Forwarded from فرزند پروری
روش اول؛ فهرست احساسات یادتون نره!
+ بچهها به واسطه دایره لغات محدودی که دارن توانایی انتقال حس و حالی که تجربه میکنن رو ندارن. واسه همین وقتی عصبانیه، نمیاد بگه من عصبانیم، میره و در رو میکوبه یا اشیا رو پرت میکنه...
یا وقتی خوشحاله، نمیاد بگه من خوشحالم، جیغ میزنه!، یا وقتی ناراحت و بیحوصلهست با بیقراری و گریهزاری بیدلیل نشون میده که حالش خوب نیست.
درسته والدین بعد از یه مدت دیکشنری بچه رو میفهمن اما!، یه والد آگاه از همون بچگی به فکر هوش هیجانی بچهشه. چطوری!، با فهرست احساسات…
+ فهرستی از تصاویر و شکلکهای هیجانی رو تهیه کنید و جلوی چشم بچه نصب کنید (مثلا روی یخچال) و در مورد هیجانات و شکل و شمایل هر هیجان با بچه حرف بزنید. "مامان این چیه!؟، این شادیه. شادی چه مدلیه و آدم چه وقتهایی شاده!". بابا این چیه!، عصبانیته. آدم چه وقتهایی عصبانی میشه!...
۲. از کنار لحظات هیجانی ساده رد نشید.
فرض کنید کودک شما به خاطر بازی نکردن دوستش با اون ناراحته. یه والد آگاه نمیگه اشکال نداره، خودت تنهای بازی کن!. به جاش میپرسه؛ از اینکه با تو بازی نکرد چه احساسی داری!، این ناراحتی کجای بدنته!، چطوری حسش میکنی!، چیکار کنیم که کم بشه!…
۳. به جای "من خوشحالم، از احساس خوشحالی میکنم" استفاده کنید.
+احساسات مثل ابرهای بهاری میان و میرن و برمیگردیم به حال قبلی. اما تو ذهن بچهها احساسات همیشگین. اونها فکر میکنن اگه عصبانیم،همیشه عصبانی میمونم.اگه ناراحتم همیشه ناراحت میمونم و اگه خوشحالم،این خوشحالی همیشگیه…
با تغییر واژهها به بچه یاد بدیم که این حس و حال همیشگی نیست. من عصبانیم نه!، من احساس میکنم که عصبانیم. این احساس عصبانیت و خشمه که الان تو وجودت اومده و قراره که بره.
+ درست مثل ابری که جلوی نور خورشید رو گرفته و قراره که بره و نور بیاد دوباره...
داستانها و کارتنهای پر هیجان بخونید و ببینید و در موردش با بچه صحبت کنید.
+ یکی از بهترین انیمیشنها، درون و بیرونه (Inside Out). اون رو واسه بچهتون پخش کنید و بشینید در مورد شخصیتهای غم، شادی، خشم و نفرت باهاش حرف بزنید.
@ParentingStyles
+ بچهها به واسطه دایره لغات محدودی که دارن توانایی انتقال حس و حالی که تجربه میکنن رو ندارن. واسه همین وقتی عصبانیه، نمیاد بگه من عصبانیم، میره و در رو میکوبه یا اشیا رو پرت میکنه...
یا وقتی خوشحاله، نمیاد بگه من خوشحالم، جیغ میزنه!، یا وقتی ناراحت و بیحوصلهست با بیقراری و گریهزاری بیدلیل نشون میده که حالش خوب نیست.
درسته والدین بعد از یه مدت دیکشنری بچه رو میفهمن اما!، یه والد آگاه از همون بچگی به فکر هوش هیجانی بچهشه. چطوری!، با فهرست احساسات…
+ فهرستی از تصاویر و شکلکهای هیجانی رو تهیه کنید و جلوی چشم بچه نصب کنید (مثلا روی یخچال) و در مورد هیجانات و شکل و شمایل هر هیجان با بچه حرف بزنید. "مامان این چیه!؟، این شادیه. شادی چه مدلیه و آدم چه وقتهایی شاده!". بابا این چیه!، عصبانیته. آدم چه وقتهایی عصبانی میشه!...
۲. از کنار لحظات هیجانی ساده رد نشید.
