بدترین بلایی که آدمی می تواند بر سر خودش بیاورد ناامیدی ست،لذت نبردن از لحظه های امروز و نگرانی برای فرداهاست،افکارهای خسته ای که همچون کوچه های پرپیچ و خم از هرطرف به بن بست میرسند،
حصارهایی بلند که سال هایی طولانی برچین نشده باقی مانده اند و بر حسب عادت احوال و افکار مارا تشکیل داده اند،سطح زندگی هرکسی را خود او تعیین می کند با رفتارها،نگرش ها و انتخاب آدم های اطرافش.ناامیدی بدترین و تلخ ترین بلایی ست که آدمی را در خود می شکند و می میراند . . .
ناامید نباشیم ....
حصارهایی بلند که سال هایی طولانی برچین نشده باقی مانده اند و بر حسب عادت احوال و افکار مارا تشکیل داده اند،سطح زندگی هرکسی را خود او تعیین می کند با رفتارها،نگرش ها و انتخاب آدم های اطرافش.ناامیدی بدترین و تلخ ترین بلایی ست که آدمی را در خود می شکند و می میراند . . .
ناامید نباشیم ....
دکان دوستی را نبند
اگر همه مغازه ها تعطیل شد، تو اما دکان دوستی را نبند.
اگر همه بازار ها رو به کسادی رفت و همه سکه ها از رونق افتاد، تو اما بازار عشق را کساد مکن و سکه جوانمردی را از رونق نینداز.
اگر قحطی آب و نان آمد، تو اما نگذار که قحطی انسان نیز بیاید.
اگر محتکران، خورد و خوراک و مال و منال را دریغ کردند تو اما نور و شور و جان و دل را احتکار نکن.
ما ورشکستگان جور روزگاریم اما نباید که برنشستگان کشتی اندوه نیز باشیم.
اگر حتی هوا جیره بندی شده است، تو اما امیدت را حبس نکن، لبخندت را نیز و آرزوهایت را.
دست تنگی را به دلتنگی بدل نکن؛ باشد که فراخی دل، گشادگی ِروز و روزی نیز بیاورد... .
اگر همه مغازه ها تعطیل شد، تو اما دکان دوستی را نبند.
اگر همه بازار ها رو به کسادی رفت و همه سکه ها از رونق افتاد، تو اما بازار عشق را کساد مکن و سکه جوانمردی را از رونق نینداز.
اگر قحطی آب و نان آمد، تو اما نگذار که قحطی انسان نیز بیاید.
اگر محتکران، خورد و خوراک و مال و منال را دریغ کردند تو اما نور و شور و جان و دل را احتکار نکن.
ما ورشکستگان جور روزگاریم اما نباید که برنشستگان کشتی اندوه نیز باشیم.
اگر حتی هوا جیره بندی شده است، تو اما امیدت را حبس نکن، لبخندت را نیز و آرزوهایت را.
دست تنگی را به دلتنگی بدل نکن؛ باشد که فراخی دل، گشادگی ِروز و روزی نیز بیاورد... .
از تنهاییات دلگیر نباش، وقتی که داری قلهی آرزوهای خودت را فتح میکنی. دلگیر نباش از این که هرچه بالاتر میروی و از تکرارها فاصله میگیری، دوستانت کمتر و کمتر میشوند، درست شبیه به پرندهای که هرچه بیشتر اوج میگیرد، تنهاتر میشود. دلگیر نباش، که این خاصیت پرواز است. مسیرت را ادامه بده و فراموش نکن که این قانون زندگیست که “برنده”، همیشه تنهاست …
گاهی چه دلگیر میشوی از خدا و گاهی چه بی اندازه دلت برایش تنگ میشود؛
گاهی از حكمتش شاكی و گاهی راضی؛
گاهی مشكوك و گاهی مجذوب عدالتش میشوی؛
گاهی از رگ گردن به تو نزدیكتر و گاهی دور میشود از تو؛
گاهی قدرتش در لبخند تو جاری میشود و گاهی در گریه ات؛
خدا همان خداست،
كاش اینقدر ما گاهی به گاهی نمیشدیم! 🙏😉💕
گاهی از حكمتش شاكی و گاهی راضی؛
گاهی مشكوك و گاهی مجذوب عدالتش میشوی؛
گاهی از رگ گردن به تو نزدیكتر و گاهی دور میشود از تو؛
گاهی قدرتش در لبخند تو جاری میشود و گاهی در گریه ات؛
خدا همان خداست،
كاش اینقدر ما گاهی به گاهی نمیشدیم! 🙏😉💕
تصمیم دارم...
