https://khabarfarsi.com/u/33579808/tlgr
/آقای قیافه/ - پلک نمی زد. به پنجره ی اتاقش خیره مانده بود. نیمکت سبز پارک در حاشیه ی پنجره ساکت مانده بود. هیچ چیز حرکت نمی کرد؛ نه دخترک، نه آقای قیافه که روی نیمکت کز کرده بود.