https://khabarfarsi.com/u/38889829/tlgr
/شاگرد بی معرفت مغازه دخترم را در پشت یخچال گیرانداخته بود و .. / صحنه بسیار کثیفی بود!/ خسته و کوفته از سر کار برگشتم، وارد خانه که شدم، همسرم گفت: کفشاتو در نیار، برو یه بسته فلفل و زردچوبه بخر و زودی برگرد که شب مهمون داریم.