فرض کنید کودک شما به خاطر بازی نکردن دوستش با اون ناراحته. یه والد آگاه نمیگه اشکال نداره، خودت تنهای بازی کن!. به جاش میپرسه؛ از اینکه با تو بازی نکرد چه احساسی داری!، این ناراحتی کجای بدنته!، چطوری حسش میکنی!، چیکار کنیم که کم بشه!…
۳. به جای "من خوشحالم، از احساس خوشحالی میکنم" استفاده کنید.
+احساسات مثل ابرهای بهاری میان و میرن و برمیگردیم به حال قبلی. اما تو ذهن بچهها احساسات همیشگین. اونها فکر میکنن اگه عصبانیم،همیشه عصبانی میمونم.اگه ناراحتم همیشه ناراحت میمونم و اگه خوشحالم،این خوشحالی همیشگیه…
با تغییر واژهها به بچه یاد بدیم که این حس و حال همیشگی نیست. من عصبانیم نه!، من احساس میکنم که عصبانیم. این احساس عصبانیت و خشمه که الان تو وجودت اومده و قراره که بره.
+ درست مثل ابری که جلوی نور خورشید رو گرفته و قراره که بره و نور بیاد دوباره...
داستانها و کارتنهای پر هیجان بخونید و ببینید و در موردش با بچه صحبت کنید.
+ یکی از بهترین انیمیشنها، درون و بیرونه (Inside Out). اون رو واسه بچهتون پخش کنید و بشینید در مورد شخصیتهای غم، شادی، خشم و نفرت باهاش حرف بزنید.
@ParentingStyles
عشق بدون پیش شرط
پدرش فقط فصلِ بهار و تابستان پسرش را دوست داشت: پرشور،پرمیوه، شکوهمند....
پسر، فصل پاییز و زمستانِ درخت روانش را از کودکی، در پشت دیوار تنهاییاش پنهان کرده بود، پشت آرزوی مرگ، پشت پوچی، پشت تحقیر....
کارل راجرز راست میگفت که بسیاری از رنجهای روان، حاصل عدم پذیرشِ کلیات وجود است؛ روان انسان مثل یک خانه است و وقتی یک خانه با هر اندازهای، محل زندگی و زنده بودن و آرامش است که با «کلیات و تمامیتش» پذیرفته شود؛ در خانهی امن و آرام، دستشویی و حمام و آشپزخانه همانقدر محترم و مورد پذیرشند که اتاق خواب و بالکن روبه جنگل و محرابش. زیباترین و مجللترین خانهها هم بدون دستشویی، قابل زیست نیستند.
مسئولیت پذیر باشیم در مقابل فرزندانمان
پدرش فقط فصلِ بهار و تابستان پسرش را دوست داشت: پرشور،پرمیوه، شکوهمند....
پسر، فصل پاییز و زمستانِ درخت روانش را از کودکی، در پشت دیوار تنهاییاش پنهان کرده بود، پشت آرزوی مرگ، پشت پوچی، پشت تحقیر....
کارل راجرز راست میگفت که بسیاری از رنجهای روان، حاصل عدم پذیرشِ کلیات وجود است؛ روان انسان مثل یک خانه است و وقتی یک خانه با هر اندازهای، محل زندگی و زنده بودن و آرامش است که با «کلیات و تمامیتش» پذیرفته شود؛ در خانهی امن و آرام، دستشویی و حمام و آشپزخانه همانقدر محترم و مورد پذیرشند که اتاق خواب و بالکن روبه جنگل و محرابش. زیباترین و مجللترین خانهها هم بدون دستشویی، قابل زیست نیستند.
مسئولیت پذیر باشیم در مقابل فرزندانمان
آنجا یک قهوه خانه بود، اما ننشستیم به نوشیدن دوتا استکان چای، چرا؟ دنیا خراب میشد اگر دقایقی آنجا می نشستیم و نفری یک استکان چای میخوردیم؟! عجله، همیشه عجله، کدام گوری میخواستم بروم؟ من به بهانه رسیدن به زندگی، همیشه زندگی را کشته ام - محمود دولت آبادی
لذت بردن را یاد بگیریم، از گرما مینالیم، از سرما فرار می کنیم، در جمع، از شلوغی کلافه می شویم و در خلوت، از تنهایی بغض می کنیم، تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم بی حوصلگی تقصير غروب جمعه است و بس ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ: ﻣﺪﺭﺳﻪ.. ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ .. ﮐﺎﺭ.. ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺳﻔﺮ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺬﺕ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ، ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺑﮕﺬﺭﻧﺪ...
لذت بردن را یاد بگیریم، از گرما مینالیم، از سرما فرار می کنیم، در جمع، از شلوغی کلافه می شویم و در خلوت، از تنهایی بغض می کنیم، تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم بی حوصلگی تقصير غروب جمعه است و بس ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ: ﻣﺪﺭﺳﻪ.. ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ .. ﮐﺎﺭ.. ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺳﻔﺮ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺬﺕ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ، ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺑﮕﺬﺭﻧﺪ...
#آموزشی
اگر دسترسی به تراپی نداری؛ حدقل ...
_ وارد جروبحث نشو
_ متناسب با ظرفیتت، برای پیشرفت اقدام کن
_ غمهاتو مثل شادیها بغل کن
_ هرگز تلاش نکن کسی رو عوض کنی
_ نهایتاً سعی کن به دیگران پیشنهاد بدی(حتی نزدیکترینهات)
_ در ذهنت انتظار هر چیزی، از هر کسی داشته باش
_ بجای شکایت، درخواست کن
اگر دسترسی به تراپی نداری؛ حدقل ...
_ وارد جروبحث نشو
_ متناسب با ظرفیتت، برای پیشرفت اقدام کن
_ غمهاتو مثل شادیها بغل کن
_ هرگز تلاش نکن کسی رو عوض کنی
_ نهایتاً سعی کن به دیگران پیشنهاد بدی(حتی نزدیکترینهات)
_ در ذهنت انتظار هر چیزی، از هر کسی داشته باش
_ بجای شکایت، درخواست کن
.
زندگی در خانوادههای بسته و مستبد ( و البته جوامع مشابه) برایم شبیه هنر بونسای ژاپنی است: هنرِ کنترل آزادی با کناف و طناب و سیم و آهن: هنر خلق درختانی زیبا، قابل کنترل، تزئینی، ......و مهمتر از همه «کوتوله»
هنری، زائیدهی دوران اوج امپراطوری استبدادی ژاپن که برگرفته از تفکر زیر است:
«درختانی که در حالت طبیعی رشد میکنند، چیزهای خام و ناخوشایندی هستند. تنها زمانی که در نزدیکی انسانهایی که با محبت از آنها نگهداری میکنند رشد کنند، شکل و سبکشان توانایی تغییر را پیدا میکند.»
اوتسوبو مونوگاتری
عاشق توجیهات استبدادم، چیزی که در دنیای روان، اصطلاحا مکانیسم دلیلتراشی (Rationalization) و توجیه (Justification) نامیده میشوند که هردو جزو مکانیسمهای دفاعی بسیار نابالغ هستند که عمر و کارکرد کوتاهی دارند.
.وقتی از والدینِ خیلی از مراجعینی که بخاطر آسیبهای روانی، نیازمند تراپیهای طولانی هستند میپرسم:
فرزندتون چطور پسر یا دختریه؟
-میگن عالی
راست میگویند: عالی برای آنها و بیمار برای خودشان
کل فرزندپروری را میشود در این جمله خلاصه کرد: کودک باید عالی برای دنیای خودش و منطبق با آن بزرگ شود، بزرگ کردن عالیِ کودکان منطبق با دنیای والدین، اسمش بردهداریست. بردههایی که حال، آنقدر غل و زنجیرهایشان درونی شده که راهی برای نجات از آنها نمییابند و هرچه بیشتر تقلا میکنند، زنجیرها بیشتر درهم فرو میروند و اکنون یک چیز بیشتر از تراپیستشان نمیخواهند:
«لطفا از بند، رهایم کن تا خویشتنِ خویش را بازیابم»
«دلم را ورق میزنم
به دنبال نامی که گم شد
در اوراق زرد و پراکندهی این کتاب قدیمی»
قیصر امینپور
.
.
