایت فرمایید.
telegram.me/baznegari/150
.
.
نامۀ کسبه و اهالی مسلمان و غیر بهاییِ شهرستان نوشهر برای فکپلمبِ مغازۀ همشهریانِ بهایی
امیر ترکاشوند، 1396/2/29
دو سال پیش در انجمن ایرانی اخلاق در علوم و فنّاوری، با عنوانِ "خشونتهای منسوب به اسلام" به شرح اخلاقی آیات چالشیِ قرآن پرداختم و نتیجه گرفتم که هرگز نباید با کسانی که همکیشمان نیستند و جنگی با ما ندارند، سرِ جنگ و آزار رسانی داشت. در پایان جلسه، دوست ارجمندم محمد رفیعا یادآور شدند که چرا برای تکمیل بحث، به آیۀ 8 سوره ممتحنه استناد نکردی که در آن، به صورت شفاف، ما را (نه تنها از حمله به غیر مسلمانانی که طالب جنگ نیستند باز میدارد بلکه) ترغیب به "نیکی کردن و عدلورزی" نسبت به آنها میکند؟
سخن ایشان درست و دقیق بود. این آیه در سال دهم هجری یعنی در بحبوحۀ جنگها و در واپسین ماههای نزول قرآن نازل گردید تا به مخاطبان تفهیم کند که: نکند حتی شرایط جنگی!، بهانه به دستتان دهد و تر و خشک را با هم بسوزانید!؛ ای مجاهدان راه خدا، نه تنها نباید گزندی به غیرِ جنگافروزان برسانید بلکه راه زندگی مسالمتآمیز و نیکی و عدالت را در مورد آنها در پیش گیرید.
این آیۀ تربیتی در سال 1358 خورشیدی توسط خبرگان و مجتهدان، عیناً در قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی جای گرفت:
«اصل چهاردهم- به حکم آیه شریفه "لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم أن تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین" دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام نکنند».
قانون اساسی در عمل به این اصلِ قرآنی دو گروه را مخاطب قرار داده: یکی دولت و دیگری مردم مسلمان را؛
از این میان خوشبختانه مردم مسلمان نوشهر به وظیفۀ قرآنی و انسانی و قانونیِ خود عمل کردند زیرا
گروهی از مردم و کسبۀ این شهرستان (نوشهر) با نوشتنِ نامهای خطاب به فرماندار و دادستان نوشهر، به همین آیۀ جایگرفته در قانون اساسی استناد کردند و خواهان فکِپلمبِ مغازههای همشهریانِ بهاییشان (که گویا چند ماه پیش به خاطر ایام روزهداریشان مغازه را بسته بودند) شدند. این اقدامی برخاسته از شرف و انسانیت، و وجدانِ پاکی است که از درون به آنها نهیب میزند که: «همسایه و هممحلهای و همشهری و مغازۀ مجاورت، چند ماه است جلوی رزق و روزیشان به وسیلۀ ما مذهبیها گرفته شده! و فرزند و خانوادهشان با مشکل معیشت!! روبرو هستند؛ کجاست انصاف کجاست مروت کجاست عاطفه کجاست عاطفه کجاست عاطفه؟ این لقمه از گلوی ما پایین نمیرود در حالیکه همسایه و هممحلهای و همشهری و همصنف و همکارمان، هر روز به کرکرۀ بازنشدنی و پلمبشدۀ مغازهاشان مینگرند و دستِ خالی به خانه باز میگردند...».
مردم مسلمان نوشهر وظیفۀ خود را در عمل به اصلِ تماماً قرآنیِ قانون اساسی انجام دادند حالا نوبت دولت و حکومت است؛ امید که جا نمانند.
