کلاس خودشناسی
649 subscribers
630 photos
177 videos
129 files
750 links
مباحث روانشناسی، خودشناسی، مراقبه
مدرس: رضا بافتی
@Rbafti

www.rezabafti.ir

با ما در تماس باشید: 09194945305

🔆این کانال در سایت ساماندهی ثبت و دارای کد شامد می باشد.
Download Telegram
Audio
Audio from Reza Bafti
Audio
Audio from Reza Bafti
یک سال زندگی آگاهانه
ششم فروردین

دوستان عزیز سلام
به آگاهی روز ششم فروردین خوش آمدین
فایلهای بالا ، فایل صوتی و پی دی اف از صفحه کتاب هست. جهت مطالعه خدمتتون ارسال شد.
روز خوبی داشته باشین 🧡🌹🙏

سولماز سلطان زاده
Audio
Audio from Reza Bafti
Audio
Audio from Reza Bafti
داشتن و بودن - اریک فروم

ما آدمها به جای آنکه زندگی کنیم و باشیم فقط در حال جمع کردن و | داشتن | هستیم. ما به پدیده ها به چشم مایملک نگاه می کنیم و به آنها چنگ می زنیم تا پیش خودمان نگه داریمشان. ما به جای آنکه دنبال دانستن باشیم ، دنبال جمع کردن اطلاعات هستیم. به جای آنکه از پول لذت ببریم، دنبال ذخیره کردن برای آینده هستیم، به جای آنکه به بچه هایمان فرصت حضور و زندگی کردن بدهیم، سعی می کنیم مثل یک دارایی آنها را داشته باشیم، تا آنطور که ما می خواهیم زندگی کنند و به آنچه ما باور داریم، ایمان بیاورند ....

به جای آنکه از لحظه ای که در آن هستیم لذت ببریم ، سعی می کنیم با عکس گرفتن، آن لحظه و خاطره را تصاحب کنیم و... شاید یک نتیجه این تمایل ما به داشتن و نگه داشتن، این باشد که مرتب دنبال ثبات می گردیم. می خواهیم همه چیز را به بهترین حالت آن حفظ کنیم. دوست داریم همیشه جوان بمانیم و سالم. دوست داریم وسایلی که به ما مربوط است ، نو و سالم باقی بمانند ... در همه اینها ما دنبال | ثبات| و | قرار| هستیم ، و از این بابت متحمل اضطراب و رنج می شویم

اگر جرات داشته باشیم این قانون را بپذیریم که دنیا بی ثبات است و هیچ چیز پایدار نیست، به آرامش بزرگی می رسیم.| همه چیز گذرا و فانی است ، فقط اوست که می ماند | و چون مولانا این قانون را از شمس آموخته بود، به یک شادی و آرامش عمیق رسیده بود. ما برای آنکه | قرار| را حفظ کنیم ، بی قرار می شویم.
یکی از نتایج ملاقات شمس با مولانا آن بود که فهمید تنها اصل ثابت جهان، بی ثباتی است. فقط بی ثباتی است که ثبات دارد و ما مدام در حال نقض این مهم ترین قانون جهان هستیم مدام می خواهیم قرار و ثبات را حفظ کنیم در حالی که اصل جهان بر بی ثباتی و تغییر است. از همین لحظه ها لذت ببر!

جمله بی قراری ات از طلب قرار توست
طالب بی قرار شو تا که قرار آیدت

@rezabafti
*ضحاک*

داستان ضحاک یکی از جالب‌ترین قصه‌های شاهنامه است :

۱ - ضحاک عرب و از قوم سامی است و پایتخت او بیت‌‌المقدس است .
(منطقه مورد مناقشه در طول تاریخ) ولی بر ایران ‌زمین اسطوره ای با ترفندی سلطه می یابد!!!
چه رویای عجیبی است این کابوس فردوسی و هنوز داستان مشابه اش بر سر ایران و ایرانی تکرار میشود ...