کیفم را خودم کوک کنم ومنتظر یک فرشته، یک معجزه نباشم که بیاید و در ازای غم هایم یک بغل خوشبختی به من هدیه دهد!
میخواهم با خدای خودم برای شاد زیستن آستین بالابزنم،بخندم ودورتمام ناراحتی هایم رنگ قرمز بکشم...!
تا راه را برای ورود اتفاقات خوب در زندگیم باز کنم....
میخواهم دنیا را آنقدر کوچک ببینم که هیچ کدام از اتفاقاتش نتواند مرا اسیر خود کند.."
و حالا خوب میدانم
شاد زیستن هنریست که برای داشتنتش،
ابتدا باید متعهد به قلب خود بود...!
قلب من جایگاه خداست😍💚
کیفم را خودم کوک کنم ومنتظر یک فرشته، یک معجزه نباشم که بیاید و در ازای غم هایم یک بغل خوشبختی به من هدیه دهد!
میخواهم با خدای خودم برای شاد زیستن آستین بالابزنم،بخندم ودورتمام ناراحتی هایم رنگ قرمز بکشم...!
تا راه را برای ورود اتفاقات خوب در زندگیم باز کنم....
میخواهم دنیا را آنقدر کوچک ببینم که هیچ کدام از اتفاقاتش نتواند مرا اسیر خود کند.."
و حالا خوب میدانم
شاد زیستن هنریست که برای داشتنتش،
ابتدا باید متعهد به قلب خود بود...!
قلب من جایگاه خداست😍💚
در این روزگار، که ما بیش از هر چیز به امید و ایمان احتیاج داریم، مگذار ناامیدی، روزنی به اندازه ی سر سوزنی در قلبت پیدا کند و از آنجا هجوم بیاورد.
امید را برای روزهای بد ساختهاند؛ چراغ را برای تاریکی.
انسان اگر با مشقّت و درد و مصیبت روبرو نمیشد، نه به چیزی ایمان میآورد، نه به آیندهای دل میبست، و نه از امید، سلاحی میساخت به پایداری کوه.
در این روزگار، که ما بیش از هر چیز به امید و ایمان احتیاج داریم، مگذار ناامیدی، روزنی به اندازه ی سر سوزنی در قلبت پیدا کند و از آنجا هجوم بیاورد.
امید را برای روزهای بد ساختهاند؛ چراغ را برای تاریکی.
انسان اگر با مشقّت و درد و مصیبت روبرو نمیشد، نه به چیزی ایمان میآورد، نه به آیندهای دل میبست، و نه از امید، سلاحی میساخت به پایداری کوه.
سلام من دختری 32 ساله هستم چند ساله خواستگار دارم اما هرکدام به دلایلی بهم میخوره تصمیم گرفتم دیگه از شهر خودمون برم و کارمم تعطیل کنم دیگه خسته شدم از بس زندگی و ازدواج دیگران را دیدم . منو راهنمایی کنید؟
🌸پاسخ 🌸
دوست عزیز، تمام زندگی ازدواج نیست. درست است که ازدواج می تواند یکی از مهم ترین تصمیمات و بخش های زندگی هر فردی باشد. ولی در برخی مواقع با وجود خواستگاران زیاد باز هم ازدواجی به ثمر نمی رسد. شاید دلایل زیادی وجود داشته باشد، مثلا نوع رفتار والدین با خواستگار، اعتماد به نفس پایین وعدم رسیدن به ظاهر دختر خانم، داشتن شرایط زیاد برای پذیرش همسر و سخت گیری خانواده و .... گاهی نیز از لحاظ ظاهر قضیه، انسان هیچ مشکلی نمی بیند ولی باز هم خواستگاری ها به ثمر نمی رسد. در این بین چیزی فراتر از خواست انسان وجود دارد. گاهی خداوند سعادت فردی را در گرو تجرد قرار می دهد. یا به وسیله به درازا کشیدن مدت خواستگاری ها انسان را می آزماید. در پی هر آزمونی دو راه وجود دارد، یا از این فرصت برای رشد خود استفاده کند، یا خود را به تلاطم دریا سپرده و شکست را بپذیرد. اینگونه که از سخنان شما بر می آید در پی پذیرش شکست هستید. رها کردن کار یا فاصله گرفتن از شهرتان مشکل شما را حل نمی کند، در واقع شما راه فرار را برگزیده اید و تصور می کنید در آن آسایش است. آیا بهتر نیست اگر قرار باشد انسانها ازدواج ناموفقی داشته باشند، هیچ گاه ازدواج نکنند؟ چه کسی به غیر از خدا از سرانجام زندگی ها آگاه است؟ درواقع شاید خدا با بر هم خوردن ازدواج شما در پی نجات شما از تحمل ناکامی بزرگتر باشد.
