خروج #درمانگر از نقطه بیطرفی بالقوه میتواند یک بنبست درمانی ایجاد کند،. هر زمان که درمانگر به نفع یکی از تعارضات #درمانجو یک موضع جانبدارانه اتخاذ میکند، یعنی در همان #نقطه، درمان تمام شده و هیچ چیز #بزرگ دیگری آشکار نمیشود، به طور مثال ممکن است درمانجو از رییسش به خاطر بیتوجهی #شکایت عمدهای را در #جلسه مطرح کند، و درمانگر در همان جا به جانبداری از مراجع، او را به یک #واکنش یا #تصمیم علیه رییسش ترغیب کند، زیرا به زعم درمانگر، به درمانجوی او ظلم شده است! در حالی که یک درمانگر لازم است توانایی تحمل یا نگهداشت #احساسات خود را داشته باشد و اجازه بدهد که درمانجو بتواند الگوی ارتباطی خود را که منجر به پدیدآیی چنین پویایی در روابطش میشود، فهم کند و از #مسئولیت خود در بروز چنین روابطی #آگاه شود، در حالی که درمانگری که از #موضع #بی_طرفی خارج میشود، با اتخاذ یک موضع حمایتی، درمانجو را از کاوش بیشتر در مورد مشکلاتش #محروم کرده، و در چنین درمان جانبدارانهای، درمانجوی خود را در معرض #تکرار چنین روابطی قرار خواهد داد که مثلا به زعم او در معرض ظلم قرار بگیرد. #نصیحت کردن، به جای مراجع تصمیم گرفتن و جانبداری کردن از مراجع در برابر افرادی که آن سوی روابط او هستند و جانبداری از یکی از تعارضات درونروانی درمانجو، از مصادیق خروج درمانگر از موضع بیطرفی و دور شدن از یک درمان اکتشافی و میل به سمت یک #درمان حمایتی است که #منافع و #مضرات خود را دارد.
#حمیدرضاساسان_فر
@Sasanfar_ir
#حمیدرضاساسان_فر
@Sasanfar_ir