متن نامۀ مردم و کسبۀ شهرستان نوشهر:
https://telegram.me/OfficeMasumiTehrani/123
بسمه تعالی
فرماندار محترم شهرستان نوشهر
رونوشت: دادستان محترم شهرستان نوشهر
احتراماً با عرض سلام و ارادت باستحضار میرسانیم طبق حکم آیه شریفه "لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین" و طبق اصل 14 قانون اساسی جمهوری اسلامی در مورد کلیه اقلیت های مذهبی رسمی و غیر رسمی مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی را رعایت نمایند. لذا اینجانبان کسبه و اهالی شهرستان نوشهر نسبت به بسته شدن محل کسب تعدادی از مغازه داران اقلیت مذهبی که مدت آن بیش از 6 ماه میگذرد که این امر باعث بدبینی نسبت به شعائر اسلامی و رکود اقتصادی در سطح شهر می باشد و با توجه به قوانین و نظامنانه اصناف، ماده یک- آئیننامه اجرائی ماده 28، هر واحد صنفی بعد از شش ماه پلمب بازگشایی می شود تا بررسی لازم انجام گیرد. لذا خواهشمند است به این امر رسیدگی لازم را عنایت فرمایید.
telegram.me/baznegari/150
.
.
Telegram
OfficeMasumiTehrani
⭕️ شهروندان غیربهایی شهرستان نوشهر درخواست فکپلمب محل کسب بهاییان این شهر را که بیش از ۶ ماه از پلمب آن میگذرد، دارند.
✅ @Sahamnewsorg
✅ @Sahamnewsorg
Forwarded from سهام نیوز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ زد و خورد شدید با روحانیون در شورای شهر اهواز
🔺نتیجه ورود روحانیت به همه حوزه ها و شکسته شدن حرمت آنها
✅ @Sahamnewsorg
🔺نتیجه ورود روحانیت به همه حوزه ها و شکسته شدن حرمت آنها
✅ @Sahamnewsorg
Forwarded from عکس نگار
✔️قدرتِ زیّ طلبگی، نه زعفرانی، نه پرنیانی!🔻
🖊سهند ایرانمهر
تصویر بالا لحظه بازگشت یک مرجع شیعی از بازداشتگاه ساواک استو آنها که پهلو به پهلویش نشستهاند، مردماند. تصویر پایین لحظه ورود امامجمعه جدید تبریز است، بر خودرویی نظامی و جلوداری کلاه کجهای نظامی ( و نه ته حتا محافظان شخصی متعارف).
تصویر اول مربوط به چند دهه پیش است و تصویر دوم این روزها آشناتر مینماید. چه بخواهیم و چه نخواهیم در طول تاریخ، قدرت معنوی روحانیت در میان تودهها تاریخ به جز جنبههای مبتنی بر باور دینی ناشی از مجموعه رفتارها و منشهایی است که در اصطلاح به « زیّ روحانیت» موسوم است. روحانی مشروعیت و مقبولیت خویش را مرهون همین مفهوم است و درآمدن به هر کسوت دیگری اشتباه است. در تفکر سنتی وکلاسیک منشاء قدرت یا پول است ( زعفرانی) یا زور ( پرنیانی). چنانکه دقیقی توسی گفت:
به دو چیز گیرند مر مملکت را
یکی پرنیانی یکی زعفرانی
یکی زر نام ملک بر نبشته
دگر آهن آب داده یمانی!
روحانیت دستکم آنچنان که شریعت داعیه آن را دارد، قدرت خود را نه از زعفرانی و نه از پرنیانی که از مردم بودن و با آنان بودن، بر قدرت بودن و نه با قدرت بودن، بدست آورده است.
تجلی این مدعا در زیّ طلبگی است، در همان تصویر سنتی و درآمیخته روحانی و مردم. بنابراین درآمدن به کسوت صاحبان زعفران (زر) و پرنیان( اسلحه) با آن تصویر تاریخی از روحانیت در تضاد است.
#روحانیت #زی_طلبگی #قدرت #معنویت #تبریز
@neday_e_omid🌻
🖊سهند ایرانمهر
تصویر بالا لحظه بازگشت یک مرجع شیعی از بازداشتگاه ساواک استو آنها که پهلو به پهلویش نشستهاند، مردماند. تصویر پایین لحظه ورود امامجمعه جدید تبریز است، بر خودرویی نظامی و جلوداری کلاه کجهای نظامی ( و نه ته حتا محافظان شخصی متعارف).
