مجمع پریشانی
3.09K subscribers
261 photos
71 videos
115 files
1.27K links
یادداشت‌هایی دربارهٔ زبان و ادبیات فارسی، تاریخ و فرهنگ ایران
ارتباط با ما:
@soheilyari67
Download Telegram
مجمع پریشانی
ذیل نفثة المصدور.pdf
یادداشتی از بنده با عنوان تصحیح برخی کلمات در کتاب ذیل نفثة المصدور که در جشن‌نامهٔ دکتر محمود مدبّری منتشر شده‌است.
https://t.me/joinchat/AAAAAD7Fssu7AgJ7o97tgw
منابع ارشد ادبیات:
https://t.me/arshadadab

منابع ارشد و دکتری ادبیات:
https://t.me/phdadab

تبادل و معرفی کتاب:
https://t.me/books_exchange1
Ey Del Agar Asheghi ~ Music-Fa.Com
Alireza Eftekhari ~ Music-Fa.Com
۲۵ فروردین، روز بزرگداشت عطار نیشابوری

غزلی از عطار نیشابوری با صدای علیرضا افتخاری

ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
بر در دل، روز و شب، منتظر یار باش

دلبر تو جاودان بر درِ دل حاضر است
روزن دل برگشا، حاضر و بیدار باش

نیست کس آگه که یار کی بنماید جمال
لیک تو باری به نقد ساختهٔ کار باش

لشکر خواب آورَد بر دل و جانت شکست
شب، همه‌شب، همدم دیدهٔ بیدار باش

گر دل و جان تو را دُرّ بقا آرزوست
دم مزن و در فنا همدم عطار باش

https://t.me/joinchat/AAAAAD7Fssu7AgJ7o97tgw
مجمع پریشانی
Alireza Eftekhari ~ Music-Fa.Com – Ey Del Agar Asheghi ~ Music-Fa.Com
بیت ذیل را در دیوان عطار، چاپ تفضّلی و یک دو چاپ دیگر، نیافتم. اگر آن را در منبعی مکتوب، دیده‌اید، لطفاً بفرمایید:
لشکر خواب آورَد بر دل و جانت شکست
شب، همه‌شب، همدم دیدهٔ بیدار باش
Forwarded from واران (جلیل صفربیگی)
هོ۪۪۪۪ ᪣  #نو_رباعی᪣ ོོ۪۪ه  

یادم بده
تا قشنگ
غرقت بشوم
نگذار شنا یاد بگیرم
ای عشق!

#واران
#نورباعی

@js313
ای دریغا فارسی

وضعیت نمرات دروس نهایی دانش‌آموزان رشتهٔ تجربی در چهار سال اخیر
سال ۱۴۰۲، کمترین نمره را بعد از فیزیک و ریاضی، از فارسی گرفته‌اند. همچنین در سه سال اخیر، میانگین نمرهٔ «عربی» و «انگلیسی‌»شان از «فارسی» بیشتر بوده است.


https://t.me/joinchat/AAAAAD7Fssu7AgJ7o97tgw
کانال «قند و پند» را شکل دادم تا کلیپ‌های خنده‌دار و آموزنده‌ای که دیده‌ام، با مخاطبان در میان گذارم:
https://t.me/ghand_va_pand
صیت سخن سعدی


