♥️⁩آموزش زبان انگلیسی⁦♥️
131 subscribers
69 photos
1 video
1 link
You can find useful English Phrases that will enrich your English vocabulary in this channel.


#باهم_بیاموزیم
Download Telegram
📚 یک اصطلاح کاربردی
📚 an essential idiom


💠sooner or later
💠دیر یا زود

👉🏻Def: eventually, after a period of time.



If you study English seriously, sooner or later you’ll become fluent.
اگر به طور جدی انگلیسی را بخوانی، دیر یا زود روان خواهی شد.


If you work hard, you’ll buy a car sooner or later.
اگر سخت کار کنی، دیر یا زود یک اتومبیل می خری.


@en_learn
📚 چند عبارت و اصطلاح درباره ی خوشحال بودن



I'm on Cloud Nine.
در پوست خود نمی گنجم.


I'm in seventh heaven.
از خوشحالی تو آسمون هفتمم.


I'm walking on air.
تو آسمونا سیر میکنم.


I'm over the moon.
دارم میمیرم از خوشحالی.


I'm on the top of the world.
رفتم به اون بالا بالا ها.

@en_learn
📚 چند جمله مفید در هنگام صحبت کردن 📚

۱. وقتی مایل نیستید که گوینده حرفش را تکرار کند، میتوانید از عبارات زیر استفاده کنید:

🔹So you said.
🔹I get the point.
🔹All right, already.
🔹I heard you, already.
🔹Stop harping on that subject.
🔹You are preaching to the choir.
🔹You sound like a broken record.

____

۲. وقتی می خواهید که گوینده صحبتش را تمام کند، میتوانید از عبارات زیر استفاده کنید:

🔹Some things are better left unsaid.
🔹Don't waste your breath.
🔹Keep it to yourself.
🔹Spare me the story.
🔹Save it!
🔹Shut up! (Impolite.)
🔹Zip up your mouth!
🔹Give it a rest!

______

۳. وقتی می خواهید به نکته ای که در مورد آن حرف میزدید برگردید، میتوانید از عبارات زیر استفاده کنید:

🔹What was I saying?
🔹Where was I?
🔹What were we talking about?
🔹I've lost my train of thought for a moment.
🔹I'm a little absent-minded.

___

۴. وقتی که می خواهید گوینده ساده و قابل فهم صحبت کند، میتوانید از عبارات زیر استفاده کنید:

🔹Give it to me in plain English.
🔹What does that mean in plain English?
🔹Stop circumventing the issue.
🔹Stop speaking in circles.
🔹Put your cards on the table.
🔹Don't beat around the bush.

____

۵. وقتی می خواهید بگویید که حرف گوینده را می فهمید، میتوانید از عبارات زیر استفاده کنید:

🔹I understand.
🔹I see.
🔹I get it.
🔹I got it.

__

۶. وقتی می خواهید صحبت گوینده را قطع کنید و مطلبی را بگویید، میتوانید از عبارات زیر استفاده کنید:

🔹I'm sorry to interrupt, but you're not exactly right.
🔹I beg your pardon, but I don't think that's entirely correct.
🔹May I interrupt for a minute?
🔹Can I say something?
🔹Can I add something here?
🔹Can I put in my two cents' worth?
🔹If I may.

___

۷. وقتی می خواهید روی جدی بودن صحبتتون تاکید کنید، میتوانید از عبارات زیر استفاده کنید:

🔹I'm dead serious.
🔹I'm not kidding.
🔹No kidding.


@en_learn
📚 ۲ جمله پرکاربرد با یک معنی


🔵 Go easy on that.
🔵 Take it easy.
🔴 زیاد سخت نگیر.

@en_learn
📚 #اصطلاح
📚 #idiom


✔️ You made my day
✔️ روزم رو ساختی/ خیلی حال دادی بهم/ خوشحالم کردی


کاربرد:
مثلا طرف یه کاری براتون انجام داده و لطف کرده بهتون و میخواهید بگید خیلی حال کردید.
در واقع یک نوع سپاسگزاری هم به حساب میاد.