تصویر اول مربوط به چند دهه پیش است و تصویر دوم این روزها آشناتر مینماید. چه بخواهیم و چه نخواهیم در طول تاریخ، قدرت معنوی روحانیت در میان تودهها تاریخ به جز جنبههای مبتنی بر باور دینی ناشی از مجموعه رفتارها و منشهایی است که در اصطلاح به « زیّ روحانیت» موسوم است. روحانی مشروعیت و مقبولیت خویش را مرهون همین مفهوم است و درآمدن به هر کسوت دیگری اشتباه است. در تفکر سنتی وکلاسیک منشاء قدرت یا پول است ( زعفرانی) یا زور ( پرنیانی). چنانکه دقیقی توسی گفت:
به دو چیز گیرند مر مملکت را
یکی پرنیانی یکی زعفرانی
یکی زر نام ملک بر نبشته
دگر آهن آب داده یمانی!
روحانیت دستکم آنچنان که شریعت داعیه آن را دارد، قدرت خود را نه از زعفرانی و نه از پرنیانی که از مردم بودن و با آنان بودن، بر قدرت بودن و نه با قدرت بودن، بدست آورده است.
تجلی این مدعا در زیّ طلبگی است، در همان تصویر سنتی و درآمیخته روحانی و مردم. بنابراین درآمدن به کسوت صاحبان زعفران (زر) و پرنیان( اسلحه) با آن تصویر تاریخی از روحانیت در تضاد است.
#روحانیت #زی_طلبگی #قدرت #معنویت #تبریز
@neday_e_omid🌻
خشونت و تروریست با هر انگيزه و عقيدهای در تمام دنیا محکوم است.
به خانوادههای محترم قربانيان حملات تروریستی امروز تهران تسلیت عرض میکنیم و اميدواريم در هيچ يك از كشورهای دنيا شاهد چنين وقايع دهشتناكی نباشيم.
@OfficeMasumiTehrani
به خانوادههای محترم قربانيان حملات تروریستی امروز تهران تسلیت عرض میکنیم و اميدواريم در هيچ يك از كشورهای دنيا شاهد چنين وقايع دهشتناكی نباشيم.
@OfficeMasumiTehrani
به گزارش خبرگزاری هرانا؛ قاتلین آقای فرهنگ اميری شهروند ایرانی بهایی با قرار وثیقه 200ميليون تومانی آزاد شدهاند. اين درحالی است که آنان مدعی بودند عالماً و عامداً مرحوم امیری را به جرم باور به دیانت بهائیت به قتل رساندهاند تا ثواب کنند!! و در صورت آزادی باز هم به چنین جنایتی اقدام خواهند کرد. متأسفانه این قاتلین را باید مبتلا به کژاندیشی نظام آپارتاید دینی برشمرد.
این حقیقت تلخ در تاریخ معاصر ایران نشان میدهد که ریشهء ابتلای ما به آپارتاید دینی ثمرهای جز معاندت با انسانیت ندارد. به غیر از گناه نابخشودنی قتل یک انسان و شهروندی ایرانی که از حق آب و گل مملکت خود برخوردار است، بیعدالتی دستگاه قضا نسبت به حقوق انسانی مقتول را باید با جدیت و شدت تمام محکوم کنیم.
شگفتا که اگر نوجوانی پانزده ساله مرتکب قتلی ناخواسته شود، وی را تا بدانحد حبس میکنند که پس از رسیدن به سن ۱۸ سالگی مورد اعدام قرار گيرد؛ اما دادگاه اسلامی!! برخلاف موازین حقوقی و با اعمال تبعیض آشکار، با قاتلین معترف به چنین جنایتی همداستان شده و ایشان را نهتنها مورد شفقت قرار داده بلكه نسبت به جنبه عمومی جرم نيز چشم پوشی مینمايد. قطعا نه ما و نه خانوادهء داغدار مرحوم فرهنگ اميری خواستار قصاص قاتلين نيستيم؛ اما انتظار داريم كه دستگاه قضایی كشور نسبت به این جرم جنایی بدون هيچگونه تبعيضی رسيدگی منصفانه و عادلانهای ترتیب دهد و از حقوق انسانی تمامی شهروندان اين كشور حمايت كامل نمايد.