در مقدمهٔ گلستان، وقتی سعدی از «صیت سخن در بسیط زمین» یاد می‌کند، می‌نویسد: «رقعۀ مُنشآتش را چون کاغذ زر می‌برند»؛ در حکایتی از باب پنجم آن کتاب نیز می‌خوانیم که در کاشغر شعر او شهرت داشته است.
در این سخنان حق با سعدی است، زیرا دیری نمی‌گذرد که ابن بطوطه (۷۰۳ ـ ۷۷۹) در قرن هشتم هجری در چین متوجه می‌شود خنیاگران بیتی فارسی را به آواز می‌خوانند که از اشعار سعدی بوده است.
بعدها آوازهٔ سخن سعدی از مشرق به مغرب زمین رفت. قریب سیصد و پنجاه سال [تا زمان نگارش این مقاله] پیش بود که آندره دوریه ترجمهٔ گزیده‌ای از گلستان را به زبان فرانسوی انتشار داد. این نخستین معرفی سعدی در اروپا مقبول افتاد، چندان‌که یک سال بعد (۱۶۳۵) فریدریش اکسن‌باخ آن را به آلمانی ترجمه کرد و در توبینگن به چاپ رسانید. حتی دیری نگذشت که آدام اولئاریوس، سیاح آلمانی (۱۵۹۹ - ۱۶۷۱م) که زبان فارسی را در ایران آموخته بود، گلستان را بار دیگر به آلمانی ترجمه کرد و در ۱۶۵۴م در شهر شلسویگ به چاپ سپرد. این ترجمه در آلمان با چنان حسن استقبالی روبرو شد که بارها (۱۶۶۳،۱۶۶۰، ۱۶۷۱، ۱۶۹۶م) به طبع رسید.
به‌تدریج برخی از آثار سعدی به همهٔ زبان‌های زنده دنیا ترجمه گشت. چنان‌که بنا بر فهرست هانری ماسه در کتاب معروف او که شصت و سه سال پیش انتشار یافته، تنها گلستان پنجاه و پنج بار ترجمه شده و هر ترجمه بارها به چاپ رسیده است... .
غرض آن که پیش‌بینی سعدی تحقق یافته است و در همهٔ اقطار عالم، نام سعدی، فکر و سخن سعدی معروف است و اهل اندیشه و صاحب‌نظران به آثار وی علاقه‌مندند.
بدیهی است موجبات شهرت او متعدد است از آن جمله است: قریحهٔ خداداد، حسن ذوق، روشن‌بینی و دل‌آگاهی و نکته‌یابی، فکر پخته و پرورده و مفاهیم حکیمانه، بیان عواطف گوناگون آدمی، و سبک و بیانی در اوج بلاغت و... .

کاغذ زر، غلامحسین یوسفی، ص ۹-۱۲

https://t.me/joinchat/AAAAAD7Fssu7AgJ7o97tgw
شعر کیمیاکاری شاعر است با واژه‌ها. این تعبیر آرتور رمبو (۱۸۹۱-۱۸۵۴) را در عمل همهٔ شاعران بزرگ دریافته بوده‌اند، هرچند به گونهٔ نظریه همگان بدان تصریحی نداشته‌اند.
دیوان شمس، خمسهٔ نظامی، شاهنامهٔ فردوسی، دیوان حافظ و غزل‌های سعدی و تمام شاهکارهای ادبیات ما از کلماتی فراهم آمده‌اند که در دست و پای تمام فارسی‌زبانان و فارسی‌دانان جهان ریخته است یا از خلال متون و فرهنگ‌ها می‌توان بدان کلمات دست یافت. آن‌چه دست‌نایافتنی است آن کیمیاکاری و جادویی است که بتواند این تودهٔ انبوه واژه‌ها را به سرحدی شعر برساند و با «مس وجودِ» این پدیده‌های عادی و همگانی، کاری کند که «کیمیای شعر» بیابند و زر شوند.
بی‌گمان همهٔ شاعران بزرگ بر اسرار این کیمیا آگاهی و وقوف داشته‌اند اما درجهٔ کیمیاگری‌شان یکسان نیست و از سوی دیگر «نیّت» ایشان در کیمیاگری نیز بی‌تأثیر نبوده است.
آن‌چه شاعران را در طول تاریخ ادبیات ما عملاً رده‌بندی کرده است، همین دو نکته بوده است: درجهٔ وقوف بر اسرار علم این کیمیا و دیگر «نیت» نهفته در خاطر کیمیاگر.
اگر بگوییم «نیت» در این میان مقامی فراتر از علم کیمیاگری دارد، چندان از تجربه و حقیقت تاریخی به دور نیفتاده‌ایم‌.
انوری و خاقانی دو کیمیاگر بزرگند که در کیمیاگری بالای دست آن‌ها نمی‌توان کسی را تصور کرد و حافظ و خیام نیز دو کیمیاگرند که شاید به عنوان کیمیاگر امتیازی بر خاقانی و انوری نداشته باشند و اگر حمل بر اغراق نکنید، در چشم صاحب‌نظران علم اسرار کیمیا را این دو تن؛ یعنی انوری و خاقانی، بیش از حافظ و خیام می‌دانسته‌اند؛ اما نیت؟ این‌جاست که سرنوشت حافظ و خیام از سرنوشت انوری و خاقانی جدا می‌شود‌.
آن نیت انسانی و بشری که ذهن و ضمیر حافظ و خیام را به خود مشغول داشته با آن «نیت» کوچک و درباری خاقانی و انوری زمین تا آسمان فاصله دارد... .
تمام شاعران را با این دو معیار می‌توان سنجید و راز اقبال مردمان یا بی‌اعتنایی مردمان بدیشان را در تاریخ بازشناخت.