#عارفه_منجم
#رواندرمانگر_تحلیلی
#مکانیزم_دفاعی
#ژاپن
#استبداد
https://www.instagram.com/p/C6Ed1yiIA7QIRxtF3k9UKimRio_JIn4wfAvWak0/?igsh=MTJlNjJrdnpiejZlNA==
زندگی در خانوادههای بسته و مستبد ( و البته جوامع مشابه) برایم شبیه هنر بونسای ژاپنی است: هنرِ کنترل آزادی با کناف و طناب و سیم و آهن: هنر خلق درختانی زیبا، قابل کنترل، تزئینی، ......و مهمتر از همه «کوتوله»
هنری، زائیدهی دوران اوج امپراطوری استبدادی ژاپن که برگرفته از تفکر زیر است:
«درختانی که در حالت طبیعی رشد میکنند، چیزهای خام و ناخوشایندی هستند. تنها زمانی که در نزدیکی انسانهایی که با محبت از آنها نگهداری میکنند رشد کنند، شکل و سبکشان توانایی تغییر را پیدا میکند.»
اوتسوبو مونوگاتری
عاشق توجیهات استبدادم، چیزی که در دنیای روان، اصطلاحا مکانیسم دلیلتراشی (Rationalization) و توجیه (Justification) نامیده میشوند که هردو جزو مکانیسمهای دفاعی بسیار نابالغ هستند که عمر و کارکرد کوتاهی دارند.
.وقتی از والدینِ خیلی از مراجعینی که بخاطر آسیبهای روانی، نیازمند تراپیهای طولانی هستند میپرسم:
فرزندتون چطور پسر یا دختریه؟
-میگن عالی
راست میگویند: عالی برای آنها و بیمار برای خودشان
کل فرزندپروری را میشود در این جمله خلاصه کرد: کودک باید عالی برای دنیای خودش و منطبق با آن بزرگ شود، بزرگ کردن عالیِ کودکان منطبق با دنیای والدین، اسمش بردهداریست. بردههایی که حال، آنقدر غل و زنجیرهایشان درونی شده که راهی برای نجات از آنها نمییابند و هرچه بیشتر تقلا میکنند، زنجیرها بیشتر درهم فرو میروند و اکنون یک چیز بیشتر از تراپیستشان نمیخواهند:
«لطفا از بند، رهایم کن تا خویشتنِ خویش را بازیابم»
«دلم را ورق میزنم
به دنبال نامی که گم شد
در اوراق زرد و پراکندهی این کتاب قدیمی»
قیصر امینپور
.
.
#عارفه_منجم
#رواندرمانگر_تحلیلی
#مکانیزم_دفاعی
#ژاپن
#استبداد
https://www.instagram.com/p/C6Ed1yiIA7QIRxtF3k9UKimRio_JIn4wfAvWak0/?igsh=MTJlNjJrdnpiejZlNA==
#گزین_گویه
والدین نابالغ هیجانی به جای این که درباره ُ احساسات شان حرف بزنند، احساسات خود را به شکل غیر کلامی به دیگران سرایت میدهند. به این پدیده سرایت هیجانی میگویند. ( ص ۳۹ ) .
منبع : گیبسون ، لینزی( ۱۴۰۲ ) . رهایی از محرومیت های هیجانی دوران کودکی . جلد دوّم .ترجمه حسن حمیدپور و زهرا اندوز .تهران : اسبار
والدین نابالغ هیجانی به جای این که درباره ُ احساسات شان حرف بزنند، احساسات خود را به شکل غیر کلامی به دیگران سرایت میدهند. به این پدیده سرایت هیجانی میگویند. ( ص ۳۹ ) .
منبع : گیبسون ، لینزی( ۱۴۰۲ ) . رهایی از محرومیت های هیجانی دوران کودکی . جلد دوّم .ترجمه حسن حمیدپور و زهرا اندوز .تهران : اسبار
Forwarded from اتچ بات
🎥 Hair Love 2020
🎬 Matthew A.Cherry/Bruce W.Smith
انیمیشن کوتاه Hair Love اثری است با محوریت خانواده که نگاهی به یکی از ماجراهای پدر و دختری آمریکایی-آفریقایی میاندازد.
🎗برنده جایزه اسکار بهترین انیمیشن کوتاه ۲۰۲۰
🎬 Matthew A.Cherry/Bruce W.Smith
انیمیشن کوتاه Hair Love اثری است با محوریت خانواده که نگاهی به یکی از ماجراهای پدر و دختری آمریکایی-آفریقایی میاندازد.
🎗برنده جایزه اسکار بهترین انیمیشن کوتاه ۲۰۲۰
Telegram
attach 📎
.