دستگاههای مسئول میبايست عنايت داشته باشند كه حکم عادلانه بنابر آیات قرآن در بین «الناس» معنا مییابد، بدین معنی که در احقاق عدالت، انسان را باید بطور مطلق، فارغ از هرگونه دستهبندی دینی، نژادی، قومی و طبقه اجتماعی نگاه کرد. وَ إِذا حَكَمْتُمْ بَيْنَ «النَّاسِ» أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ سَميعاً بَصيراً. و چون در ميان «مردم» به داورى نشينيد به عدل داورى كنيد. خدا شما را چه نيكو پند میدهد. هر آينه او شنوا و بيناست (نساء-58).
خوار شمردن انسانیت مردمان ایران از سوی نگرشی سياستپيشه تاکنون برای اکثریت شیعه جز انحراف اخلاقی-اجتماعی، اعم از ابتلا به ریا، فریبکاری، دروغگویی، بیاعتمادی، کسب مال حرام و جنایتپیشگی مقدسمآب نتیجهای دربر نداشته؛ و آپارتاید دینی ناشی از آن برای دگرمذهبان ایرانی کولهباری از محنت و مشقت را به همراه آورده است. چنین رویکردی که مدعی انسان کردن ایرانیان بوده است، از آنجایی که فرض گرفته بود مردمان ایران تهی از انسانیت هستند، به افساد اخلاقيات انسانی انجامیده؛ بهطوری که در حوادث این چند دهه علیه حقوق انسانی مردمان این سرزمین بخصوص دگرمذهبانی چون بهاییان؛ اهل سنت؛ مسيحيان، يهوديان، دارويش و دگرانديشان شيعه مشهود است.
در همين راستا آیت الله معصومی تهرانی بارها در مقاطع مختلف، عموم هموطنان روشنبین و پاک سیرت –بخصوص علمای منصف دينی- را به بازبینی و بازنگری در مواضع دینی و مذهبی خود دعوت نموده تا درک کنند که عدم توجه و احترام به تساوی حقوق انسانی و شهروندی يكايك ايرانيان جز هرج و مرج و تبعيضات گوناگون اجتماعی نتيجهای در بر نخواهد داشت، اما متاسفانه این آپارتاید دینی در ایران عزيزمان در حال ترويج است تا ایرانیکشی را صرفا بخاطر عدم باور و همراهی با انديشه حاكم مایه کسب ثواب قلمداد کند و عدالت قرآنی-انسانی را فدای خودحقپنداریهای واهی سياسی خود نمايد.
@OfficeMasumiTehrani
این حقیقت تلخ در تاریخ معاصر ایران نشان میدهد که ریشهء ابتلای ما به آپارتاید دینی ثمرهای جز معاندت با انسانیت ندارد. به غیر از گناه نابخشودنی قتل یک انسان و شهروندی ایرانی که از حق آب و گل مملکت خود برخوردار است، بیعدالتی دستگاه قضا نسبت به حقوق انسانی مقتول را باید با جدیت و شدت تمام محکوم کنیم.
شگفتا که اگر نوجوانی پانزده ساله مرتکب قتلی ناخواسته شود، وی را تا بدانحد حبس میکنند که پس از رسیدن به سن ۱۸ سالگی مورد اعدام قرار گيرد؛ اما دادگاه اسلامی!! برخلاف موازین حقوقی و با اعمال تبعیض آشکار، با قاتلین معترف به چنین جنایتی همداستان شده و ایشان را نهتنها مورد شفقت قرار داده بلكه نسبت به جنبه عمومی جرم نيز چشم پوشی مینمايد. قطعا نه ما و نه خانوادهء داغدار مرحوم فرهنگ اميری خواستار قصاص قاتلين نيستيم؛ اما انتظار داريم كه دستگاه قضایی كشور نسبت به این جرم جنایی بدون هيچگونه تبعيضی رسيدگی منصفانه و عادلانهای ترتیب دهد و از حقوق انسانی تمامی شهروندان اين كشور حمايت كامل نمايد.
