دادآور
1.12K subscribers
854 photos
61 videos
285 files
1.86K links
اطلاعات و تازه های حقوقی
کارآمد برای وکلا، دادرسان، دانشجویان و کنشگران حقوقی
●○●○●○●○●○●○●
سایت حقوقی دادآور:
www.dadavar.ir
●○●○●○●○●○●○●
اینستاگرام دادآور:
dadavar_law_firm
○●○●○●○●○●○●○
Admin: @AzadiPourjafar
Download Telegram
نمونه رای( گذر از شخصیت حقوقی، مسئولیت تضامنی)
ادامه دادنامه: ( گذر از شخصیت حقوقی، مسئولیت تضامنی)
نمونه رای( عنوان: نقض حقوق ناشی از ثبت علامت تجاری)

مشابهت یک علامت تجاری با علامت تجاری ثبت شده، به نحوی که استفاده از آن به روی کالا یا خدمات مشابه، موجب گمراهی عموم گردد، شرط تحقق بزه نقض حقوق ناشی از ثبت علامت تجاری است

@dadavar

مستندات : ماده 40 قانون ثبت اختراعات، طرح‌های صنعتی و علائم تجاری مصوب 1386

شماره دادنامه قطعی: 9309970223801766
تاریخ دادنامه قطعی: 1393/12/12

رأی دادگاه بدوی
در خصوص اتهام آقای س.، 31 ساله، فاقد سابقه کیفری، آزاد با معرفی کفیل، مبنی بر نقض حقوق صاحب علامت تجاری »ج.«؛ دادگاه توجهاً به شکایت شاکی خصوصی و گواهی ثبت رسمی علامت تجاری و کیفرخواست دادسرا و عکس ها و تصاویر مأخوذه که حاکی از استفاده متهم از علامت تجاری شاکی است و مدافعات بلا وجه وی و سایر قرائن و امارات موجود بزه انتسابی را محرز و مسلم دانسته و مستنداً به ماده 61 ناظر به ماده 40 قانون ثبت اختراعات طرح های صنعتی و علائم تجاری نامبرده را به پرداخت ده میلیون ریال جزای نقدی محکوم می نماید. در راستای ماده 215 قانون مجازات اسلامی 1392 علامت تجاری مورداستفاده متهم پس از قطعیت رأی معدوم و امحاء اثر و تابلوها جمع آوری و کالاها به متهم مسترد شود. رأی صادره حضوری بوده و ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ، قابل تجدیدنظر در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران است.
رئیس شعبه 1043 دادگاه عمومی جزایی تهران- افراسیاب
@dadavar
رأی دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای س. نسبت به دادنامه شماره 9309972191800018 مورخ 20/01/1393 صادره از شعبه 1043 دادگاه عمومی جزایی تهران که متضمن محکومیت مشارالیه به پرداخت مبلغ ده میلیون ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت و محو علامت تجاری مورداستفاده تجدیدنظرخواه و جمع آوری تابلوها با نام تجاری مورد شکایت و استرداد اصل کالاها و تابلوها به وی است؛ با نگرش در مجموعه اوراق و محتویات پرونده نظر به این که شبیه بودن نام تجاری یا علامت تجاری دیگری یا نام و علامت تجاری ثبت شده به نحوی که استفاده از آن به روی کالا یا خدمات مشابه موجب گمراهی عموم گردد از عناصر متشکله بزه عنوان شده است و در مانحن فیه شباهت نام تجاری مورد استفاده تجدیدنظرخواه بر روی تابلوها و کارت ویزیت و رسید مشتری با علامت تجاری ثبت شده متعلق به تجدیدنظرخوانده (شاکی بدوی) وفق نظریه ابرازی کارشناس رسمی که مصون از هرگونه ایراد و تعرضی باقی مانده به گونه ای نیست که موجبات گمراهی مشتریان را فراهم آورد. بنا به مراتب و با اوصاف و کیفیات مرقوم دادگاه تجدیدنظرخواهی عنوان شده را وارد و موجه تشخیص و مستنداً به بند ب ماده 257 قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری دادنامه معترض عنه را نقض و در اجرای اصل کلی برائت رأی بر برائت تجدیدنظرخواه صادر و اعلام می نماید. رأی صادره قطعی است.
شعبه 38 دادگاه تجدیدنظراستان تهران - رئیس و مستشار عبدالرحیم دادگرنیا - زین العابدین صادقی
T.me/dadavar
Forwarded from دادآور (آزادی پورجعفر)
آیا کرونا مصداق قوه قاهره یا فورس ماژور قلمداد می شود؟ بطور کلی اثر کرونا بر انجام تعهدات چگونه است؟
@dadavar
نظریه مشورتی ۷/۹۹/۳۰۰ –  ۱۳۹۹/۰۶/۰۳

