https://khabarfarsi.com/u/31438417/tlgr
/نفس بریده در فاو/ موقع مصاحبه هرجا که نوبت به باقر توکلی می رسید، هروقت که ما از دوران جنگ می پرسیدیم و او دفتر خاطراتش را ورق می زد که آن روزها و آن لحظه ها را یکی یکی به خاطر بیاورد، نفسش می گرفت؛ سرفه های پشت سرهم امانش را می برید و با صدایی گرفته که از ته گلو در می آمد جواب می داد.