۲ - شیطان در هیأت یک آشپز به‌ استخدام دربار در‌می‌آید و برای نخستین‌بار به ضحاک پرهیزگار و دیندار ، گوشت می‌خوراند .
طعم پرندگان بریان به ‌مذاق ضحاک خوش ‌می‌آید و تصمیم به تشویق آشپز جدید می‌گیرد.
(نماد طعم شیرین قدرت)

۳ - ضحاک ، آشپز را به‌حضور ‌می‌طلبد و از او تمجید می‌کند و به‌او می‌گوید چه دستمزدی برای این غذای لذیذ طلب‌می‌کند ، آشپز که همان شیطان است می‌گوید بوسه بر شانه‌های شاه بهترین پاداش برای من است.
(نماد سردوشی و درجات قدرت و تملق که هنوز در سلسله مراتب نظام دنیوی باقی مانده است ...)
شاه از این تملق آشپز خوشش ‌می‌آید و اجازه بوسه می‌دهد !

۴ - روز بعد شانه‌های شاه زخم‌ می‌شود و پس از مدتی ‌زخم‌ها باز می‌شوند و دو مار سیاه (نشانه ارتجاع و ظلمت) از زخم‌ها بیرون‌می‌آیند ، مارها تمایل‌ دارند از گوش‌های ضحاک به‌داخل روند و مغز سر او را بخورند !
شیطان این بار به هیأت حکیم ظاهر‌ می‌شود و می‌گوید تنها ‌‌راه بقای شاه این ‌است که هر‌ روز دو‌ جوان را قربانی‌کند و مغز سر آنان را به‌ مارها بدهد تا سیر شوند و اشتهایی برای خوردن مغز شاه نداشته‌باشند !

۵ - هر‌ روز دو پسر جوان ایرانی به قید قرعه دستگیر ‌می‌شوند و به آشپزخانه دربار آورده‌ می‌شوند ، ظاهرا عدالت برقرار است و به‌کسی ظلم‌نمی‌شود .
ولی روزانه مغز سر دو‌ جوان ، غذای مارها می شود ، باشد که مغز شاه سالم ‌بماند.
قیمت مغز شاه سالانه بیش از هفتصد‌ مغز جوان است!

۶ - هیچکس جرأت مقاومت ندارد و ایرانیان کماکان دچار این گفتمان هستند که :
« بگذار همسایه فریاد بزند ، چرا من ؟؟ » و خشنودی هر خانواده ایرانی این‌است که امروز نوبت جوان آن‌ها نشده‌است .
ضرب المثل «از این ستون ‌به ‌ستون دیگر فرج است» اما زمان به نوبت طی میشود ...

۷- «ارمایل» و «گرمایل» دو نفری که اداره‌ کننده آشپزخانه دربار هستند تصمیم‌ به‌ اقدامی «میان‌دارانه» می گیرند.
آن‌ها فکر می‌کنند که اگر هر روز یک ‌جوان را قربانی‌کنند و مغز سر آن ‌جوان را با مغز سر یک‌ گوسفند مخلوط ‌کنند ، مارها تغییر طعم مغز را متوجه نمی‌شوند و با ‌این‌حساب آن‌ها می‌توانند در طول یک سال ، سیصد و شصت و پنج جوان را نجات‌دهند .
جالب اینجاست که مارها «مغز» می‌خواهند ، فقط مغز !
نه قلب ، نه جگر ، نه ران ، نه دست ، فقط مغز !
(جایگاه ادراک و عقل . جایگاهی که برای حکومتها همواره مشکل ایجاد میکند ، جایگاه دگراندیشی...)
پس هرکس که مغز ندارد خوش‌بگذراند ، مارها فقط مغز طلب‌می‌کنند .
آنهم مغز جوان .