- پس در ابتدا مدام شاکر خداوند باشید ، و مطمئن باشید هیچ کس بیشتر از او عاشق شما نیست و سعادت شما را نمی خواهد. پس خود را به او بسپارید و و با اطمینان گام بردارید.
- از این فرصت تجرد برای رشد خود بهره مند شوید، اعتماد به نفستان را با فراگیری کارهای جدید و مهارتهای زندگی که باعث رشد بسیار شخصیتتان می شود استفاده کنید.
- به جای ترک کارتان که ثمری جز فرو رفتن در ورطه تنهایی و افسردگی ندارد، در پی ارتقای عملکرد شغلیتان باشید.
- سلامت روح و روان در گرو سلامت جسم است. پس مدام در منزل و اگر مقدور است در باشگاه نرمش کنید و یا ورزش های گروهی انجام دهید و ثمرات آن بهرهمند شوید.
- شما سن زیادی ندارید، و بر هم خوردن چند مورد نباید شما را ناامید و دلسرد کند. موقعیت های تازه همیشه امکان رخداد دارند.
- شاید لازم باشد برای بررسی دقیق دلایل برهم خوردن خواستگاری هایتان به صورت حضوری به روانشناسی مجرب مراجعه کنید. زیرا در این فضا با توجه به اطلاعات کلی و اندک نمی توان دلایل مخفی را کشف و مرتفع کرد.
موفق باشید.
🌸پاسخ 🌸
دوست عزیز، تمام زندگی ازدواج نیست. درست است که ازدواج می تواند یکی از مهم ترین تصمیمات و بخش های زندگی هر فردی باشد. ولی در برخی مواقع با وجود خواستگاران زیاد باز هم ازدواجی به ثمر نمی رسد. شاید دلایل زیادی وجود داشته باشد، مثلا نوع رفتار والدین با خواستگار، اعتماد به نفس پایین وعدم رسیدن به ظاهر دختر خانم، داشتن شرایط زیاد برای پذیرش همسر و سخت گیری خانواده و .... گاهی نیز از لحاظ ظاهر قضیه، انسان هیچ مشکلی نمی بیند ولی باز هم خواستگاری ها به ثمر نمی رسد. در این بین چیزی فراتر از خواست انسان وجود دارد. گاهی خداوند سعادت فردی را در گرو تجرد قرار می دهد. یا به وسیله به درازا کشیدن مدت خواستگاری ها انسان را می آزماید. در پی هر آزمونی دو راه وجود دارد، یا از این فرصت برای رشد خود استفاده کند، یا خود را به تلاطم دریا سپرده و شکست را بپذیرد. اینگونه که از سخنان شما بر می آید در پی پذیرش شکست هستید. رها کردن کار یا فاصله گرفتن از شهرتان مشکل شما را حل نمی کند، در واقع شما راه فرار را برگزیده اید و تصور می کنید در آن آسایش است. آیا بهتر نیست اگر قرار باشد انسانها ازدواج ناموفقی داشته باشند، هیچ گاه ازدواج نکنند؟ چه کسی به غیر از خدا از سرانجام زندگی ها آگاه است؟ درواقع شاید خدا با بر هم خوردن ازدواج شما در پی نجات شما از تحمل ناکامی بزرگتر باشد.
- پس در ابتدا مدام شاکر خداوند باشید ، و مطمئن باشید هیچ کس بیشتر از او عاشق شما نیست و سعادت شما را نمی خواهد. پس خود را به او بسپارید و و با اطمینان گام بردارید.
