#آموزشی
امراض مرموز و بیماری های خودایمنی به شدت در زنان رایج است. هشتاد درصد از افرادی که مشکلات خود ایمنی در آنها تشخیص داده می شود زنان هستند تعداد زنانی که در طول زندگی شان افسردگی را تجربه می کنند دو برابر مردان است.
در عین حال به بسیاری از آنها گفته می شود که علائم بیماری آنها واقعیت ندارند و زیر سوال می روند اینکه آنها در حال تلقین بیماری به خودشان هستند در سیستم درمانی ما آگاهی کمی نسبت به سرکوب عاطفی و تجاوز عاطفی و تأثیر آنها بر روی بدن وجود دارد.
زنانی که شرطی شده اند تا برای راضی نگه داشتن دیگران به خودشان خیانت کنند، بلاخره یک روز بدنشان می گوید: نه!
بدن آنها علائمی را بروز می دهد که ناشی از خیانت به خود و سرکوب هایی است که در طول زندگیشان تجربه کرده اند.
زیرا آگاهی کمی نسبت به ترومای پیچیده وجود دارد و تنها کاری که انجام می شود این است که برچسب اضطراب، بیش فعالی-کم توجهی یا مشکلات هورمونی به فرد زده می شود و به سرعت داروهایی برایش تجویز می شوند تا هر چه سریعتر او را به جامعه بازگردانند تا دوباره و دوباره به فداکاری و خیانت به خودش ادامه دهد.
اگرچه پیشرفت های زیادی در زمینه پزشکی داشته ایم اما شاهد این هستیم که بیماری افراد پیچیده تر شده است. یکی از دلایل مهمش این است که از نقش فرهنگ جامعه برای تبدیل کردن زنان به ماشین های فداکاری بی اطلاع هستیم و نقش عواطف را در شکل گیری این بیماری ها نادیده می گیریم.
ما نیاز داریم که زنانمان را نسبت به کارکرد بدنشان آگاه کنیم و آنها را به حدی توانمند بسازیم تا حدومرز در روابطشان تعیین کنند آنها را متوجه کنیم که محیط کار و روابط سمی و عدم ابراز احساساتشان می تواند دلیل اصلی بیماری آنها باشد.
نیاز داریم که آن روی سکه را نیز ببینیم دختران خوب هزینه بالایی می پردازند و آن چیزی نیست جز «سلامتی شان».
@PsychologyToday
امراض مرموز و بیماری های خودایمنی به شدت در زنان رایج است. هشتاد درصد از افرادی که مشکلات خود ایمنی در آنها تشخیص داده می شود زنان هستند تعداد زنانی که در طول زندگی شان افسردگی را تجربه می کنند دو برابر مردان است.
در عین حال به بسیاری از آنها گفته می شود که علائم بیماری آنها واقعیت ندارند و زیر سوال می روند اینکه آنها در حال تلقین بیماری به خودشان هستند در سیستم درمانی ما آگاهی کمی نسبت به سرکوب عاطفی و تجاوز عاطفی و تأثیر آنها بر روی بدن وجود دارد.
زنانی که شرطی شده اند تا برای راضی نگه داشتن دیگران به خودشان خیانت کنند، بلاخره یک روز بدنشان می گوید: نه!
بدن آنها علائمی را بروز می دهد که ناشی از خیانت به خود و سرکوب هایی است که در طول زندگیشان تجربه کرده اند.
زیرا آگاهی کمی نسبت به ترومای پیچیده وجود دارد و تنها کاری که انجام می شود این است که برچسب اضطراب، بیش فعالی-کم توجهی یا مشکلات هورمونی به فرد زده می شود و به سرعت داروهایی برایش تجویز می شوند تا هر چه سریعتر او را به جامعه بازگردانند تا دوباره و دوباره به فداکاری و خیانت به خودش ادامه دهد.
اگرچه پیشرفت های زیادی در زمینه پزشکی داشته ایم اما شاهد این هستیم که بیماری افراد پیچیده تر شده است. یکی از دلایل مهمش این است که از نقش فرهنگ جامعه برای تبدیل کردن زنان به ماشین های فداکاری بی اطلاع هستیم و نقش عواطف را در شکل گیری این بیماری ها نادیده می گیریم.
ما نیاز داریم که زنانمان را نسبت به کارکرد بدنشان آگاه کنیم و آنها را به حدی توانمند بسازیم تا حدومرز در روابطشان تعیین کنند آنها را متوجه کنیم که محیط کار و روابط سمی و عدم ابراز احساساتشان می تواند دلیل اصلی بیماری آنها باشد.
نیاز داریم که آن روی سکه را نیز ببینیم دختران خوب هزینه بالایی می پردازند و آن چیزی نیست جز «سلامتی شان».