استعلام :
۱- آیا کرونا ویرس از مصادیق‌های قوه قاهره می‌تواند باشد؟
۲- در صورتی که مصداق قوه قاهره است، در صورت عدم انجام تعهد یا تأخیر در انجام تعهد مانند پرداخت اجاره‌بهای اماکن تجاری، پرداخت اقساط بانک، عدم پرداخت وجه چک و … ضمانت اجرای آن چیست؟ انحلال قهری قرارداد، فسخ قرارداد با ذکر (نوع خیار)، تعدیل قرارداد از حیث مبلغ و مدت، یا تعلیق قرارداد تا رفع مانع؟ یا عدم پرداخت اجاره بهای اماکن تجاری و عدم تعلق خسارت تأخیر تادیه در مورد وام‌های بانکی؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :
@dadavar
ا- اولاً، به نحو اطلاق نمی‌توان شیوع بیماری کرونا و اجرای طرح فاصله‌گذاری اجتماعی و آثار آن بر اجرای تعهدات قراردادی را مشمول عنوان و نهاد فورس‌ماژور دانست؛
به نحوی‌که بر حسب نوع و ماهیت قرارداد‌ها و شروط ضمن آن، وضعیت متفاوت است که احراز آن مستلزم رسیدگی قضایی است. برای مثال، در قراردادهای بلندمدت نمی‌توان بابت اجرای چند ماهه طرح فاصله‌گذاری اجتماعی در ایران به نهاد فورس‌ماژور متوسل شد و چه بسا نتوان با رعایت دیگر شرایط، آن را دشواری اجرای قرارداد دانست؛
این در حالی است که در قرارداد‌های کوتاه مدت از نوع وحدت مطلوب، به سبب بروز این شرایط، قرارداد منعقده منحل می‌شود.
۲- با توجه به پاسخ فوق، در صورت احراز فورس‌ماژور توسط قاضی رسیدگی‌کننده، بر اساس آن که موجب انتفای دائمی موضوع قرارداد شود و یا مانع موقتی در اجرای قرارداد ایجاد کند، پاسخ متفاوت است و حسب مورد ممکن است انتفای تعهد و یا وفق مواد ۲۲۷ و ۲۲۹ قانون مدنی انتفای مسؤولیت به جبران خسارت را در پی داشته باشد.
T.me/dadavar
#معرفی_کتاب
شرایط پیمان در پیمان‌های طراحی-ساخت-بهره‌برداری
JLQ_Volume 51_Issue 4_Pages 649-671.pdf
424.1 KB
مقاله علمی با عنوان "در معنی «داد» ‏جست‌وجو برای یافتن واژه‌ای معادل «قانون» در متون ‏ایران باستان"

چکیده
در ترجمۀ متون ایران باستان، واژۀ «داد»، «داتَ» یا «داتا» را اغلب معادل «قانون» گرفته‌اند. اما دقت در مفهوم «قانون» و همچنین تحلیل نحوۀ کاربرد «داد» در متون مذکور نشان می‌دهد ترجمۀ «داد» به «قانون»، به‌خصوص از دیدگاه حقوقی، نادرست است. «قانون» در ساده‌ترین تعریف، قاعدۀ رفتار است، اما یک قاعدۀ منفرد برای یک موضوع مشخص. «داد» اگرچه به «همۀ قواعد» و «قانون‌مندی» اشاره دارد، هیچ‌گاه به معنی یک قاعدۀ منفرد و معین به‌کار نرفته است. «داد» قانون نیست، بلکه «آیینی» است که قانون می‌تواند از آن برآید. اگر «قانون» مستقیماً، عیناً و دقیقاً یک قاعده است، اما «داد» و در مفهوم وسیع‌تر - «اَشَه»- کیفیتِ آرمانی و «پیش از آمیختگیِ» کیهان را توصیف می‌کند و در نتیجه می‌تواند شکل درست زندگی را نشان دهد و تبعاً اقتضائات هنجاری داشته باشد. علاوه‌بر «داد»، واژگان دیگری نیز به «قانون» ترجمه شده‌اند که هیچ‌کدام مناسب این معنا نیست. اساساً متون پهلوی تمایلی به استفاده از مفهوم «قانون» ندارند...
@dadavar
نمونه رای( عنوان: عدم تمکین به دلیل اعتیاد زوج)