دستگاههای مسئول میبايست عنايت داشته باشند كه حکم عادلانه بنابر آیات قرآن در بین «الناس» معنا مییابد، بدین معنی که در احقاق عدالت، انسان را باید بطور مطلق، فارغ از هرگونه دستهبندی دینی، نژادی، قومی و طبقه اجتماعی نگاه کرد. وَ إِذا حَكَمْتُمْ بَيْنَ «النَّاسِ» أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ سَميعاً بَصيراً. و چون در ميان «مردم» به داورى نشينيد به عدل داورى كنيد. خدا شما را چه نيكو پند میدهد. هر آينه او شنوا و بيناست (نساء-58).
خوار شمردن انسانیت مردمان ایران از سوی نگرشی سياستپيشه تاکنون برای اکثریت شیعه جز انحراف اخلاقی-اجتماعی، اعم از ابتلا به ریا، فریبکاری، دروغگویی، بیاعتمادی، کسب مال حرام و جنایتپیشگی مقدسمآب نتیجهای دربر نداشته؛ و آپارتاید دینی ناشی از آن برای دگرمذهبان ایرانی کولهباری از محنت و مشقت را به همراه آورده است. چنین رویکردی که مدعی انسان کردن ایرانیان بوده است، از آنجایی که فرض گرفته بود مردمان ایران تهی از انسانیت هستند، به افساد اخلاقيات انسانی انجامیده؛ بهطوری که در حوادث این چند دهه علیه حقوق انسانی مردمان این سرزمین بخصوص دگرمذهبانی چون بهاییان؛ اهل سنت؛ مسيحيان، يهوديان، دارويش و دگرانديشان شيعه مشهود است.
در همين راستا آیت الله معصومی تهرانی بارها در مقاطع مختلف، عموم هموطنان روشنبین و پاک سیرت –بخصوص علمای منصف دينی- را به بازبینی و بازنگری در مواضع دینی و مذهبی خود دعوت نموده تا درک کنند که عدم توجه و احترام به تساوی حقوق انسانی و شهروندی يكايك ايرانيان جز هرج و مرج و تبعيضات گوناگون اجتماعی نتيجهای در بر نخواهد داشت، اما متاسفانه این آپارتاید دینی در ایران عزيزمان در حال ترويج است تا ایرانیکشی را صرفا بخاطر عدم باور و همراهی با انديشه حاكم مایه کسب ثواب قلمداد کند و عدالت قرآنی-انسانی را فدای خودحقپنداریهای واهی سياسی خود نمايد.
@OfficeMasumiTehrani
هدف انبياء تشكيل حكومت نبود
عبدالحميد معصومی تهرانی
ساختار حكومت در مراحل مختلف تاريخ حيات جوامع بشری، به نسبت گسترش و تغيير ديدگاه فرهنگ مادی و معنوی انسان دچار تحولات بسياری شده است. اگر زندگی انسان را در دورههای گذشته بررسی كنيم میبينيم كه بشر متمدن كنونی و ميراثهای اجتماعی او ناگهان بوجود نيامده، بلكه به تدريج پديدار و كامل شده است. در ابتداء قوانين اجتماعی و جزايی بوسيلهی زورمندان و سپس ريشسفيد يا بزرگ طايفه مقرر و جاری میگرديد؛و با شكل گيری قبايل و ملل، رئيس قبيله و بعدها پادشاه عهدهدار قانونگذاری و اجرای آنها بود.