درک تفاوت قربانی کردن خود (Self-sacrifice) با از خودگذشتگی ( Altruism) بسیار زیاد است و لازم است در هر رابطهای چک شود و به خود و کودکانمان بیاموزیم:
- قربانی کردن خود، حاصل حس ترس است و ازخود گذشتگی حاصل حس امنیت
- قربانی کردن خود، سرکوب یک نیاز است و از خودگذشتگی، برآورده کردن یک نیاز
- قربانی کردن خود، حاصل خودفریبیست (Self-deception) و از خودگذشتگی، حاصل معرفت و خودآگاهی(Self-awareness)
- قربانی کردن خود، حاصل دیگرخواهی از روی حقارت است و از خودگذشتن، حاصل حس کرامت و Dignity
- بعد از قربانی کردن خود، حس بیارزشی و گناه و شرم میآید ولی بدنبال از خودگذشتگی حس افتخار و honor
- نوع رابطه در قربانی کردن خود، ژانر........ در سینماست و در ازخودگذشتگی، ژانر...... (ژانر را شما کامل کنید)
و یک استراتژی هوشمندانه برای سؤاستفاده از دیگران، غالب کردن این دو به جای هم است.
.
درودها
سبز باشید، سبز و آفتابی و نو نفس
.
.
#عارفه_منجم
#رواندرمانگر_تحلیلی
https://www.instagram.com/p/C6QX7PZslVn/?igsh=bmIwZDdwbzl1ZnN1
درک تفاوت قربانی کردن خود (Self-sacrifice) با از خودگذشتگی ( Altruism) بسیار زیاد است و لازم است در هر رابطهای چک شود و به خود و کودکانمان بیاموزیم:
- قربانی کردن خود، حاصل حس ترس است و ازخود گذشتگی حاصل حس امنیت
- قربانی کردن خود، سرکوب یک نیاز است و از خودگذشتگی، برآورده کردن یک نیاز
- قربانی کردن خود، حاصل خودفریبیست (Self-deception) و از خودگذشتگی، حاصل معرفت و خودآگاهی(Self-awareness)
- قربانی کردن خود، حاصل دیگرخواهی از روی حقارت است و از خودگذشتن، حاصل حس کرامت و Dignity
- بعد از قربانی کردن خود، حس بیارزشی و گناه و شرم میآید ولی بدنبال از خودگذشتگی حس افتخار و honor
- نوع رابطه در قربانی کردن خود، ژانر........ در سینماست و در ازخودگذشتگی، ژانر...... (ژانر را شما کامل کنید)
و یک استراتژی هوشمندانه برای سؤاستفاده از دیگران، غالب کردن این دو به جای هم است.
.
درودها
سبز باشید، سبز و آفتابی و نو نفس
.
.
#عارفه_منجم
#رواندرمانگر_تحلیلی
https://www.instagram.com/p/C6QX7PZslVn/?igsh=bmIwZDdwbzl1ZnN1
مطالعات جدید نشان میدهد که مصرف #گُل و #حشیش با مکانیسم اپیژنتیک(اپیژنتیک، مکانیسمها و روشهای تاثیر عوامل «خارجی یا محیطی» بر روی روشن یا خاموش شدن ژنها و چگونگی خواندهشدن آنهاست) میتوانند باعث تغییرات دائمی در ژن فرد شوند و حتی این تغییرات ژنتیکی ممکن است که به نسل بعد فرد و فرزندانش منتقل شوند. تغییراتی که فرد را مستعد بیماریهای اسکیزوفرنیا، اختلالات خلقی و اعتیاد میکند.
یاد « گناه نخستین» از آموزههای مسیحیت افتادم که معتقد است که گناه از طریق تولد به ارث میرسد و نوزادان در بدو تولد، گناهکار به دنیا میآیند.
لینک مقاله:
Cannabis Use Linked to Epigenetic Changes, Study Reveals : ScienceAlert
یاد « گناه نخستین» از آموزههای مسیحیت افتادم که معتقد است که گناه از طریق تولد به ارث میرسد و نوزادان در بدو تولد، گناهکار به دنیا میآیند.
لینک مقاله:
Cannabis Use Linked to Epigenetic Changes, Study Reveals : ScienceAlert
از پیرمرد پرسیدم میدونی وسواس چیه؟
با خنده گفت آره، وسواس، قصهی مردیِ که ریش بلندی داشت، روزی دوستی ازش میپرسه: شبا که میخوابی، ریشت را زیر پتو میذاری یا روی پتو؟
مرد جواب میده نمیدونم و امشب چک میکنم.
