379 subscribers
485 photos
25 videos
6 files
21 links
Maybe it’s not about happy ending; Maybe it’s about the story.

برای حرف‌هاتون:
https://t.me/HarfBeManBot?start=MTIxOTczMjE0
Download Telegram
امیدوارم هیچ‌وقت تو بودنم نبودتو نبینم...
باردار بود. می‌گفت دوست دارم بچه‌م دختر باشه؛ دختر غم‌خوار پدر و مادره!
یعنی از همین حالا فکر به وجود آوردن انسانی هستین که غمتونو بخوره؟! کاش بگیم می‌خوام یه موجود زنده از من و همسرم پا به جهان بذاره که حالش خوب باشه. می‌خوام قشنگی‌ها رو ببینه، محبّت‌کردنو یاد بگیره و بلد باشه دوست داشته باشه. می‌خوام بفهمه در آغوش گرفتن چیز بدی نیست و اگه یه روزی دلش یه جا گیر کرد نترسه بگه دوستت دارم و می‌خوامت! می‌خوام یکی از من به دنیا بیاد که نترسه دستشو از میون یه عالمه خار جلو ببره و یه بوته گل رزو نوازش کنه. می‌خوام با خودش بگه چه خوب که اومدم؛ چه خوب که رنگین‌کمونو دیدم، با ابرا مسابقه دادم و تو بارون دویدم، کنار بچه‌ها نقاشی کشیدم و آواز خوندم و رقصیدم، خندیدم، خندیدم، خندیدم...

غمِ من؟! غمِ باباش؟! سرش سلامت بابا...
Untamed And Beautiful
Brian Tyler, Breton Vivian
اهلی‌نشده و زیبا!
درست شبیه تو...

@ghomare_ashenaei
بی‌ صبر و قرار و طاقت و هوش، منتظر این‌شکلی شدنم.🍁
لذّتِ نوازش‌کردن #رفیقام از دور.🍃
هری: اینا همه تو ذهن منه یا واقعیه؟!

دامبلدور: معلومه که تو ذهن توعه و کی گفته اگه این‌طور باشه واقعی نیست؟
خوبی فیلمای کلاسیک اینه که دیالوگاشون خیلی شسته‌رفته و تمیزه؛ انگار داری کتاب می‌خونی.
قبلا هم گفته بودم علاوه بر خودِ آهنگ، به اسم و کاورشان هم خیلی دقّت می‌کنم. مجموعه‌ای که همه‌چیزش خلّاقانه سر جای خودش باشد. اسم آهنگ را گذاشته‌اند «بیدار شو!» بعد یک نیمچه‌آدم درون مایکروفر دراز کشیده و زیرش نوشته:« نمی‌توانم بگویم چقدر درد می‌کند!» حالا تعمیمش بدهید به روزهای درب و داغانی خودمان! زندگی هر صبح می‌آید بالای سرمان و پتو از تختمان می‌کشد. ما هم نمی‌توانیم حالی‌اش کنیم چقدر همه‌جایمان درد می‌کند. بیدار شویم؟ بیدار شویم برویم کجا چه‌کار؟!

آدم خوشش می‌آید از این همه تر و تازگی!

#کاور
چرا مهمون دوست ندارم؟
دلم می‌خواست دستگاهی اختراع می‌شد که خواب‌هایمان را با همان کیفیت ضبط می‌کرد و احساسمان را همان‌طور تقویت‌شده نگه می‌داشت. بعد که بیدار می‌شدیم به‌جای حسرت‌خوردن و کمی بیشتر در رختخواب ماندن، به سمت دیده‌ها و شنیده‌هایمان پرواز می‌کردیم. او را دوباره می‌دیدیم؛ دوباره در آغوش می‌گرفتیم و دوباره می‌بوسیدیم. دیگر به سقف زل نمی‌زدیم که چرا بیدار شدم؟ چرا رفت؟ چرا باید احساسِ ناکامیِ کم‌رنگ‌شدنش را برای چندمین‌بار در زندگی تجربه کنم؟ آخر مگر چندبار می‌شود از دست داد و نمرد؟
مهمونمون داره به بابام می‌گه انقدر زحمت نکشین؛ شما خیلی مهمون‌نوازین. همون‌لحظه داداشم نگام کرد و دستشو به علامت چَک اورد بالا و زیر لب گفت:«مهمون نواز». پا شدم شیرینی بیارم که هم خنده‌م معلوم نشه، هم مهمون‌«نَوازی» رو کامل کنم :)))
«سرّ عشقت آشکارا گشت
پنهان چون کنم؟»

-عطّار نیشابوری
هر وقت یه بچه سقط می‌شه با خودم فکر می‌کنم اگه قرار بود یه آدم دوست‌داشتنی‌ای مثل تو بشه چی؟
Harchi To Begi
Ramin Bibak
چرا یه ترانه‌ی خوب برای کاراتون سفارش نمی‌دین که صداتون هدر نره؟
https://www.google.com/moon/

سطح ماهو ببینین و تصوّر کنین که دیگه رو زمین نیستین. از غما و دردا و غصّه‌هاتون حدّاقل به صورت فیزیکی و در ابعاد کهکشانی فاصله بگیرین. اون‌وقت می‌بینین چه زنجیرایی به دست و پاتون وصل کرده بودین و ربطش دادین به قلب و روحتون. گاهی همه‌چیو پشت سر بذار و رو سطح ماه قدم بزن. شاید دوباره مجبور باشی برگردی؛ ولی قول می‌دم سبک‌بارتری.
احتیاج دارم برای مدّتی تو یه کانال جمع‌و‌جورتر بنویسم. جایی که شاید نهایتش بیست‌سی‌تا ممبر داشته باشه. یه جایی که بیشتر و راحت‌تر از خودم و زندگیم حرف بزنم. راجع‌به دیده‌هام، شنیده‌هام، خونده‌هام، آموخته‌هام و تجربه‌هام. انگار که تموم مدّت یه دوست صمیمی رو به روم نشسته و از در و دیوار با هم صحبت می‌کنیم. به نوشتن و زیاد نوشتن و جزئی‌نوشتن احتیاج دارم. فعلا یه کانال خصوصیه تا بعدها ببینیم چطور پیش می‌ره.

اگه دوست داری هم‌رفیق این کانال کوچولوی صمیمی بشی: 🤍🌱
https://t.me/+1B4Xe7jfv09lNjE0