مفلس کیمیافروش، محمدرضا شفیعی کدکنی، ص ۱۰۹-۱۱۱

https://t.me/joinchat/AAAAAD7Fssu7AgJ7o97tgw
PDF_30Apr24_0744_splitted.pdf
93.1 KB
سروده‌هایی در ستایش معلم
https://t.me/joinchat/AAAAAD7Fssu7AgJ7o97tgw
مجمع پریشانی
استاد زرینکوب و معلمی «از این ندای درونیِ خویش سپاس دارم که مرا در طیِ سال‌هایی که در جستجوی شغل بین انتخاب کارِ لشکری و آنچه قضاوت‌گری نام دارد در تردّد بودم سرانجام مرا به سوی معلّمی راند. "کاری که از همان آغاز آن را در ردیف پیامبری و رهبریِ نفوس یافتم…
معلّمی اگر آن گونه که شرط آن است، انجام شود، هدایت و رَشاد تمامِ عالمِ انسانیت است و چیزی مِثلِ پیشوایی و پیغام‌آ‌وری است.
(حکایتْ همچنان باقی، استاد عبدالحسین زرینکوب، ص ۴۷۰)
https://t.me/joinchat/AAAAAD7Fssu7AgJ7o97tgw
مجمع پریشانی
Photo
بناهای آباد گردد خراب
ز باران و از تابش آفتاب

پی افگندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند

(شاهنامه، تصحیح استاد خالقی مطلق، ج ۴، ص۱۷۳)

به آگاهی هم‌شهری‌های فرهیخته و ادب‌دوست کرمانشاهی می‌رساند که آموزش‌‌وپرورش ناحیهٔ یک شهر کرمانشاه با همکاری جهاد دانشگاهی استان، به مناسبت فرارسیدن «روز پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت فردوسی»، نشستی با عنوان «فردوسی، شاهنامه و زبان فارسی»، برگزار خواهد کرد.

مکان، زمان و سخنران این نشست:
بلوار شهید بهشتی، سه‌راه ۲۲ بهمن، سازمان جهاد دانشگاهی، ساختمان مؤسّسهٔ آموزش عالی جهاد دانشگاهی، چهارشنبه، ساعت ۵ تا ۶:۳.
سخنران: دکتر خلیل کهریزی (شاهنامه‌پژوه و عضو هیأت علمی دانشگاه کردستان).
(مجری: سهیل یاری).

چشم‌به‌راه حضور سبز و زینت‌بخش شما هستیم.
مجمع پریشانی
«رباعیات خیّام و خیامانه‌های پارسی» رباعیات خیّام و خیامانه‌های پارسی؛ سید علی میرافضلی، تهران، انتشارات سخن، ۱۳۹۹، ۵۴۰ ص بیش از یک قرن است که پژوهشگران و دوستداران حکیم عمر خیّام نیشابوری می‌کوشند از طریق پالایش رباعیّات منسوب بدو، چهرۀ راستینی از این شخصیت…
رباعیّات خیّام


حكيم عمر بن ابراهیم خیّامی نیشابوری، مشهور به خیّام، از فلاسفه و دانشمندان نامدار ایرانی در سده‌های پنجم و ششم هجری است (۴۳۹ ۵۲۶ ق).
وی در فلسفه، پیرو حکیم ابوعلی سینا بود و در ریاضی و نجوم جزو سرآمدان عصر خود به شمار می‌آمد. از نگاشته‌های او، آنچه پس از ۹۰۰ سال به دست ما رسیده، ده رسالۀ کوتاه علمی به زبان عربی، دو رسالهٔ فارسی، حدود چهل بیت شعر عربی، و حدود هفتاد رباعی به زبان فارسی است. رسالهٔ نوروزنامه و ده‌ها رباعی فارسی دیگر نیز به خیام منسوب است. شمار رباعیات فارسی منسوب به او به ۱۶۰۰ رباعی نیز می‌رسد.