▫️You are very kind, you made my day.
تو خیلی مهربانی، روزم رو ساختی/ خوشحالم کردی/ بهم حال دادی

▪️What an amazing post, You made my day, Man.
چه پست جالبی، روزم رو ساختی رفیق.


@en_learn
📚 یک اصطلاح جالب

🔶 One's very own
🔶 مال خودِ خودِ آدم بودن

از این اصلاح برای بیان این که چیزی تماما متعلق به فردی می باشد استفاده می شود.


مثال:

🔸 You are my very own!
تو مالِ خودِ خودمی!

🔸I am your very own!
من مالِ خودِ خودت ام!

🔸 At last, Mori had a room of her very own.
در نهایت، موری اتاقِ خودِ خودش را داشت.

🔸 Well, you finally have your very own car.
خب، آخرش ماشین خودِ خودت رو داری.

🔸 Mom said I can have my very own room in the new house!
مامان گفت من میتوانم اتاق خودِ خودم را در خانه ی جدید داشته باشم.

🔸 I’ve dreamed of buying a little house of my very own.
من رویای خرید خانه ی خودِ خودم را داشته ام.

🔸 She was thrilled at the idea of having her very own toys to play with.
او از ایده‌ ی داشتن عروسکِ خودِ خودش برای بازی هیجان زده بود.

@en_learn
لغات با پسوند ist

🔹پسوند ist یک پسوند انسان ساز است🔹

این پسوند با اضافه شدن به برخی کلمات در واقع به فعاليت، تئوری باور و يا اعتقاد یک شخص اشاره می کند.
Noun + ist = person (job, ...)

art + ist = artist
هنرمند

violin + ist = violinist
ويولنيست (کسی که ويولن مينوازد)


🔻مثال های بیشتر 🔻

racist = نژادپرست

marxist = مارکسيست

feminist = ط‌رفدار حقوق‌ زنان‌

psychiatrist = روانپزشک

colorist = رنگ زن/ نقاش

atheist = خدا ناباور

moralist = معلم اخلاق

dentist = دندانپزشک

fascist = فاشيست

chemist = شيمي‌ دان‌ ، داروساز

nihilist = پوچ‌ گرا

capitalist = سرمايه‌ دار ، سرمايه‌ گری

protagonist = پيشقدم‌ ، پيش‌ كسوت‌

misogynist = ضد زن

deist = خدا پرست

diplomatist = ديپلمات

egotist = خود پرست

futurist = آينده نگر

dramatist = نمايشنامه نويس

jurist = فقيه

oculist = چشم پزشک

ophthalmologist = چشم پزشک

orthopedist = ارتوپد

annalist = تاريخچه نويس

apologist = مدافع

evangelist = مبلغ

extremist = افراطی

ornithologist = پرنده شناس

somnambulist = خواب گرد/ کسی که در خواب راه ميرود

altruist = نوع دوست

bigamist = مرد دو زنه

linguist = زبان شناس

metallurgist =فلز کاری

meteorologist = هواشناس

opportunist = فرصت طلب

psychiatrist = روانپزشک

psychologist = روانشناس

radiologist = راديولوژيست

separatist = تجزيه طلب

zoologist = جانورشناس

chemist = شيميدان

caricaturist = کاريکاتوريست

archaeologist = باستان شناس

lobbyist = لابی گر

prohibitionist = طرفدار منع مسکرات

socialist = سوسياليست

sociologist = جامعه شناس

propagandist = مبلغ / تبلیغات چی

motorcyclist = موتور سوار

typist = تايپيست

florist = گلفروش

guitarist = گيتاريست

machinist = کسي که با ماشين ابزاری کار ميکند

journalist = روزنامه نگار

assist = کمک/ دستيار

cartoonist = کاريکاتوريست

environmentalist = محيط زيست

geologist = زمين شناس

realist = واقع گرا

tourist = گردشگر

bicyclist = دوچرخه سوار

vocalist = خواننده

scientist = دانشمند

@en_learn
📚 اصطلاح take a chance

اصطلاح take a chance به معائل اصطلاح "دل به دریا زدن" در زبان فارسی است و به معنی انجام دادن کاری که دارای ریسک است می باشد.