@PsychologyToday
“What you think about yourself is much more important than what others think of you.”
― Seneca
― Seneca
دوستان اگر این سریال رو ندیده اید پیشنهاد می کنم حتما ببینید
چرنوبیل (به انگلیسی: Chernobyl) مینیسریالی در ژانر درام تاریخی است که در سال ۲۰۱۹ به نمایش درآمد. این سریال فاجعهٔ هستهای چرنوبیل که در آوریل ۱۹۸۶ در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و تلاشهای پاکسازی بیسابقهای که به دنبال آن رخ داد را به تصویر میکشد. نویسنده و خالق مجموعه کریگ مازن و کارگردان آن یوهان رنک است. در این سریال از گروهی از بازیگران استفاده شده و جرد هریس، استلان اسکاشگورد و امیلی واتسون از بازیگران اصلی آن بهشمار میروند. چرنوبیل تولید مشترک تلویزیون کابلی آمریکایی اچبیاو و شبکهٔ تلویزیونی بریتانیایی اسکای است. این مجموعه در ۶ مه ۲۰۱۹ در ایالات متحده و در ۷ مه ۲۰۱۹ در بریتانیا به نمایش درآمد و در ۳ ژوئن ۲۰۱۹ به پایان رسید.
چرنوبیل (به انگلیسی: Chernobyl) مینیسریالی در ژانر درام تاریخی است که در سال ۲۰۱۹ به نمایش درآمد. این سریال فاجعهٔ هستهای چرنوبیل که در آوریل ۱۹۸۶ در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و تلاشهای پاکسازی بیسابقهای که به دنبال آن رخ داد را به تصویر میکشد. نویسنده و خالق مجموعه کریگ مازن و کارگردان آن یوهان رنک است. در این سریال از گروهی از بازیگران استفاده شده و جرد هریس، استلان اسکاشگورد و امیلی واتسون از بازیگران اصلی آن بهشمار میروند. چرنوبیل تولید مشترک تلویزیون کابلی آمریکایی اچبیاو و شبکهٔ تلویزیونی بریتانیایی اسکای است. این مجموعه در ۶ مه ۲۰۱۹ در ایالات متحده و در ۷ مه ۲۰۱۹ در بریتانیا به نمایش درآمد و در ۳ ژوئن ۲۰۱۹ به پایان رسید.
۸ مه #روز_آگاهی_از_افسردگی_کودکان است. هدف این روز آشنایی با نشانههای افسردگی دوران کودکی و راههایی برای جلوگیری از این اختلال در کودکان است.
“Life can only be understood backwards; but it must be lived forwards.”
― Soren Kierkegaard
― Soren Kierkegaard
والدین نابالغ هیجانی به جای این که درباره احساسات شان حرف بزنند. احساسات خود را به شکل غیر کلامی به دیگران سرایت میدهند. به این پدیده #سرایت_هیجانی میگویند.
منبع : گیبسون، لینزی( ۱۴۰۲ ). رهایی از محرومیت های هیجانی دوران کودکی. جلد دوّم.ترجمه حسن حمیدپور و زهرا اندوز.تهران : اسبار
منبع : گیبسون، لینزی( ۱۴۰۲ ). رهایی از محرومیت های هیجانی دوران کودکی. جلد دوّم.ترجمه حسن حمیدپور و زهرا اندوز.تهران : اسبار
آدمهایی با زخمهای روان خوب نشده و به خودآگاهی نرسیده، ترجیحشان این است که با کسی ازدواج کنند که هرروز، زخمها را انگولک کند و تازه نگهشان دارد.
مثل دکتری میماند که تنها یک بیمار دارد و اگر خوب شود، دیگر باید پزشکی را رها کند و برود، حال هرروز صبح زخمهای بیمارش را تازه میکند و شب مرهم میگذارد...
برای تحمل زخمهای خوب نشده، داستان و روایت منطقی لازم است که در آن هرچیزی معنا داشته باشد. «آدمی، بیداستان میمیرد»؛ به همین خاطر، داستان بد، بهتر از بیداستانیست و کار روانپزشک و روانشناس، قصهگوئیست.
مثل دکتری میماند که تنها یک بیمار دارد و اگر خوب شود، دیگر باید پزشکی را رها کند و برود، حال هرروز صبح زخمهای بیمارش را تازه میکند و شب مرهم میگذارد...
برای تحمل زخمهای خوب نشده، داستان و روایت منطقی لازم است که در آن هرچیزی معنا داشته باشد. «آدمی، بیداستان میمیرد»؛ به همین خاطر، داستان بد، بهتر از بیداستانیست و کار روانپزشک و روانشناس، قصهگوئیست.
.