رباعيات منسوب به خیام به دلیل طرز بیان موجز و جهان‌بینی ویژه، از دیرباز مورد توجه مخاطبان خاص و عام قرار داشته و بدان طرز، در طول سده‌های متمادی، رباعیات بسیاری پدید آمده که اغلبش، در متون بعدی، به خود خیام منسوب گردیده و مجموع این رباعیات مکتب خیام را در تاریخ شعر فارسی بنیان نهاده است.
خیام به واسطهٔ این رباعیات، جزو چند شاعر بزرگ و سرآمد زبان فارسی شناخته می‌شود و شهرت اشعار او از مرزهای سرزمین‌های پارسی زبان در گذشته، در سرتاسر کرهٔ خاک منتشر شده و تقریباً به اغلب زبان‌های دنیا ترجمه‌های متعدد و متنوع از آن موجود است.
مشهورترین ترجمۀ رباعیات خیام که شهرت جهانی خیام تا حدود زیادی مرهون آن است، ترجمهٔ ادوارد فیتز جرالد شاعر عصر ویکتوریاست که نخستین ویراست ترجمۀ خود را که مشتمل بر ۷۵ رباعی بود، در سال ۱۸۵۹م در انگلستان منتشر کرد. ویراست دوم ۱۱۰ رباعی داشت (۱۹۶۸ م) و ویراست سوم ۱۰۱ رباعی کاهش یافت (۱۸۷۲ م). این ترجمهٔ آزاد و شاعرانه، هم برای فيتزجرالد آوازه‌ای بی‌مانند در همهٔ اقطار عالم رقم زد، هم برای حکیم عمر خیام.

رباعیات خیام و شاعرانی که بدین سبک و سیاق رباعی گفته‌اند، گفتمانی را بازنمایی می‌کند که آن را «گفتمان خیامیات» خوانده‌اند... .
حیرت در برابر رازهای هستی، گیر افتادن در دایرهٔ بی‌سر و بُنِ زندگی، ناگزیری مرگ و گشودن راهی برای شاد زیستن، از درون‌مایه‌های اصلی رباعیات خیام است. اما وجه غالب و هستهٔ مرکزی گفتمان خیامیت را می‌توان در دو مفهوم کلیدی خلاصه کرد: «عصیان و اعتراض». به این اعتبار، خیام، شاعری معترض و عصیانگر است. خیام همان‌قدر که در زندگی علمی و اجتماعی خود، فردی محتاط خوددار و سربه‌راه بود در زندگی درونی خود که رباعیاتش روایت‌گر آن است، ستیزی مداوم و بی‌امان با تابوها داشت.
تابوشکنی خیام، این جرأت را در شاعران دیگر برانگیخت که خط قرمزها را به اعتبار نام او، و حتی به اسم او، پشت سر بگذارند... .
مفهوم عصیان در رباعیات خیام با خود شماری از مفاهیم مرتبط را فراخوان کرده است: حیرت و تردید، پرسش و پرخاش، رنج اجتناب‌ناپذیر زندگی، اغتنام وقت و شادخواری. همۀ این عناصر را کمابیش می‌توان در اشعار پیش از خیام یا دیوان شاعران هم عصر او ردگیری کرد. آنچه شعر خیام را برجسته کرده، انسجام دادن به این تم‌ها در چارچوب یک منظومهٔ فکری، ریختن آن در قالب یک فرم دلخواه (رباعی) و خلق زبان مناسب با این حالات و معانی است که در نهایت، به ظهور یک صورت هنری جدید انجامیده است. به صحنه آمدن این وجه غالب در رباعيات خیام، به دلیل بداعت و یک‌پارچگی نظام صوتی و معنایی آن، «مکتب خیام » را در رباعی فارسی پایه‌ریزی کرد و همۀ رباعیات مشابه را زیر بیرق خیام گرد آورد.


رباعیّات خیّام و خیّامانه‌های فارسی، سیدعلی میرافضلی، ص ۹-۱۰، ۱۵

https://t.me/joinchat/AAAAAD7Fssu7AgJ7o97tgw
مجمع پریشانی
رباعیّات خیّام حكيم عمر بن ابراهیم خیّامی نیشابوری، مشهور به خیّام، از فلاسفه و دانشمندان نامدار ایرانی در سده‌های پنجم و ششم هجری است (۴۳۹ ۵۲۶ ق). وی در فلسفه، پیرو حکیم ابوعلی سینا بود و در ریاضی و نجوم جزو سرآمدان عصر خود به شمار می‌آمد. از نگاشته‌های…
بوطیقای رباعیّات خیّام


هستهٔ مرکزی گفتمان خیّامیّت، طغیان و اعتراض است که در چندین شاخه در بستر شعر او جاری شده است: حیرت و تردید، پرسش و پرخاش، رنج اجتناب‌ناپذیر زندگی، اغتنام وقت و شادخواری.

در رباعیات خیام چند بن‌مایهٔ اصلی وجود دارد که آینه‌دار گفتمان اوست و مهمترین آن‌ها، بن‌مایهٔ کوزه و کارگاه کوزه‌گری و راه و جاده و آمدن و رفتن است.