به مرور جوامع ساده كوچك، بزرگتر و پر جمعيتتر شدند و به جهت اينكه حاكم و رئيس بعضی از آن جوامع دارای قدرت و تمركز زيادی میگرديد، دهكدههای اطراف را مطيع خود میساخت و در نتيجه آن دهكده كه مركز حكومت آن حاكم مقتدر بود رفته رفته مهمتر شده و به صورت شهر در میآمد. پيش از آنكه در يك سرزمين دولت مركزی تاسيس شود و قوانين و مقررات اجتماعی و جزايی به طور رسمی و منظم وضع و تدوين گردد، امور اجتماعی شهرهای ابتدايی و دهكدههای بزرگ بوسيلهی كاهنان و حاكمان محلی اداره میشد؛ يعنی آن كاهنان مقررات و قوانين اجتماعی را از عادات و آداب معمول زندگی همان مردم اقتباس و منظم میكردهاند. اين قانونگذاران به دو گونه بودهاند؛ يا هم كاهن و داور بودند و هم شاه و حاكم –يعني هم جنبهی روحانی داشتند و هم جنبهی سياسی- مانند حمورابی شاه قديم بابل كه مقنن و مجری مقررات بود؛ يا تنها جنبهی روحانی، كاهنی و مصلحی داشتند مانند زرتشت و كنفوسيوس كه قدرت سياسی نداشتند و اجرای قوانين و مقررات مذهب خود را از شاهان و حاكمان میخواستند.
اما مشروعيت عهدهداری منصب تقنين و حكومت، مانند بسياري ديگر از امورات جوامع انسانی در مراحل مختلف، متاثر از تحولات فرهنگ مادی و معنوی بشر بوده است. به نظر میرسد پس از آنكه انسان از عالم حيوانی به عالم انسانی قدم گذاشت، آنچه كه در ابتداء باعث مشروعيت بخشی بر منصب حكمرانی میگرديد قدرت و توان جسمی در شكار و جنگآوری بوده است؛ و شايد آن گفتار معروف كه: "الحق لمن غلب" = "حق با كسی است كه در زورآوری غلبه نموده" برگرفته از همان ميراث ابتدايی پيشينيان باشد كه در هر دورهای بارها بكار گرفته میشود.
با فاصله گرفتن انسان ابتدايی از عالم حيوانی و ايجاد تحول در "جهانبينی" و "ادراك عقلی" بشر، رياست طوايف در دست ريشسفيدان و سالمندان طايفه كه داراي تجربيات لازم براي حفظ بقا بودند قرار گرفت كه همين امر دلالت بر تكامل فكری و ادراك عقلی بشر دارد. سپس با باورمندی انسان به عالم غيب و ماوراءالطبيعه، دلايل مشرعيت بخشی حاكمان نيز تغيير كرد و جنبهای غيبی و ماوراءالطبيعی يافت. بدين معنا كه حاكمان منصب و قدرت خود را نه بواسطهی توان جسمی يا تجربيات اكتسابی، بلكه از عالم غيب و خدايان قومی كسب میكردند و سخنگويان و جانشينان آن خدايان بر روی زمين بودند، بدين جهت جنبهای قدسی و نيمه خداگونه داشتند كه اين عقيده در ميان جوامع توتمپرست و جانگرا رواج داشته است. نتيجهی اين عقيده، كه قدرت تقنين و حاكميت مطلق را در يك فرد متمركز مینمود باعث ايجاد فساد و خودكامگی حاكمان میگرديد و اكثر حاكمان و امپراتوران قديم مقررات و قوانينی را كه به سود خود میپنداشتند اعمال و اجرا میكردند و آنچه كه گمان میرفت به نفعشان نيست متروك و ممنوع مینمودند. در اين بين يونانيان پيشتر از ديگر اقوام به مضرات تمركز قدرت مطلق مادامالعمر در يك فرد پی بردند، و برای جلوگيری از ظهور خودكامگی فردي، سيستم "عقل جمعی" و "حاكميت پارلمانی" را برقرار كردند، بدينگونه كه قدرت تقنين و حكمفرمايی در دست نمايندگان منتخب جمهور مردم قرار میگرفت و آنان بر اساس تصميمات جمعی، قوانين و مقرراتی را وضع میكردند، و در صورت صلاح ديد -با توجه به شرايط- فردی را به عنوان مجری قوانين مصوب پارلمان انتخاب مینمودند كه "كنسول" لقب میگرفت. اين سيستم بعدها در رم باستان نيز برقرار شد كه اگرچه نظامی نسبتا كارآمد بود اما گاهی كنسول منتخب پارلمان كه در جنگها دارای قدرت نظامی زيادي شده بود بر عليه "سنا" میشوريد و با شبه كودتا قدرت مطلق را بدست میگرفت.