اعتیاد زوج از موجبات جواز عدم تمکین زوجه نیست

@dadavar

شماره دادنامه قطعی : 9409970221100126

تاریخ دادنامه قطعی : 1394/02/05

رأی دادگاه بدوی
در خصوص دادخواست آقای ع. الف. فرزند ح. به طرفیت خانم ز. چ. به خواسته تمکین، دادگاه پس از احراز رابطه زوجیت دائم بین طرفین به دلالت فتوکپی مصدق رونوشت سند ازدواج شماره ... دفتر رسمی ثبت ازدواج شماره ... از بابت خواسته، با عنایت به دفاعیات موجه خوانده که حاکی از این است که خواهان اعتیاد شدید به مواد مخدر دارد و علیرغم اینکه بارها اقدام به ترک اعتیاد نموده است ولی ترک اعتیاد ننموده است و بعد از مصرف مواد مخدر اقدام به کارهای خلاف شأن به لحاظ عدم کنترل رفتار خود را میکند و هر لحظه ممکن است به واسطه اقدامات وی حیثیت وی از بین برود و با توجه به اظهارات خواهان که حاکی از قبول اظهارات وی به صورت تلویحی می‌باشد لذا دادگاه ادعای خواهان را موجه تشخیص نداده و بودن زوجه در منزل زوج را متضمن خوف ضرر حیثیتی برای زوجه دانسته و مستنداً به مواد 1115 رأی بر رد دعوی صادر و اعلام می‌نماید رأی صادره حضوری و ظرف مدت 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران می‌باشد. رئیس شعبه چهارم حقوقی دادگستری شهرستان بهارستان - قیاسی

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ع. الف. به طرفیت خانم ز. چ. نسبت به دادنامه شماره 1431-1393/6/27 اصداری از شعبه چهارم دادگاه خانواده بهارستان که به‌ موجب آن حکم بر رد دعوی تجدیدنظرخواه به خواسته الزام به تمکین همسرش صادر گردیده است اعتراض وارد است زیرا اولاً هیچ دلیلی در جهت اعتیاد زوج ارایه نشده است ثانیاً بر فرض اعتیاد مورد از موارد عدم تمکین زوجه نمی‌باشد. لذا نظر به اینکه به محض وقوع عقد نکاح وظایف زوجین نسبت به یکدیگر برقرار می‌گردد و زوج موظف به تمکین از شوهرش باشد. دادگاه مستنداً به ماده 358 قانون آئین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی ضمن نقض دادنامه معترض‌عنه مستنداً به ماده 1302 و 1114 قانون مدنی حکم بر الزام زوجه به تمکین از زوج صادر و اعلام می‌گردد. این رأی قطعی است.
رئیس و مستشار شعبه 11 دادگاه تجدیدنظر استان تهران محمود فرهبد - جعفر نجفی رسا
T.me/dadavar
نظریه مشورتی
@dadavar
جزئیات نظریه

شماره نظریه : 7/1400/891

شماره پرونده : 1400-33-891 ح

تاریخ نظریه : 1400/10/18
استعلام :

چنانچه صادرکننده چک صیادی از انتقال چک به دارنده در سامانه بانکی خودداری کند و با این وجود دارنده اول چک را به شخص ثالثی انتقال دهد و هیچ‌یک از این نقل و انتقالات در سامانه بانکی ثبت نشود: 1- آیا مطالبه این چک از ناحیه دارنده اول یا دوم وفق دعاوی اسناد تجاری قابلیت استماع دارد؟ 2- آیا چک سند عادی محسوب می‌شود و از امتیازات چک محروم است؟ 3- اگر سند عادی باشد، کیفیت نقل و انتقال آن چگونه است؟ 4- آیا در فرض سؤال خسارت تأخیر تأدیه آن مانند چک تجاری محاسبه می‌شود یا مشمول حکم مقرر در ماده 522 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 است؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :

1 و 2- برابر تبصره یک (اصلاحی 29/1/1400) ماده 21 مکرر قانون اصلاح قانون صدور چک مصوب 22/8/1397، در مورد برگ چک‌هایی که از دسته چک‌های ارائه شده پس از پایان اسفند 1399 صادر می‌شوند‌، در صورتی‌که مالکیت چک در سامانه صیاد ثبت نشده باشد، مشمول قانون چک نبوده و بانک‌ها مکلفند از پرداخت وجه آن خودداری نمایند؛ بنابراین در فرض سؤال چک تابع مقررات اسناد تجاری نبوده و سند عادی محسوب می‌شود.
3 و 4 – با توجه به پاسخ بند‌های قبلی، پاسخ به این سؤال‌ها روشن است.