🔸 Come on, take a chance. you may lose, but it's worth trying.
یالا بابا، دلو بزن به دریا. ممکنه ببازی ولی به امتحانش میارزه.

🔸 I'm taking a real chance hiring this guy, so you had better be right about him.
من دارم با استخدام این یارو واقعا ریسک میکنم، پس بهتره که دربارش درست گفته باشی.

🔸 You're never going to find real success unless you're willing to take a chance now and then.
هیچوقت موفقیت واقعی رو پیدا نمیکنی مگر اینگه گاهی بخوای دلو به دریا بزنی.


💡همچنین میتوان به جای عبارت take a chance از take chances نیز استفاده کرد

🔸 Take no chances, don't lend money to people you don't know.
ریسک نکن و به کسایی که نمیشناسی پول قرض نده.

@en_learn
📚 چند نمونه از اشتباهات رایج که بسیاری از زبان آموزان مرتکب می شوند:

Don't say: praise for her
Say: praise her

clap for him
clap him

applaud for him
applaud him

Thank for you
Thank you

I respect for him
I respect him

Pray for him
Pray him

Greet for them
Greet them

Speak for her
Speak her

Congratulate for him
Congratulate him

Write for him
Write him


@en_learn
Good things come to people who wait, but better things come to those who go out and get them
چیزهای خوب نسیب کسانی می شود که صبر دارند، اما چیزهای بهتر را افرادی به دست می آورند که اقدام می کنند و به دنبال آنها می روند.

@en_learn
📚 اصطلاحات 📚

💠Break the ice
💠سر صحبت رو باز کردن


🔸We sat there without saying a word until I broke the ice by telling a joke.
🔸ما اونجا نشسته بودیم بدون اینکه حرفی بزنیم تا اینکه با گفتن یه جوک سر صحبت رو باز کردم.

@en_learn
📚 پاسخ دادن به سوال How are you


جمله پرسشی How are you به معنی "حال شما چطور است؟" می باشد و ما میتوانیم بر اساس احساسات خود به این سوال پاسخ های مختلفی دهیم:


- زمانی که احساس خوبی داريم میتوانیم از جملات زیر در جواب سوال How are you استفاده کنیم:
🔸in the pink
🔸I feel excellent
🔸I feel great
🔸I feel marvelous
🔸All the systems go well
🔸Everything in the garden is lovely
🔸Over the moon
🔸On the top of the world
🔸I'm having the time of my life
🔸In seventh heaven
🔸As right as rain


- وقتی احساس عادی داریم و احساس خاصی نداریم میتوانیم از عبارات زیر به عنوان جواب استفاده کنیم:
🔹Surviving
🔹Hanging in there
🔹So So
🔹Alive and kicking
🔹Could be better
🔹Decent


- وقتی احساس خوبی نداریم يا ناراحت هستیم نیز مستوانیم از عبارات زیر استفاده کنیم:
▪️I feel blue
▪️I feel low
▪️I feel lousy
▪️I'm having one of those days
▪️I'm not feeling well
▪️Could be worse


- برای بیان احساس خستگی میتوانیم از جملات زیر استفاده کنیم:
▫️I'm dead on my feet exhausted
▫️I feel like a bus ran over me
▫️I wiped out
▫️I'm dog tired
▫️I'm dead tired


- همچنین وقتی احساس نگرانی دارم میتوانیم از عبارات زیر استفاده کنیم:
🔸In the jam
🔸In the soup
🔸between the devil and deep sea