- از این فرصت تجرد برای رشد خود بهره مند شوید، اعتماد به نفستان را با فراگیری کارهای جدید و مهارتهای زندگی که باعث رشد بسیار شخصیتتان می شود استفاده کنید.
- به جای ترک کارتان که ثمری جز فرو رفتن در ورطه تنهایی و افسردگی ندارد، در پی ارتقای عملکرد شغلیتان باشید.
- سلامت روح و روان در گرو سلامت جسم است. پس مدام در منزل و اگر مقدور است در باشگاه نرمش کنید و یا ورزش های گروهی انجام دهید و ثمرات آن بهرهمند شوید.
- شما سن زیادی ندارید، و بر هم خوردن چند مورد نباید شما را ناامید و دلسرد کند. موقعیت های تازه همیشه امکان رخداد دارند.
- شاید لازم باشد برای بررسی دقیق دلایل برهم خوردن خواستگاری هایتان به صورت حضوری به روانشناسی مجرب مراجعه کنید. زیرا در این فضا با توجه به اطلاعات کلی و اندک نمی توان دلایل مخفی را کشف و مرتفع کرد.
موفق باشید.
دنیا ما را زیبا نمیکند..
ما دنیا را با خوبیهایمان زیبا میکنیم..
پس..
زیبا ببین..
زیبا بیاندیش..
زیبا بگو..
و زیبا عمل کن..
تا محیط و دنیای زیبایی داشته باشی..😍😊
ما دنیا را با خوبیهایمان زیبا میکنیم..
پس..
زیبا ببین..
زیبا بیاندیش..
زیبا بگو..
و زیبا عمل کن..
تا محیط و دنیای زیبایی داشته باشی..😍😊
گاهی برای انداختن یک درخت باید صد ضربه تبر بزنید.
از این صد ضربه، نود و نه ضربه اول کارش این است که شرایط را برای ضربه صدم آماده کند.
اینکه درخت در طول نود و نه ضربه سر جایش است، دلیل بیهودگی آن ضربات نیست، دلیل دلسردی نیست، دلیل ناامیدی نیست.
حالا هر مبارزه ای به همین شکل است.
اینکه اقداماتی که می کنیم به سرعت جواب نمی دهد نباید در عزم و اراده ما خللی ایجاد کند.
پس باید هر کاری می کنیم بگذاریم به حساب یکی از همان نود و نه ضربه اول. ضربه صدم بالاخره از راه می رسد و درخت را می اندازد،
نگران نباشیم
موفقیت صبرمیخواهد
از این صد ضربه، نود و نه ضربه اول کارش این است که شرایط را برای ضربه صدم آماده کند.
اینکه درخت در طول نود و نه ضربه سر جایش است، دلیل بیهودگی آن ضربات نیست، دلیل دلسردی نیست، دلیل ناامیدی نیست.
حالا هر مبارزه ای به همین شکل است.
اینکه اقداماتی که می کنیم به سرعت جواب نمی دهد نباید در عزم و اراده ما خللی ایجاد کند.
پس باید هر کاری می کنیم بگذاریم به حساب یکی از همان نود و نه ضربه اول. ضربه صدم بالاخره از راه می رسد و درخت را می اندازد،
نگران نباشیم
موفقیت صبرمیخواهد
کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود، آن هم به سه دلیل؛ اول آنکه کچل بود، دوم اینکه سیگار می کشید و سوم که از همه تهوع آورتر بود اینکه در آن سن و سال، زن داشت.
چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان می گذشتیم، آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه خودم زن داشتم سیگار می کشیدم و کچل شده بودم.!
پناه میبرم به خدا از عـیبی که، «امروز» در خود می بینم، و «دیروز» دیگران را به خاطر،
«هـمان عیـب» ملامت کرده ام.
محتاط باشیم در «قضاوت کردن دیگران» وقتی نه از دیروز او خبر داریم و نه از "فردای خودمان".
دكترشريعتي
چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان می گذشتیم، آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه خودم زن داشتم سیگار می کشیدم و کچل شده بودم.!
پناه میبرم به خدا از عـیبی که، «امروز» در خود می بینم، و «دیروز» دیگران را به خاطر،
«هـمان عیـب» ملامت کرده ام.
محتاط باشیم در «قضاوت کردن دیگران» وقتی نه از دیروز او خبر داریم و نه از "فردای خودمان".
دكترشريعتي