T.me/dadavar
قانون اصلاح قانون صدور چك
مصوب 1400,01,29

ماده 1- در ماده (6) قانون صدور چك مصوب 16 /4 /1355 با اصلاحات و الحاقات بعدي عبارتهاي «و مدت اعتبار» و «حداكثر مدت اعتبار چك از زمان دريافت دسته چك سه سال است و چكهايي كه تاريخ مندرج در آنها پس از مدت اعتبار باشد، مشمول اين قانون نمي شوند» حذف مي شود.
ماده 2- در تبصره (1) ماده (21 مكرر) قانون، عبارت «در مورد چكهايي كه پس از گذشت دو سال از لازم الاجراء شدن اين قانون» به عبارت «در مورد برگه چكهايي كه از دسته چكهاي ارائه شده پس از پايان اسفندماه سال 1399» اصلاح و جمله «چكهايي كه تاريخ صدور آنها قبل از زمان مذكور باشد تابع قانون زمان صدور مي باشد». به جمله «چكهاي صادرشده از دسته چكهايي كه تاريخ ارائه آن دسته چكها قبل از زمان مذكور در اين تبصره باشد، تابع قانون زمان ارائه دسته چك است و بانكها بدون نياز به ثبت آن چكها در سامانه صياد نسبت به پرداخت وجه چك اقدام مي كنند. در كليه برگه هاي دسته چكهاي ارائه شده پس از تاريخ فوق الذكر بايد عبارت (صدور و پشت نويسي چك بدون درج در سامانه صياد فاقد اعتبار است) درج شود» اصلاح مي شود.
ماده 3- يك ماده به عنوان (24) به قانون، به شرح زير الحاق و شماره ماده (24) فعلي به (25) اصلاح مي شود:
ماده 24- چك تضمين شده تابع احكام ذيل است:
1- صدور و تحويل چكهاي تضمين شده توسط بانكها به مشتري، صرفاً از طريق سامانه صدور يكپارچه الكترونيكي دسته چك (صياد) امكان پذير و مستلزم تكميل برگه (فرم) درخواست توسط متقاضي در شعبه بانك در حضور متصدي بانكي، درج مشخصات هويتي و شماره حساب گيرنده روي چك تضمين شده بر اساس دستورالعمل اعلامي توسط بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران و نيز ثبت علت درخواست صدور چك مذكور در سامانه صياد مي باشد. سامانه مذكور به هر برگه چك، شناسه يكتا اختصاص مي دهد و بانك مركزي موظف است امكان استعلام اطلاعات چك تضمين شده را براي گيرنده (ذي نفع) فراهم نمايد.
2- پرداخت مبلغ چك تضمين شده توسط بانك صرفاً در وجه و به شماره حساب گيرنده (ذي نفع) كه مشخصات وي روي چك تضمين شده درج گرديده است، امكان پذير مي باشد و ظهرنويسي براي انتقال چك تضمين شده فاقد اعتبار است.
3- ابطال چك تضمين شده به درخواست متقاضي يا وكيل يا نماينده قانوني وي با ارائه اصل چك جهت واريز وجه چك به حساب متقاضي، بدون نياز به ظهرنويسي گيرنده (ذي نفع) تنها تا يك ماه پس از صدور آن توسط بانك صادركننده امكان پذير است. همچنين پرداخت چك تضمين شده به گيرنده (ذي نفع) با ارائه اصل چك تنها تا يك ماه پس از صدور آن توسط بانك امكان پذير است. پرداخت يا ابطال چك پس از مهلت مقرر در اين بند منوط به تكميل برگه (فرم) هاي مربوط به مبارزه با پولشويي بانك صادركننده مي باشد.
4- در صورت مفقودي چك تضميم شده، هر گاه متقاضي و گيرنده (ذي نفع) هر دو به بانك صادركننده مراجع و نسبت به تكميل و امضاي برگه (فرم) اعلام مفقودي چك تضمين شده و تعهدنامه عدم ادعا نسبت به چك مفقود شده اقدام نموده و نسخه المثني آن را از بانك درخواست كنند، بانك مكلف است علاوه بر احراز هويت متقاضي و گيرنده (ذي نفع) از سامانه نظام هويت سنجي الكترونيكي بانكي اقدام نمايد و پس از ابطال چك مفقود شده، نسبت به صدور چك المثني مطابق با اطلاعات مندرج در سامانه صياد اقدام كند.
5- در صورت جعل چك تضمين شده يا استفاده از چك تضمين شده مجعول، مرتكب علاوه بر مجازات هاي قانوني مقرر، به حكم دادگاه به مدت دو تا شش سال از گرفتن چك تضمين شده محروم مي شود.
قانون فوق مشتمل بر سه ماده در جلسه علني روز يكشنبه مورخ بيست و نهم فروردين ماه يكهزار و چهارصد مجلس شوراي اسلامي تصويب شد و در تاريخ 18 /2 /1400 به تأييد شوراي نگهبان رسيد.
محمدباقر قاليباف
T.me/dadavar
Forwarded from دادآور (آزادی پورجعفر)
‎⁨قانون_مجازات_اسلامی_اصلاحی99_فرهی⁩.pdf
2.5 MB
📚 متن کامل کتاب قانون مجازات اسلامی با در نظر گرفتن اصلاحات مندرج در قانون کاهش مجازات اسلامی