مرد میانسالی بود و بعد از ۱۰ سال پاکی، مجدد لغزش کرده بود. این مدت را به کمک اتوریته و مدیریت همسرش توانسته بود پاک بماند و حال که مرد، خود تبدیل به اتوریته و شخصیت معروفی شده بود و رهجویان زیادی تحت پوشش داشت و در سخنرانیهایش دهها نفر شرکت میکردند، گویی بینیاز از همسرش شده بود و حال رابطهی این دو که بر اساس:
رابطهی منجی_غریق
رابطهی برنده_بازنده
رابطهی شاه_رعیت
رابطهی خدا_بنده
.....
شکل گرفته بود، در حال تغییر بود و اکنون مرد، ادعای خدایی میکرد و در نقش منجی نشسته بود و دنبال تخت شاهی بود و این تغییر، تمام زندگی و جایگاه و معنای آن را برای زن، آسیب زده بود و حالا او در تقلا و تلاشی برای برگرداندن آن به شکل اول بود. برای این کار، فیلنامهای لازم بود تا به همسرش مجدد نقش بندهی در حال غرق شدن و رعیتِ نداری را بدهد تا بتواند هویت و معنای زندگیاش را مجدد سامان بدهد، چراکه:
بیگدا، کریمان چگونه کریمی کنند؟
بیبنده، خدایان چگونه خدایی کنند؟
بی ترس، شجاعان چگونه شجاعی کنند؟
بیغریق، ناجیان چگونه نجائی کنند؟
بیجنگ، جنگاوران چگونه جنگی کنند؟
....
اینگونه است که وقتی صرفا یک نقش را بلدی بازی کنی، همیشه فیلمنامهها تکراریست و به قول مازلو، وقتی تنها وسیلهای که داری چکش است، همه چیز شبیه میخ میشود و یا اینکه شبیه میخ میکنی. و زن این داستان هم با همین چالش روبرو بود و حالا مهم این بود که کاری کند که همسرش این نقش قربانی و غریق را مجدد بپذیرد و بازی کند تا او نیز بتواند نقش معنادار و با ارزش و محبوبش را مجدد ایفا کند؛ قهرمان اول فیلم....
کاری هنرمندانه و ظریف از دنیای روان که آن را اصطلاحاProjective identification یا «همانندسازی فرافکنی شده» مینامند.
در نهایت زن موفق شد و با توجه به شناخت عمیق از پاتولوژیها و نقاط ضعف شوهرش، این سناریو با دیالوگ زیر شروع و در عرض چند هفته با لغزش مرد و بستری کردن او توسط زن و تلاشش برای نجات او پایان یافت:
زن: تو یه معتاد بدبخت بودی، من آدمت کردم....
.
.
#مکانیزم_دفاعی، #همانندسازی_فرافکنانه
#عارفه_منجم #رواندرمانگر_تحلیلی
https://www.instagram.com/p/C68_KALsCn7/?igsh=ejg1ODFkdTV6cHd3
مرد میانسالی بود و بعد از ۱۰ سال پاکی، مجدد لغزش کرده بود. این مدت را به کمک اتوریته و مدیریت همسرش توانسته بود پاک بماند و حال که مرد، خود تبدیل به اتوریته و شخصیت معروفی شده بود و رهجویان زیادی تحت پوشش داشت و در سخنرانیهایش دهها نفر شرکت میکردند، گویی بینیاز از همسرش شده بود و حال رابطهی این دو که بر اساس:
رابطهی منجی_غریق
رابطهی برنده_بازنده
رابطهی شاه_رعیت
رابطهی خدا_بنده
.....
شکل گرفته بود، در حال تغییر بود و اکنون مرد، ادعای خدایی میکرد و در نقش منجی نشسته بود و دنبال تخت شاهی بود و این تغییر، تمام زندگی و جایگاه و معنای آن را برای زن، آسیب زده بود و حالا او در تقلا و تلاشی برای برگرداندن آن به شکل اول بود. برای این کار، فیلنامهای لازم بود تا به همسرش مجدد نقش بندهی در حال غرق شدن و رعیتِ نداری را بدهد تا بتواند هویت و معنای زندگیاش را مجدد سامان بدهد، چراکه:
بیگدا، کریمان چگونه کریمی کنند؟
بیبنده، خدایان چگونه خدایی کنند؟
بی ترس، شجاعان چگونه شجاعی کنند؟
بیغریق، ناجیان چگونه نجائی کنند؟
بیجنگ، جنگاوران چگونه جنگی کنند؟
....
اینگونه است که وقتی صرفا یک نقش را بلدی بازی کنی، همیشه فیلمنامهها تکراریست و به قول مازلو، وقتی تنها وسیلهای که داری چکش است، همه چیز شبیه میخ میشود و یا اینکه شبیه میخ میکنی. و زن این داستان هم با همین چالش روبرو بود و حالا مهم این بود که کاری کند که همسرش این نقش قربانی و غریق را مجدد بپذیرد و بازی کند تا او نیز بتواند نقش معنادار و با ارزش و محبوبش را مجدد ایفا کند؛ قهرمان اول فیلم....
