روانشناسی نوین
954 subscribers
2.58K photos
181 videos
60 files
1.33K links
عارفه منجم، دکترای تخصصی روانشناسی، رواندرمانگر تحلیلی

.


اینستاگرام
Instagram.com/Dr.Monajem
Download Telegram
.
زندگی در خانواده‌های بسته و مستبد ( و البته جوامع مشابه) برایم شبیه هنر بونسای ژاپنی است: هنرِ کنترل آزادی با کناف و طناب و سیم و آهن: هنر خلق درختانی زیبا، قابل کنترل، تزئینی، ......و مهمتر از همه «کوتوله»

هنری، زائیده‌ی دوران اوج امپراطوری استبدادی ژاپن که برگرفته از تفکر زیر است:
«درختانی که در حالت طبیعی رشد می‌کنند، چیزهای خام و ناخوشایندی هستند. تنها زمانی که در نزدیکی انسان‌هایی که با محبت از آنها نگهداری می‌کنند رشد کنند، شکل و سبکشان توانایی تغییر را پیدا می‌کند.»
اوتسوبو مونوگاتری

عاشق توجیهات استبدادم، چیزی که در دنیای روان، اصطلاحا مکانیسم دلیل‌تراشی (Rationalization) و توجیه (Justification) نامیده می‌شوند که هردو جزو مکانیسم‌های دفاعی بسیار نابالغ هستند که عمر و کارکرد کوتاهی دارند.
.وقتی از والدینِ خیلی از مراجعینی که بخاطر آسیبهای روانی، نیازمند تراپی‌های طولانی هستند می‌پرسم:
فرزندتون چطور پسر یا دختریه؟
-میگن عالی

راست می‌گویند: عالی برای آنها و بیمار برای خودشان
کل فرزندپروری را میشود در این جمله خلاصه کرد: کودک باید عالی برای دنیای خودش و منطبق با آن بزرگ شود، بزرگ کردن عالیِ کودکان منطبق با دنیای والدین، اسمش برده‌داریست. برده‌هایی که حال، آنقدر غل و زنجیرهایشان درونی شده که راهی برای نجات از آنها نمی‌یابند و هرچه بیشتر تقلا می‌کنند، زنجیرها بیشتر درهم فرو می‌روند و اکنون یک چیز بیشتر از تراپیستشان نمی‌خواهند:
«لطفا از بند، رهایم کن تا خویشتنِ خویش را بازیابم»

«دلم را ورق می‌زنم
به دنبال نامی که گم شد
در اوراق زرد و پراکنده‌ی این کتاب قدیمی»
قیصر امین‌پور
.
.

#عارفه_منجم
#رواندرمانگر_تحلیلی
#مکانیزم_دفاعی
#ژاپن
#استبداد
https://www.instagram.com/p/C6Ed1yiIA7QIRxtF3k9UKimRio_JIn4wfAvWak0/?igsh=MTJlNjJrdnpiejZlNA==
.
مرد میانسالی بود و بعد از ۱۰ سال پاکی، مجدد لغزش کرده بود. این مدت را به کمک اتوریته‌ و مدیریت همسرش توانسته بود پاک بماند و حال که مرد، خود تبدیل به اتوریته و شخصیت معروفی شده بود و رهجویان زیادی تحت پوشش داشت و در سخنرانی‌هایش ده‌ها نفر شرکت می‌کردند، گویی بی‌نیاز از همسرش شده بود و حال رابطه‌ی این دو که بر اساس:
رابطه‌ی منجی_غریق
رابطه‌ی برنده_بازنده
رابطه‌ی شاه_رعیت
رابطه‌ی خدا_بنده
.....
شکل گرفته بود، در حال تغییر بود و اکنون مرد، ادعای خدایی می‌کرد و در نقش منجی نشسته بود و دنبال تخت شاهی بود و این تغییر، تمام زندگی و جایگاه‌ و معنای آن را برای زن، آسیب زده بود و حالا او در تقلا و تلاشی برای برگرداندن آن به شکل اول بود. برای این کار، فیلنامه‌ای لازم بود تا به همسرش مجدد نقش بنده‌ی در حال غرق شدن و رعیتِ نداری را بدهد تا بتواند هویت و معنای زندگی‌اش را مجدد سامان بدهد، چراکه:
بی‌گدا، کریمان چگونه کریمی کنند؟
بی‌بنده، خدایان چگونه خدایی کنند؟
بی ترس، شجاعان چگونه شجاعی کنند؟
بی‌غریق، ناجیان چگونه نجائی کنند؟
بی‌جنگ، جنگاوران چگونه جنگی کنند؟
....
اینگونه است که وقتی صرفا یک نقش را بلدی بازی کنی، همیشه فیلمنامه‌ها تکراریست و به قول مازلو، وقتی تنها وسیله‌ای که داری چکش است، همه چیز شبیه میخ می‌شود و یا اینکه شبیه میخ می‌کنی. و زن این داستان هم با همین چالش روبرو بود و حالا مهم این بود که کاری کند که همسرش این نقش قربانی و غریق را مجدد بپذیرد و بازی کند تا او نیز بتواند نقش معنادار و با ارزش و محبوبش را مجدد ایفا کند؛ قهرمان اول فیلم....
کاری هنرمندانه و ظریف از دنیای روان که آن را اصطلاحاProjective identification یا «همانندسازی فرافکنی شده» می‌نامند.
در نهایت زن موفق شد و با توجه به شناخت عمیق از پاتولوژی‌ها و نقاط ضعف شوهرش، این سناریو با دیالوگ زیر شروع و در عرض چند هفته با لغزش مرد و بستری کردن او توسط زن و تلاشش برای نجات او پایان یافت:
زن: تو یه معتاد بدبخت بودی، من آدمت کردم....
.
.
#مکانیزم_دفاعی، #همانندسازی_فرافکنانه
#عارفه_منجم #رواندرمانگر_تحلیلی
https://www.instagram.com/p/C68_KALsCn7/?igsh=ejg1ODFkdTV6cHd3