📖 مشتمل بر ۴۵۵ صفحه

کاری از دکتر بابک فرهی
@dadavar
نمونه رای(ملاک تعیین انقضای مدت 3 سال در تعدیل اجاره‌ بها )

اگر در دعوایِ تعدیلِ اجاره‌بها، حکم به تعدیل، از تاریخِ دادخواست صادر شده باشد، تاریخِ دادخواست، معیارِ گذشتِ مدت سه سال موردنظر مقنن است و نه تاریخ صدور دادنامه

@dadavar

تاریخ رای نهایی: 1393/04/21

شماره رای نهایی: 9309970220800459

رای بدوی :

در خصوص دادخواست تقدیمی ب. به‌طرفیت خواندگان به خواسته تعدیل اجاره‌بها ملک موضوع پلاک ثبتی 29/340 مقابل صنایع‌دستی پلاک جدید 263 موضوع سند اجاره شماره 19325 مورخ 5/6/51 دفترخانه . . . تهران به انضمام خسارات دادرسی دادگاه توجهاً به اینکه سابقاً به این موضوع تحت کلاسه 13/382/88 در شعبه سیزدهم محاکم عمومی حقوقی تهران رسیدگی شده و نیز منجر به صدور دادنامه شماره 900219 مورخ 31/3/1390 گردیده و از تاریخ تعدیل نیز سه سال نگذشته است لذا دادگاه شرایط پذیرش دعوی مذکور را فراهم ندیده مستنداً به ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی قرار ردّ دعوی خواهان را صادر و اعلام می‌نماید این قرار ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل‌اعتراض در محاکم تجدیدنظر استان می‌باشد.
رییس شعبه 29 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ امرائی فرد

رای دادگاه تجدید نظر:

دادنامه تجدیدنظر خواسته به شماره 00528 مورخ 26/5/92 صادره از شعبه 29 دادگاه عمومی حقوقی تهران که به صدور قرار ردّ دعوای خواهان با خواسته تعدیل اجاره‌ بها موضوع سند رسمی اجاره شماره 19325 مورخ 5/6/51 دفتر اسناد رسمی . . . تهران به انضمام خسارات دادرسی اشعار دارد متضمن جهت موجه در نقض است و تجدیدنظرخواهی وارد می‌باشد زیرا تعدیل اجاره‌بها در دادنامه شماره 00219 مورخ 31/3/90 شعبه 12 دادگاه عمومی حقوقی تهران از تاریخ تقدیم دادخواست به‌عمل‌آمده و ملاک تاریخ صدور دادنامه نیست بنابراین رسیدگی به دعوا برابر قانون درخواست گردیده و دادگاه نخستین موظف به رسیدگی مطابق قوانین موضوعه و صدور حکم می‌باشد ازاین‌رو دادگاه به استناد مواد 2 و 3 و 353 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی قرار مورد اعتراض را نقض و پرونده را جهت ادامه رسیدگی و صدور حکم به دادگاه صادرکننده دادنامه اعاده می‌دهد. رأی دادگاه قطعی است.
رییس شعبه 8 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ‌ مستشار دادگاه صفیری ـ‌ موذن

T.me/dadavar
LAW_Volume 13_Issue 26_Pages 1-38.pdf
645.6 KB
مقاله حقوقی با عنوان "تحلیل حقوقی ماده 23 قانون اصلاحی قانون صدور چک"
نمونه رای(دریافت وجه نقد با سوء استفاده از ضعف نفس محجور)


عنصر مادی بزه سوء استفاده از ضعف نفس محجور گرفتن نوشته یا سند التزام آور از وی بوده و صرف دریافت وجه نقد با سوء استفاده از ضعف نفس محجور مصداق بزه مذکور نیست. مستندات ماده 596 قانون مجازات اسلامی مصوب 1375