ظهور انبياء توحيدی با آنكه تحولی در ثبات تقنين قوانين ايجاد كرد اما شكل و ساختار مخصوص و مشخصی را براي حكمرانی تعريف ننمود و ظاهرا در اين بخش تابع شرايط زمانی و مكانی بوده است. با آنكه تشريع اديان توحيدی به زمان حضرت نوح(ص) باز میگردد اما قوانين مدون در اديان ابراهيمی از دوران حضرت موسی(ص) آغاز میشود، و از اين رو آن قوانين را "תורה=توراه" به معنی "قانون" و "شريعت" خواندهاند؛ و با آنكه در آن اشارهای به شريعت نوح شده است اما عمده قوانين مندرج در كتاب تورات در بر دارندهی قوانينی است كه حضرت موسی(ص) تشريع كرده است.
عبدالحميد معصومی تهرانی
ساختار حكومت در مراحل مختلف تاريخ حيات جوامع بشری، به نسبت گسترش و تغيير ديدگاه فرهنگ مادی و معنوی انسان دچار تحولات بسياری شده است. اگر زندگی انسان را در دورههای گذشته بررسی كنيم میبينيم كه بشر متمدن كنونی و ميراثهای اجتماعی او ناگهان بوجود نيامده، بلكه به تدريج پديدار و كامل شده است. در ابتداء قوانين اجتماعی و جزايی بوسيلهی زورمندان و سپس ريشسفيد يا بزرگ طايفه مقرر و جاری میگرديد؛و با شكل گيری قبايل و ملل، رئيس قبيله و بعدها پادشاه عهدهدار قانونگذاری و اجرای آنها بود.
به مرور جوامع ساده كوچك، بزرگتر و پر جمعيتتر شدند و به جهت اينكه حاكم و رئيس بعضی از آن جوامع دارای قدرت و تمركز زيادی میگرديد، دهكدههای اطراف را مطيع خود میساخت و در نتيجه آن دهكده كه مركز حكومت آن حاكم مقتدر بود رفته رفته مهمتر شده و به صورت شهر در میآمد. پيش از آنكه در يك سرزمين دولت مركزی تاسيس شود و قوانين و مقررات اجتماعی و جزايی به طور رسمی و منظم وضع و تدوين گردد، امور اجتماعی شهرهای ابتدايی و دهكدههای بزرگ بوسيلهی كاهنان و حاكمان محلی اداره میشد؛ يعنی آن كاهنان مقررات و قوانين اجتماعی را از عادات و آداب معمول زندگی همان مردم اقتباس و منظم میكردهاند. اين قانونگذاران به دو گونه بودهاند؛ يا هم كاهن و داور بودند و هم شاه و حاكم –يعني هم جنبهی روحانی داشتند و هم جنبهی سياسی- مانند حمورابی شاه قديم بابل كه مقنن و مجری مقررات بود؛ يا تنها جنبهی روحانی، كاهنی و مصلحی داشتند مانند زرتشت و كنفوسيوس كه قدرت سياسی نداشتند و اجرای قوانين و مقررات مذهب خود را از شاهان و حاكمان میخواستند.