۸ - اقدام میان دارانه دو آشپز جواب ‌می‌دهد !
مارها طعم مغز مخلوط را تشخیص‌ نمی‌دهند و هر روز از دو ‌جوان که به آشپزخانه سلطنتی سپرده‌ می‌شوند یکی آزاد می‌شود !
ارمایل و گرمایل خشنودند که در‌سال ۳۶۵ نفر را نجات داده‌اند ، دیدن نیمه پر لیوان ! غافل از استمرار ظلم و ستم....

۹ - ارمایل و گرمایل هر روز یک جوان را آزاد‌ می‌کنند و به‌او می‌گویند سر ‌به‌ بیابان بگذارد و در شهرها آفتابی‌ نشود که اگر معلوم ‌شود او از آشپزخانه حکومتی گریخته ، هم او خوراک مارها می‌شود و هم سر ارمایل و گرمایل .
(فرار مغزها)

۱۰ - «کاوه » آهنگر بود و سه‌ جوانش خوراک مارهای حکومتی شده‌بودند ، کاوه دگرگون بود ، اگر ارمایل و گرمایل هم سه‌جوان داده بودند شاید مثل کاوه دگرگون می شدند ...

۱۱ - ضحاک مار‌‌دوش تصمیم‌ می‌گیرد از رعایا نامه‌ای بگیرد مبنی ‌بر این‌که سلطانی دادگر است !
(جلب رای مردم و تایید حکومت . بظاهر دموکراسی مردم سالاری)
رعایا اطاعت ‌می‌کنند و به‌ صف می‌ایستند تا طوماری را امضا‌کنند به‌نفع دادگری ضحاک !
می‌ایستند و امضا‌ می‌کنند .
در صف می‌ایستند و امضاء می‌کنند .
در صف می‌ایستند و ....
(تکرار کاری بیهوده در طول سالهای حکومت ضحاک . به امید واهی تغییر ....)

۱۲- اما نوبت به کاوه می‌رسد ، او امضا‌ نمی‌کند ، بلکه طومار را پاره‌می‌کند ، فریاد‌ می‌زند که تو بیدادگری .

کاوه نمی‌ترسد!

۱۳- فریاد کاوه ، ضحاک و درباریان را وحشت‌زده می‌کند : این فریاد دلیرانه شمارش معکوس سقوط ضحاک است.

۱۴ - کاوه آهنگر با پیشبند چرمی که هنگام کار بر تن می پوشید را بر سر نیزه میکند و این پرچم نماد قیامش میشود ، درفش کاویانی .
(نماد وحدت یک پارچگی)

۱۵ - با پیوستن جوانان آزاد شده از مسلخ ضحاک به کاوه ، قیام علیه ضحاک آغاز می شود .

فردوسی بزرگمرد ایران زمین چه حکایت زیبایی را نقل میکند ...
اسطوره ی ماندگاری یعنی اینچنین نگاه کردن ...

@rezabafti
Entebagh
RezaBafti
تکه هایی از یک کل منسجم
Forwarded from S R
#تائو ته چینگ و جملات تاکیدی وین دایر
@rezabafti
Forwarded from S R
زندگی براساس حکمت تائو-
مقدمه آموزه های لائو تسه
دکتر وین دایر
برگردان آزیتا عظیمی
#تائو
@rezabafti
Forwarded from S R
زندگی براساس حکمت تائو-
مقدمه مترجم
#تائو
@rezabafti
Forwarded from S R
زندگی براساس حکمت تائو- پیشگفتار قسمت اول
آموزه های لائو تسه
#تائو
@rezabafti
Forwarded from S R
زندگی براساس حکمت تائو-پیشگفتار قسمت دوم
آموزه های لائو تسه
#تائو
@rezabafti
Forwarded from S R
زندگی براساس حکمت تائو-
گفتار اول

🌈تائویی که بتوان از آن سخن گفت، تائوی واقعی نیست من دوست دارم با حس کردن، درک کردن و تجربه نمودن این ناشناخته ی پرشکوه،غرق در وجد و سرور شوم.
وین دایر
#تائو

@rezabafti
20190522_030113.m4a
22.7 MB
کتاب صدای دانش
قسمت اول
@rezabafti