@dadavar

تاریخ رای نهایی: 1394/05/19
شماره رای نهایی: 9409970221400533

رای بدوی

درخصوص اتهام آقای د. ح.ن. مجهول‌المکان مبنی بر سوءاستفاده از ضعف نفس محجور آقای ح. الف. و دریافت مبلغ دویست و سی‌وپنج میلیون تومان از وی در سال 1385 در تهران دادگاه با بررسی اوراق و محتویات پرونده و کیفرخواست صادره از دادسرای ناحیه 6 تهران و مستندات آن که به لحاظ عدم حضور متهم در وقت معینه 14/12/92 باوجود ابلاغ از طریق نشر آگهی مصون از تعرض مانده و بقاء به شکایت خانم الف. الف. به قیمومت از محجور مذکور و اظهارات نماینده دادستان در دادگاه و سایر قراین و امارات موجود در پرونده انتساب بزه موصوف را به متهم مذکور محرز دانسته و متهم را مستنداً به ماده 596 از قانون مجازات اسلامی به تحمل دوسال حبس و ده میلیون ریال جزای نقدی به نفع صندوق دولت محکوم می‌نماید. رأی صادره غیابی محسوب و ظرف 10 روز از تاریخ ابلاغ واقعی قابل واخواهی در این دادگاه و سپس ظرف 20 روز قابل تجدیدنظر در دادگاه‌های تجدیدنظر استان تهران می‌باشد. دادرس شعبه 1037 دادگاه عمومی تهران – حسینی رأی واخواهی درخصوص اعتراض و تقاضای واخواهی آقای د. ح.ن. فرزند م.، 53 ساله، متأهل، آزاد به قید وثیقه، مسلمان، باسواد با وکالت بعدی آقای ر.ع. به شرح مندرج در پرونده نسبت به صدور دادنامه شماره 920992191200947 مورخه 14/12/1392 موضوع پرونده سوءاستفاده از ضعف نفس دادگاه با عنایت به مجموع محتویات پرونده نظر به تحقیقات محصله و اظهارات مطلعین و رونوشت ضمایم پیوستی و اقاریر ضمنی متهم مبنی بر اخذ حدود هفت الی هشت میلیون تومان از وی و رابطه آشنایی ایشان با محجور از زمان خدمت سربازی و سایر قراین و امارات و عدم ارائه دفاعیات قابل قبول از ناحیه متهم و وکیل مدافع ایشان اینکه دلایلی که در این مرحله موجب نقض و از هم گسیختن دادنامه واخواسته را ایجاب نماید به دادگاه ارائه و اقامه ننموده علی‌هذا بنا به مراتب فوق دادگاه اعتراض متهم را غیروارد تشخیص و ضمن صدور حکم به رد اعتراض مشارالیه دادنامه صادره از این دادگاه را مستنداً به مواد 217 و 218 قانون آیین دادرسی کیفری را عیناً تأیید و استوار می‌نماید. رأی صادره حضوری و ظرف مهلت 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در دادگاه تجدیدنظر مرکز استان می‌باشد.
رئیس شعبه 1037 دادگاه عمومی جزایی تهران - رازلیقی

رای دادگاه تجدید نظر
درخصوص تجدیدنظرخواهی آقای د. ح.ن. ف. با وکالت آقای ر. ع. نسبت به دادنامه شماره 879 مورخ 19/11/93 صادر شده از شعبه 1037 دادگاه عمومی جزایی تهران که در مقام رد واخواهی و تأیید دادنامه غیابی شماره 947 مورخ 14/12/92 همان مرجع بوده و به‌موجب آن مشارالیه به اتهام سوءاستفاده از ضعف نفس محجور آقای ح.الف. و دریافت مبلغ دویست و سی و پنج میلیون تومان موضوع شکایت خانم الف. الف (قیم محجور)، به تحمل دو سال حبس تعزیری و پرداخت مبلغ ده میلیون ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت محکوم گردیده است، با توجه به محتویات پرونده، نظر به اینکه عنصر مادی موضوع ماده 596 قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 (ماده قانونی مورد استناد دادگاه بدوی) ، گرفتن نوشته یا سند با سوءاستفاده از ضعف نفس می‌باشد که در مانحن‌فیه آنچه که مورد ادعای شاکیه است اخذ پول به مبلغ مذکور در فوق می‌باشد نه نوشته یا سند التزام آور برای محجور و یا برائت ذمه متهم پرونده و اشخاص دیگر، که در این صورت موضوع از شمول مقررات ماده قانونی مرقوم خارج است و در صورت صحت ادعای شاکیه، موضوع به لحاظ حقوقی بودن آن قابل طرح در دادگاه حقوقی صالحه با رعایت تشریفات دادرسی مربوط می‌باشد فلذا دادگاه با مغایر دانستن دادنامه معترض‌عنه با موازین و مقررات و با پذیرش تجدیدنظرخواهی، مستنداً به بند پ ماده 455 قانون آیین دادرسی کیفری و تمسک به اصل اصاله البرائه، ضمن نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته، تجدیدنظرخواه موصوف را از اتهام انتسابی تبرئه می‌نماید. رأی دادگاه قطعی است.
شعبه 14 دادگاه تجدیدنظر استان تهران - رئیس و مستشار نعمت اله نیک نژاد - فاتحی