کاری هنرمندانه و ظریف از دنیای روان که آن را اصطلاحاProjective identification یا «همانندسازی فرافکنی شده» مینامند.
در نهایت زن موفق شد و با توجه به شناخت عمیق از پاتولوژیها و نقاط ضعف شوهرش، این سناریو با دیالوگ زیر شروع و در عرض چند هفته با لغزش مرد و بستری کردن او توسط زن و تلاشش برای نجات او پایان یافت:
زن: تو یه معتاد بدبخت بودی، من آدمت کردم....
.
.
#مکانیزم_دفاعی، #همانندسازی_فرافکنانه
#عارفه_منجم #رواندرمانگر_تحلیلی
https://www.instagram.com/p/C68_KALsCn7/?igsh=ejg1ODFkdTV6cHd3
.
در خانوادهها و نظامهای بسته و مستبد،
مهمترین نیاز و دغدغه بعداز قدرت، س.کس است.
نیاز و اولویت سوم، جایگاه اجتماعی خانواده و یا جایگاه جهانی نظام
نیاز بعدی معنابخشی و ساخت تئوری برای ساختار
و در آخر رفاه مردم است.
علت این ترتیب نیازها هم بخاطر سرشت سازندگان این نظامهاست که به ترتیب از بالاترین سرشت به پایین ترین اینگونه اند:
۱- قدرت طلب و تنوع طلب(Novelty seeking)
۲- وابسته به پاداش اجتماعی (Reward
dependence)
۳- پشتکار بالا (Persistence)
۴- اضطرابی و ترس(Harm avoidance)
هر پرسنالیتی، ساختار اجتماعی و سیاسی متناسب با سرشت خود را طراحی میکند که به این پدیده، انطباق آلوپلاستیکی یاAlloplastic adaptation میگویند.
در حقیقت در ساختارهای بسته، س.کسی شدن جامعه پدیدهای از بالا به پایین است نه از پایین به بالا
.
درودها
#عارفه_منجم
#رواندرمانگر_تحلیلی
https://www.instagram.com/p/C7BaTXBM3FO/?igsh=ODllNTk0b2lwMWlz
در خانوادهها و نظامهای بسته و مستبد،
مهمترین نیاز و دغدغه بعداز قدرت، س.کس است.
نیاز و اولویت سوم، جایگاه اجتماعی خانواده و یا جایگاه جهانی نظام
نیاز بعدی معنابخشی و ساخت تئوری برای ساختار
و در آخر رفاه مردم است.
علت این ترتیب نیازها هم بخاطر سرشت سازندگان این نظامهاست که به ترتیب از بالاترین سرشت به پایین ترین اینگونه اند:
۱- قدرت طلب و تنوع طلب(Novelty seeking)
۲- وابسته به پاداش اجتماعی (Reward
dependence)
۳- پشتکار بالا (Persistence)
۴- اضطرابی و ترس(Harm avoidance)
هر پرسنالیتی، ساختار اجتماعی و سیاسی متناسب با سرشت خود را طراحی میکند که به این پدیده، انطباق آلوپلاستیکی یاAlloplastic adaptation میگویند.
در حقیقت در ساختارهای بسته، س.کسی شدن جامعه پدیدهای از بالا به پایین است نه از پایین به بالا
.
درودها
#عارفه_منجم
#رواندرمانگر_تحلیلی
https://www.instagram.com/p/C7BaTXBM3FO/?igsh=ODllNTk0b2lwMWlz
هرگز فرومایگی و رذالتی را که در روح دیگران هست، دست کم نگیر!
حتی وقتی که مهربانند…
مخصوصا وقتی مهربان هستند!»
و در “شادی بیش از حد” نوشته بود:
اتفاقات در زندگی دو دستهاند.
یک اتفاق که در نقطهای و جایی برایتان رخ داده؛ و مابقی اتفاقات دیگر زندگی!
پ.ن: یک اتفاق که نقطه عطفی در زندگی میشود و سایر رخدادهای زندگی و خود ما را شکل میدهد.
- بدرود خانم آلیس مونرو.
@PsychologyToday
حتی وقتی که مهربانند…
مخصوصا وقتی مهربان هستند!»
و در “شادی بیش از حد” نوشته بود:
اتفاقات در زندگی دو دستهاند.
یک اتفاق که در نقطهای و جایی برایتان رخ داده؛ و مابقی اتفاقات دیگر زندگی!
پ.ن: یک اتفاق که نقطه عطفی در زندگی میشود و سایر رخدادهای زندگی و خود ما را شکل میدهد.
- بدرود خانم آلیس مونرو.
@PsychologyToday