اما مشروعيت عهدهداری منصب تقنين و حكومت، مانند بسياري ديگر از امورات جوامع انسانی در مراحل مختلف، متاثر از تحولات فرهنگ مادی و معنوی بشر بوده است. به نظر میرسد پس از آنكه انسان از عالم حيوانی به عالم انسانی قدم گذاشت، آنچه كه در ابتداء باعث مشروعيت بخشی بر منصب حكمرانی میگرديد قدرت و توان جسمی در شكار و جنگآوری بوده است؛ و شايد آن گفتار معروف كه: "الحق لمن غلب" = "حق با كسی است كه در زورآوری غلبه نموده" برگرفته از همان ميراث ابتدايی پيشينيان باشد كه در هر دورهای بارها بكار گرفته میشود.
با فاصله گرفتن انسان ابتدايی از عالم حيوانی و ايجاد تحول در "جهانبينی" و "ادراك عقلی" بشر، رياست طوايف در دست ريشسفيدان و سالمندان طايفه كه داراي تجربيات لازم براي حفظ بقا بودند قرار گرفت كه همين امر دلالت بر تكامل فكری و ادراك عقلی بشر دارد. سپس با باورمندی انسان به عالم غيب و ماوراءالطبيعه، دلايل مشرعيت بخشی حاكمان نيز تغيير كرد و جنبهای غيبی و ماوراءالطبيعی يافت. بدين معنا كه حاكمان منصب و قدرت خود را نه بواسطهی توان جسمی يا تجربيات اكتسابی، بلكه از عالم غيب و خدايان قومی كسب میكردند و سخنگويان و جانشينان آن خدايان بر روی زمين بودند، بدين جهت جنبهای قدسی و نيمه خداگونه داشتند كه اين عقيده در ميان جوامع توتمپرست و جانگرا رواج داشته است. نتيجهی اين عقيده، كه قدرت تقنين و حاكميت مطلق را در يك فرد متمركز مینمود باعث ايجاد فساد و خودكامگی حاكمان میگرديد و اكثر حاكمان و امپراتوران قديم مقررات و قوانينی را كه به سود خود میپنداشتند اعمال و اجرا میكردند و آنچه كه گمان میرفت به نفعشان نيست متروك و ممنوع مینمودند. در اين بين يونانيان پيشتر از ديگر اقوام به مضرات تمركز قدرت مطلق مادامالعمر در يك فرد پی بردند، و برای جلوگيری از ظهور خودكامگی فردي، سيستم "عقل جمعی" و "حاكميت پارلمانی" را برقرار كردند، بدينگونه كه قدرت تقنين و حكمفرمايی در دست نمايندگان منتخب جمهور مردم قرار میگرفت و آنان بر اساس تصميمات جمعی، قوانين و مقرراتی را وضع میكردند، و در صورت صلاح ديد -با توجه به شرايط- فردی را به عنوان مجری قوانين مصوب پارلمان انتخاب مینمودند كه "كنسول" لقب میگرفت. اين سيستم بعدها در رم باستان نيز برقرار شد كه اگرچه نظامی نسبتا كارآمد بود اما گاهی كنسول منتخب پارلمان كه در جنگها دارای قدرت نظامی زيادي شده بود بر عليه "سنا" میشوريد و با شبه كودتا قدرت مطلق را بدست میگرفت.
ظهور انبياء توحيدی با آنكه تحولی در ثبات تقنين قوانين ايجاد كرد اما شكل و ساختار مخصوص و مشخصی را براي حكمرانی تعريف ننمود و ظاهرا در اين بخش تابع شرايط زمانی و مكانی بوده است. با آنكه تشريع اديان توحيدی به زمان حضرت نوح(ص) باز میگردد اما قوانين مدون در اديان ابراهيمی از دوران حضرت موسی(ص) آغاز میشود، و از اين رو آن قوانين را "תורה=توراه" به معنی "قانون" و "شريعت" خواندهاند؛ و با آنكه در آن اشارهای به شريعت نوح شده است اما عمده قوانين مندرج در كتاب تورات در بر دارندهی قوانينی است كه حضرت موسی(ص) تشريع كرده است.