T.me/dadavar
نظر مشورتي 7/99/455 مورخ 1399/06/22 اداره كل حقوقي قوه قضائيه پیرامون عدم لزوم پرداخت هزینه کارشناسی در مواردی که در زمینه اعسار از پرداخت هزینه دادرسی حکم قطعی صادر شده است

@dadavar
استعلام :
نظر به اين كه در ماده 14 دستورالعمل ساماندهي زمان و فرآيند كارشناسي رسمي دادگستري مورخ 1399/1/19 رياست محترم قوه قضاييه اعسار از پرداخت حق الزحمه كارشناس تابع مقررات اعسار از هزينه دادرسي دانسته شده است كه دلالت ظاهر ماده اين است كه در مقام اجراي تبصره هاي 2، 3 و 4 ماده 2 تعرفه دستمزد كارشناسان رسمي دادگستري مصوب 1398 رياست محترم قوه قضاييه تشخيص مقام قضايي راجع به معسر بودن متقاضي كارشناس و به تبع آن معرفي به كانون كارشناسان جهت معرفي كارشناس معاضدتي نياز به تقديم دادخواست و رعايت تشريفات مربوط به فصل دوم از باب هشتم قانون آيين دادرسي دادگاه هاي عمومي و انقلاب در امور مدني مصوب 1379 است كه برداشت مذكور نه تنها سبب اطاله دادرسي خواهد شد بلكه باعث سردردگمي ارباب رجوع مي شود. آيا لازمه معرفي متقاضي كارشناس معاضدتي به كانون كارشناسان رسمي دادگستري رسيدگي به ادعاي اعسار است و يا آن كه صرف ارائه درخواست از ناحيه متقاضي و بررسي موضوع به هر نحو كه براي قاضي رسيدگي كننده علم آور باشد، كافي است؟

نظريه مشورتي اداره كل حقوقي قوه قضاييه :
با عنايت به ذيل ماده 14 دستورا لعمل ساماندهي زمان و فرآيند كارشناسي رسمي دادگستري مصوب 7/1/1399 رياست محترم قوه قضاييه، حكم مقرر در صدر اين ماده مفيد اين معناست كه چنانچه متقاضي معافيت از حق الزحمه كارشناسي سابقاً در همين دعوا برابر حكم دادگاه معسر از پرداخت هزينه دادرسي شناخته شده باشد، موضوع مستلزم بررسي مجدد برابر تبصره هاي 2، 3 و 4 ماده 2 تعرفه دستمزد كارشناسان رسمي مصوب 1398 رياست محترم قوه قضاييه نخواهد بود. بديهي است چنانچه حكمي مبني بر اعسار از هزينه دادرسي وجود نداشته باشد، موضوع مشمول تبصره هاي فوق الذكر بوده و در هر دو حالت تقديم دادخواست اعسار از پرداخت دستمزد كارشناسي منتفي است.
JLJ_Volume 84_Issue 112_Pages 51-79.pdf
567.1 KB
مقاله علمی با عنوان "حق دسترسی به اینترنت؛ مبانی و محتوا"

نویسنده
باقر انصاری

چکیده

دسترسی افراد به اینترنت یکی از موضوعات روز در سطح بین‌المللی و ملی است که از زوایای مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حقوقی مورد بحث قرار می‌گیرد. از منظر حقوقی، پرسش‌های مطرح در‌این‌باره آن است که آیا دسترسی به اینترنت حق افراد است. اگر حق افراد است، چه محتوایی دارد و چگونه قابل‌تحقق است؟ این مقاله، برای پاسخ به پرسش‌های مذکور، به مطالعه در منابع بین‌المللی و رویه‌های ملی و واکاوی دیدگاه‌های مطرح دربارۀ مبنا و محتوای حق مذکور پرداخته و به این نتیجه رسیده است که دیدگاه غالب این است که دسترسی به اینترنت حق افراد است، ولی در مورد محتوای آن مناقشه وجود دارد. با وجود این، می‌توان حق اتصال به اینترنت، اصل بی‌طرفی، حق بی‌نامی، حق استفاده از فناوری رمزگذاری و حق بر امن و شفاف‌بودن اینترنت را به‌عنوان عناصر اصلی این حق شناخت. همچنین این حق، به‌طور عمده، جنبۀ شکلی و ساختاری دارد تا ماهوی. یعنی به اصل دسترسی به اینترنت مربوط است، نه به محتوایی که در نتیجۀ دسترسی مبادله می‌شود.
کارگاه اصول قراردادنویسی
بخشنامه نحوه استناد به کنوانسیون های بین المللی حقوق بشری در آرای قضایی