@en_learn
📚 چند کلمه و قید برای بیان تاکید

📔 above all
از همه مهم تر

📓 obviously
بدیهی است

📔 clearly
به وضوح / مسلما

📓 evidently
از قرار معلوم / ظاهرا

📔 actually
در حقیقت / واقعا

📓 in fact
در واقع / در حقیقت

📔 certainly
قطعا / یقینا

📓 definitely
حتما / قطعا

📔 extremely
خیلی / به شدت

📓 indeed
براستی / در واقع

📔 absolutely
کاملا

📓 positively
مسلما / قطعا / به طور مثبت

📔 unquestionably
بى گمان / بدون شک

📓 without a doubt.
بدون تردید / بدون شک

@en_learn
📚 چند عبارت کاربردی درباره استفاده از تلفن همراه


📱 Cell phone users were complaining of poor reception.
استفاده کنندگان تلفن همراه از آنتن دهی ضعیف گله می کردند.

📱 Have you got my mobile number?
شماره موبایل من را داری؟

📱 Your cellphone has a very irritating ringtone.
موبایل شما زنگ آزار دهنده ای دارد.

📱 Would you please turn off your cell?
ممکن است لطفا تلفن همراهتان را خاموش کنید.


📱 Can I use your cell phone to make a call?
می توانم با موبایل شما یک زنگ بزنم؟

📱 He was robbed of his car, briefcase, and cell phone.
اتومبیل، کیف دستی و موبایل او را دزدیدند.

📱 Mobile phones have become an indispensable part of our lives.
تلفن های همراه جزء لاینفک زندگی ما شده است.


📱 Whenever I dial your number, it is engaged / busy.
هر وقت شماره ات را می گیرم، اشغال است.


📱 How much is a SIM card nowadays?
این روزها قیمت سیم کارت چند است؟

@en_learn
📚 یک قالب گرامری کاربردی 👇

It's not that ... but ...
نه اینکه دوست ندارم... ولی...

🔸It's not that I don't like the car, but I think it's too expensive.
مسئله این نیست که اتومبیل رو دوست ندارم ولی فکر می کنم خیلی گرونه.

🔸It's not that I am unwilling to help you, but I'm tied up with extra work these days.
نه اینکه دوست ندارم کمکت کنم، ولی این روزها درگیر کارهای دیگه ای (اضافی) هستم.

🔸It's not that he doesn't need your help, but he thinks it will be an inconvenience to you.
نه اینکه دوست نداره کمکت کنه، بلکه فکر می کنه برات دردسرساز می شه.

@en_learn
📚 #اصطلاح
📚 #idiom


🔷Go to town
🔷گل کاشتن / سنگ تمام گذاشتن


🔸When they give parties, they really go to town.
وقتی که آنها مهمونی میدن، واقعا سنگ تموم میزارن.

@en_learn
📚 چند صفت به منظور تمجید و تعریف کردن از چیزی یا شخصی:

▪️Great
عالی/ خیلی خوب

▪️Eye-opening
حیرت انگیز

▪️Magnificent
با شکوه و مجلل

▪️Superb
عالی

▪️Gorgeous
زیبا و مجلل

▪️Exquisite
نفیس

▪️Elegant
زیبا و برازنده

▪️Stunning
زیبا و شگفت آور

▪️Fantastic
خارق العاده

Wonderful
شگفت آور / شگفت انگيز

Splendid
باشکوه / عالى

▪️Excellent
عالی

Amazing
متحير کننده / شگفت انگيز

Incredible
باور نکردنى

▪️Awesome
خیلی پر ابهت

Fabulous
شگفت آور

Impressive
برانگيزنده احساسات / گيرا

Marvelous
حيرت آور / عجيب / جالب

Unbelievable
غیر قابل باور

Remarkable
قابل توجه / عالى / جالب توجه

Astonishing
حيرت انگيز

Extraordinary
فوق العاده / غيرعادى

Fascinating
فريبنده / دلکش / سحرآميز

Mind blowing
حيرت انگيز

Unimaginable
غیر قابل تصور

Tremendous
شگرف / عجیب

@en_learn
📚 Phrasal Verb


💠 follow up
💠 پیگیری کردن


If there is no response to your request, follow it up with a phone call.
اگر هیچ پاسخی به درخواستتون وجود نداشت، اون رو با تماس تلفنی پیگیری کنید.