تمثیل یا استعارهٔ گسترده، دلخواه‌ترین نوع مجاز در شیوهٔ بیان خیام محسوب می‌شود و کلّ رباعیات او را می‌توان یک استعارهٔ کلّی برای تفسیر هستی دانست که همهٔ استعاره‌ها در آن، شبکه‌وار به هم پیوند یافته و منظومهٔ منسجمی را ساخته است که مُهر ویژهٔ او را با خود دارد.

خیام به گواهی آثار و شهادت هم‌عصرانش، در تصنیف و تألیف، کم‌حوصله بود. از این رو، در میان همۀ قالب‌های شعر فارسی، قالب رباعی را به دلیل کوتاه بودن و قدرت القایی بالا برگزید و در آن، تعداد محدودی رباعی سرود.

رباعیات او، مطابق سنّت سبک خراسانی، هم چهارقافیه‌ای است و هم قافیه‌های ساده دارد. ردیف، در رباعیات او به‌ندرت دیده می‌شود. در جمال‌شناسی خیام، هنرسازه‌های کلامی از قبیل: ترفندهای شاعرانه، شگردهای موسیقایی، تشبیهات و استعارات پیچیده، و انواع متنوع برجسته‌نمایی جایگاهی ندارد.

زبان شعری او ساده و سرراست اما چیره‌دستانه است و معانی ژرف را به شکلی اثرگذار در دسترس ذهن مخاطبان قرار می‌دهد.
توصیف شیوهٔ اجرای هنری او، همانند اغلب شاهکارهای ادبی به‌راحتی امکان‌پذیر نیست و «ادراک بی‌چگونه»، مناسب‌ترین تعبیر برای بیان این ویژگی است. انسجامی که در این رباعیات وجود دارد، ما را قانع می‌کند که ساخته و پرداختهٔ ذهنی واحد است.


رباعیّات خیّام و خیّامانه‌های فارسی، سیدعلی میرافضلی، ص ۱۵۸

https://t.me/joinchat/AAAAAD7Fssu7AgJ7o97tgw
شهرت خیّام و فیتر جِرالد


شک نیست که از میان شعرای ایران یکی نیست که شهرت او به اندازهٔ خیام جهانگیر باشد؛ یعنی سخنان او را به غالب زبان‌های زنده ترجمه کرده باشند، به هر کشوری نام او رسیده باشد، و در بعضی از ممالک، به هر شهرك و دهکده‌ای هم بروید، ببینید کسانی که ترجمه‌ای از اشعار او خوانده باشند.

بدیهی است که این اشتهار عالم‌گیر را خیام مدیون ترجمه‌ای است که یک شاعر انگلیسی به نام ادوارد فيتز جِرالد Edward FitzGerald از رباعیات او منتشر کرد؛ یعنی که این ترجمه باعث شناخته شدن خیام به‌عنوان یکی از گویندگان بزرگ عالم و ترجمهٔ رباعیات او به سایر السنه گردید؛ ولیکن چنان نیست که فیتز جرالد از این ترجمه بهره‌مند نشده باشد، به این معنی که شهرت او نیز به‌عنوان شاعر مرهون همین ترجمه است؛ زیراکه شعرهای دیگری گفته و ترجمه‌های دیگری نیز کرده است ولی هیچ‌کس آن‌ها را نمی‌خواند و عدّهٔ بسیار معدودی از آن‌ها خبر دارند. پس رباعیّات خیّام به ترجمهٔ فيتزجرالد باعث اشتهار و معروفیّت خیّام و فیتز جرالد گردید، و هر دو از این حیث مدیون یکدیگرند... .

اما ترجمهٔ فيتز جرالد... که معروف جهانیان است، شعری است در نهایت سلاست و عذوبت و از شاهکارهای فصاحت لفظ و بلاغت معنی در زبان انگلیسی. طرز خیالات و مسلک فلسفی و افکار عمیق راجع به زندگانی بشر که مخصوص این منظومه است، چنان مقبول خاص و عام گردید که امروزه شاید عدد چاپ‌های مختلف و ترجمه‌های متعدد آن و مقالات و رسایل و کتاب‌های تحقیقی و انتقادی که در باب آن و دربارهٔ فيتزجرالد و خیام، نوشته و منتشر شده است از دو هزار متجاوز باشد.


پانزده گفتار، مجتبی مینوی، ج ۲، ص ۳۱۴-۳۱۵، ۳۲۶

https://t.me/joinchat/AAAAAD7Fssu7AgJ7o97tgw