فردا پیرمرد مرد را میبینه و میگه چی شد؟
مرد میگه والا تا صبح خوابم نبرد، چون ریشم را زیر پتو میذاشتم خوابم نمیبرد و شک میکردم و بعد میذاشتم رو پتو باز تردید میکردم، خلاصه تا صبح نخوابیدم.
با خنده گفت آره، وسواس، قصهی مردیِ که ریش بلندی داشت، روزی دوستی ازش میپرسه: شبا که میخوابی، ریشت را زیر پتو میذاری یا روی پتو؟
مرد جواب میده نمیدونم و امشب چک میکنم.
فردا پیرمرد مرد را میبینه و میگه چی شد؟
مرد میگه والا تا صبح خوابم نبرد، چون ریشم را زیر پتو میذاشتم خوابم نمیبرد و شک میکردم و بعد میذاشتم رو پتو باز تردید میکردم، خلاصه تا صبح نخوابیدم.
#معرفی_فیلم
فیلمی در مرز جنون
مموریا (حافظه) از منظر روانکاوی فیلمی دربارهی سویهی خلاق جنون است. جنونی که در تاریخ با گفتمان پزشکی کاملا به بند کشیده شد. این فیلم ماجرای زنی را روایت میکند که گاه و بیگاه صدایی میشنود. او ابتدا درصدد تعریف این صدا با کلمات است، سپس آن را با ترکیب اصوات بازنمایی میکند و در انتها روایتی برایش میسازد. از منظر روانکاوی لکانی کاری که این زن انجام میدهد، همان عملی است که یک روانکاو در برخورد با روانپریشی اتخاذ میکند، یعنی ایجاد روایت و نمادین سازی هذیانها و توهمهای ظاهرا مغشوش و بی سر و ته. نوع برخوردی که در گفتمان روانپزشکی مغفول مانده است و با به کار بردن عبارتی نظیر "سالاد کلمات" خیال خود را از بابت بیمعنا بودن هذیانها و توهمهای روانپریشی راحت میکند.
فیلمی در مرز جنون
مموریا (حافظه) از منظر روانکاوی فیلمی دربارهی سویهی خلاق جنون است. جنونی که در تاریخ با گفتمان پزشکی کاملا به بند کشیده شد. این فیلم ماجرای زنی را روایت میکند که گاه و بیگاه صدایی میشنود. او ابتدا درصدد تعریف این صدا با کلمات است، سپس آن را با ترکیب اصوات بازنمایی میکند و در انتها روایتی برایش میسازد. از منظر روانکاوی لکانی کاری که این زن انجام میدهد، همان عملی است که یک روانکاو در برخورد با روانپریشی اتخاذ میکند، یعنی ایجاد روایت و نمادین سازی هذیانها و توهمهای ظاهرا مغشوش و بی سر و ته. نوع برخوردی که در گفتمان روانپزشکی مغفول مانده است و با به کار بردن عبارتی نظیر "سالاد کلمات" خیال خود را از بابت بیمعنا بودن هذیانها و توهمهای روانپریشی راحت میکند.
#فروید می گوید که جدا شدن از والدین در طی بلوغ مهم ترین وظیفه ی انسان است؛ وظیفه ای که روان رنجورها در انجام آن شکست می خورند این امر در ترجمه ی عبارات لکانی به معنای این است که روان رنجورها در امیال «دیگری های بزرگ» باقی میمانند امیال والدین به عنوان علت امیال آنها به کار خود ادامه می دهد. امیال والدین آنها طوری به کارکرد خود ادامه میدهد که گویی این امیال متعلق به خود فرد است. خواسته های آنها به خواسته های والدین کاملاً وابسته می ماند. حتی اگر روان رنجور تمام زمان و انرژی خود را برای مخالفت با والدین صرف نماید اما زندگی وی همچنان با مخالفت با امیال دیگریهای بزرگ آمیخته می شود و در نتیجه وابسته به آن باقی می ماند؛ بدون آن زندگی شان محوریت دیگری ندارد. مفهوم دیگری ندارد «raison d'e َ tre» مهم ترین کاری که روان رنجور بایستی انجام دهد، جدا شدن از دیگریهای بزرگ است؛ جدا شدن از امیال دیگری های بزرگ.