@en_learn
📚 چند جمله برای بیان موافقت👇

I agree with you 100 percent.
صددرصد با شما موافقم.

That's for sure.
قطعا.

You're absolutely right.
کامالا درست می گید. (کاملا حق با شماست.)

Absolutely.
قطعا.

That's exactly how I feel.
من هم دقیقا همین حس را دارم.

Exactly.
دقیقا

No doubt about it.
شکی در آن نیست.

(agree with negative statement) Me neither.
من هم. (این ساختار در جملات منفی بکار می رود.)

I suppose so.
من هم همین تصور را دارم.

I guess so.
من هم همین حدس را می زنم.

I was just going to say that.
من هم میخواستم همین رو بگم.

I really agree with you.
من کاملا با شما موافقم.

I think you are right.
فکر کنم حق با شماست.

Can’t say I don’t agree.
نمی تونم بگم مخالفم.

I’m with you on this.
تو این مورد با شما موافقم.

I partly agree.
تا حدی موافقم.

It’s partly true.
تا حدی درسته.

Great idea.
ایده عالی هست.

@en_learn
تو این پست قراره در مورد اصطلاحاتی صحبت کنیم که کاربردشون برای وقتیه که بخواهیم به کسی بگیم عجله کنه. با اصطلاح Hurry up که آشنا هستید. این هم چند اصطلاح دیگه:

☑️ اصطلاح 1: Get a move on

☑️ اصطلاح 2: Come on
رایج‌ترین عبارت تو این گروهه. Come on یعنی زودباش، یالا

☑️ اصطلاح 3: Move it
تو فارسی وقتی می‌خواهیم به کسی بگیم "عجله کنه"، میگیم: "بجنب"
تو انگلیسی هم Move it همچین کاربردی داره

☑️ اصطلاح 4: Get on with it

☑️ اصطلاح 5: Shake a leg
تو فارسی میگیم "دست بجنبون" ولی تو انگلیسی میگن Shake a leg یعنی "پا بجونبون"!!

☑️ اصطلاح 6: Get the lead out
تو موقعیت‌های خیلی خودمونی‌تر استفاده بشه.

☑️ اصطلاح 7: Step on it
دو تا کاربرد خیلی رایج داره. اول اینکه به کسی بگیم عجله کنه و دوم برای وقتیه که به کسی بگیم با ماشین سریع‌تر بره. Step on یعنی پاتون رو بذارید رو چیزی. در اصطلاح Step on it
کلمه It اشاره داره به پدال گاز (Gas). پس Step on it میشه "گازشو بگیر / بیشتر گاز بده"

☑️ اصطلاح 8: Make it snappy

☑️ اصطلاح 9: Snap to it

Example 1:
Move it back
" هر چه سریع تر برگردین عقب (عقب نشینی کنید)"
نکته: اصطلاح Fall back دقیق ترین معادل برای عبارت "عقب نشینی کردن" است.

Example 2:
We have to get moving if we don't want to miss the movie
" اگه نمی خوایم فیلم رو از دست بدیم باید عجله کنیم"

Example 3:
Come on! Shake a leg or else you'll be late for school
" یالا ده بجنب ، وگرنه مدرسه ات دیر میشه ها!"

Example 4:
Step on it. We don't have all day
" عجله کن. ما تمام روز رو وقت نداریم"


@en_learn