شماره :  ۹۰۰۰/۲۰۹۷۶/۴
تاریخ :    ۱۴۰۲/۰۹/۰۷

روسای کل محترم دادگستری های سراسر کشور
با سلام و تحیت؛

احتراماً؛ با عنایت به اینکه تعهد به رعایت الزامات حقوق بشری و احترام به کرامت انسانی در نظام قضایی جمهوری اسلامی ایران منبعث از  «قانون اساسی» و «شریعت اسلامی» و قوانین موضوعه از جمله قوانین متضمن تعهدات بین المللی پذیرفته شده است و از منظر حقوق بشر اسلامی نگاه متناقض و ابزاری به حقوق بشر وجود ندارد و احترام، اجرا و حمایت از حقوق انسان مورد تاکید صریح دین مبین اسلام است. برخی قضات فرهیخته محاکم جمهوری اسلامی ایران با توجه جدی به مبانی حقوق بشر مانند تامین قسط و عدل، رعایت کرامت و ارزش والای انسانی، رفع تبعیضات ناروا، امنیت قضایی عادلانه برای همه، تساوی عموم در برابر قانون و لزوم مستند و مستدل بودن آراء به منابع حقوق بشری از جمله، قانون الحاق به میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، قانون الحاق به کنوانسیون حقوق کودک، قانون الحاق به میثاق بین المللی حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی، قانون الحاق به کنوانسیون افراد دارای معلولیت و قانون الحاق به کنوانسیون رفع تمامی اشکال تبعیض نژادی استفاده می کنند و با صدور آراء متقن، مستدل و مستند در خصوص احترام، اجرا و حمایت از حقوق بشر ایفای نقش می نمایند. از اینرو و با توجه به اینکه کنوانسیون های بین المللی حقوق بشری که فرآیند تصویب و اجرایی شدن آنها طی شده است. قانون داخلی لازم الاجرا تلقی می شوند، ضرورت دارد با وجود تمام تبعیض هایی که در عرصه بین المللی در مقوله حقوق بشر وجود دارد، مراجع قضایی در استناد به آنها موارد ذیل را رعایت نمایند:

✖️نحوه استناد به کنوانسیون های بین المللی حقوق بشری:

۱- در تطبیق موضوع رای با مواد کنوانسیون های حقوق بشری، ظرافت و دقت لازم به نحوی به عمل آید که قوانین داخلی متعارض با تعهد حقوق بشری وجود نداشته باشد.

۲- به لحاظ تصریح به قانون داخلی بودن کنوانسیون، عنوان کامل قانون الحاق به کنوانسیون و تاریخ تصویب آن قید شود. معاهدات حقوق بشری که ایران عضو آنها می باشد نیز همان پنج معاهده ای است که در این نامه به آنها اشاره شده است.

۳- استناد به مفاد قوانین مذکور صرفاً جنبه نمادین نداشته باشد و چنین استنادی با رویکرد اتقان، مستدل و مستند بودن آراء انجام پذیرد.

۴- از تفاسیر وسیع مفاد کنوانسیون‌های لازم‌الاجرا به کیفیتی که در تعارض با مبانی شرعی، قانون اساسی و قوانین داخلی دیگر باشد. اجتناب شود.

۵- با توجه به اینکه منابع حقوق بین الملل از قبیل عرف، دکترین، انصاف، قطعنامه های مجمع عمومی و شورای امنیت، معاهدات و کنوانسیون هایی که جمهوری اسلامی ایران عضو آنها نیست. منابع حقوق داخلی محسوب نمی شوند. بنابراین باید به آنها استناد شود.

۶- ممکن است در معاهدات و کنوانسیون هایی که لازم الاجرا شده اند جمهوری اسلامی ایران حق شرط هایی وارد کرده باشد؛ بنابراین ضرورت دارد مفاد حق شرط که نشان دهنده موارد مستشی شده از قانون / کنوانسیون است، مورد توجه ویژه قرار گیرد.

استناد به کنواسیون های بین المللی حقوق بشری لازم الاجرا با رعایت جوانب مذکور و قوانین موضوعه، نشان دهنده توجه ویژه شریعت اسلام و نظام قضایی کشورمان به کرامت انسانی و تبیین کننده دستاوردهای حقوق بشری جمهوری اسلامی ایران است.

معاون امور بین الملل قوه قضاییه، دبیر ستاد حقوق بشر